پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٢,٨١٧)

بازدید
٤,٧٨٧
تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"کدیوَر" واژه ی کدیور در بنیاد به چم ( معنی ) کدخدا و دهبان و رئیسِ ده است لیک با گسترشِ چمِ واژه، می تواند به جای واژه ی رئیس نیز به کار رود. کدیور ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کدیوَر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویژگی نامیزه سازی، ویژگی نامیزه گری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نامیزه سازی، نامیزه ساختن نامیزه= امولسیون، نامیزه ساز= امولسیفایر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نامیزه ساز= امولسیفایر، نامیزه= امولسیون

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"نامیزه ساز" نامیزه= امولسیون نامیزه ساز= امولسیفایر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نامیزه پذیر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نامیزه ساز

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نامیزه ساختن، نامیزه کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نامیزه، نامیزه یا ناآمیزه همان ناآمیخته است. نامیزه نوواژه ای ست به جای امولسیون.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در دانش شیمی می توان از یکی از واژه های زیر به جای سوسپانسیون و تعلیق بهره گرفت: شناوری، غوته وری، آب آویزش، آب ویزش، آویزش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در دانش شیمی می توان از یکی از واژه های زیر به جای سوسپانسیون و تعلیق بهره گرفت: شناوری، غوته وری، آب آویزش، آب ویزش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برخی از، شماری از

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برخی، شماری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگهبانی، نگاهبانی، پاسداری، پاسبانی، نگهداشت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کار گذاشته شدن، گذاشته شدن، گذارده شدن، نهاده شدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دمان، گاهان

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیستی فراورده های خوراکی زیستی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"پژوهشگاه" واژه ای که می تواند به جای [انستیتو] به کار رود.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

"گریزانه" گُریزانه نامی ست که به جای سانتریفیوژ گزیده شده است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سپاس از جناب طاهری برای نشان دادن پیوندی که میان واژه های گرد، گارد، گاردن و پرگار می تواند باشد. ولی خب من این را شوندی ( دلیلی ) نمی یابم برای این ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پادآسیمیک= پاراسمپاتیک آسیمیک= سمپاتیک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"پادآسیمیک" پاد آسیمیک واژه ای برگزیده به جای پاراسمپاتیک است. آسیمیک= سمپاتیک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آسیمیک= سمپاتیک پادآسیمیک= پاراسمپاتیک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" آسیمیک" آسیمیک، واژه ای برگزیده شده به جای سمپاتیک است. آسیمیک= آسیمه ای آسیمه=هراسان، آشفته - - - پاد آسیمیک= پارا سمپاتیک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"همایه" به چم [به هم آمده، به هم پیوسته] است که همان چم سیناپس را داشته و جایگزین این واژه است. پس همایه ای، پس هماییک= پس سیناپسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تارنویس

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تارنوشت= وب لاگ، تارنویس= بلاگر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارتند از . . . = اینهایَند . . .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فَرداد، فردادنامه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فَرداد، فردادنامه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمایی، نمایشی، گاهی نیز می توان واژه ی [نمادین] را جایگزین کرد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

"گرته" از واژه ی گرته به جای کُپی می توان بهره گرفت. گَرته ( گرده ) ، همان گرده زغال است که برای طرح و نگاره برداری از چیزی روی کاغذ می مالیدند و به ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از واژه ی گرته برداری می توان به جای کپی برداری بهره گرفت.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"چین چسب" به جای کات پیست ( cut paste )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چین چسب

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"گرته چسب" به جای [کپی پیست] "چین چسب" به جای [کات پیست]

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

"گرته چسب" به جای [کپی پیست]، گرته= کپی، "چین چسب" به جای [کات پیست]

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آسیب، آزار، گزند، دُژآیند، دُشایند، دژآمد، دشامد، بدآمد، = عوارض، مانند: آسیب یا آسیب های دارویی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موجگیر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرفتن، خط دادن، موج دادن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

گیرندگی، موج دهی، موجگیری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مردم، مردم آشغال ساز بی رودرواسی مردم یعنی همین من وشمایی هستیم که از ارزش انرژی ناآگاهیم یا خودمون را به بی خیالی می زنیم، به سادگی و بی رویه بنزین ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

سحری= پگاهانه افطار= روزه گشا

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افطار= روزه گشا سحری= پگاهانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سوبار!!! لابد پیشینه ی خودرو سوبارو هم برمی گردد به نام سواریی که سوبارها سوار می شدند. زمانی پنج هزار واژه ی همسان داشتند اینک شد صدها! و همچنان شن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایایخبندان یخزده ماندن خاک به مدت دو سال یا بیشتر در یک سرزمین که بیشتر در سرزمین های قطبی دیده می شود.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"پایایخ یا پایایخبندان" اگر خاک در یک سرزمین، دو سال یا بیشتر یخزده بماند به آن پایایخ یا پایایخبندان گویند.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

پایایخبندان، پایایخ