پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (١,٩٣٦)

بازدید
٢,٧٦١
تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

تَلک، تلق، طلق. این واژه پارسی ست و به گونه ای سنگ کانی گفته می شود که شفاف و برگه ای شونده است. می توان این واژه را به جای فیلم نگاتیو به کار برد.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

برآوردی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مَرنویسه، مَرنوشت = ریخت نوشتاری شماره = رقم واژه "مَر" در پارسی کهن همان شماره است که در این چم در سروده های فردوسی و دیگران آمده است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

"رخداده" واقعیت چیزی ست که رخ داده است/روی داده است جدای از درستی یا نادرستی آن. پس به جای واقعیت می توان گفت [رخداده] و به جای واقعی بگوییم [رخدادی ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

رخدادی، رویدادی. واقعیت چیزی ست که رخ داده است/روی داده است جدای از درستی یا نادرستی آن. پس به جای واقعیت می توان گفت [رخداده] و به جای واقعی بگویی ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

دگرنده، دگریده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شناسانده شده، شناسه شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه ی نَهمار شاید دگردیس شده ی واژه ی [نه شمار] باشد به چم بیشمار که چم و معنی های بیکران و بسیار بزرگ نیز یافته است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه باید ( وابندی کردن ) باشد که کم کم به چهر گاوبندی کردن درآمده. وابندی کردن به چم وابستن، وابست کردن، زدوبند کردن.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

خط میخی شناسی به شیوه ی پانترکی: یه گوشه سنگنوشته رو می بینه بقیه ش رو بیخیال. اد رو دیده منا رو ندیده! نه تنها اینجا که هر سند و گواهی را بریده بری ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کران گر، کَرانگر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کرانش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کرانیدن، کرانمند کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی کرانش

پیشنهاد
٠

بیکرانِگی، بیمرزی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوبشی وار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

کوبِشی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر منظور از واژه ی تروما، ضربه ( تنی یا روانی ) باشد می توان واژه ی "کوبش" را به جای آن به کار برد. تروماتیک = کوبشی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

"کوبال" کوب پسوند نامسازِ " آل"

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

انگاری، انگارشی،

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

" نَهمار" به چم بسیار بزرگ، عظیم، و بیشمار، بیکران است و در بالا پادواژه ( متضاد ) عظیم نوشته شده که نادرست است، نمونه هایی از کاربرد واژه ی نهمار د ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پسآیند، دُژآمد، دُشامد= پیامد بد و ناگوار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیشنهادی، پیشنهاد شده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزاره سازی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنجیده نگر، سنجیده بین

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلی، عشقی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهره داشتاری، بهره دارایش

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دارایش مینوی، دارایش پردازشی ( فکری ) ، داشتاری مینوی یا پردازشی، دارایی مینوی یا پردازشی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

گرته بهر، بهره رونوشت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دگرسویی درود بر جناب کاردو از پیشنهادهای خوبی که برای واژگان بیگانه می گذارید سپاسگزارم. ولی برای این واژه ( تغییر جهت ) ، همسنگهایی که پیشنهاد داده ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود [خط میخی شناسِ کی بودی تو شیطون؟!] واژه ی " اَدَم" را در بسیاری جاها به چم و معنی [من] فرض گرفته اند ولی این چم دقیق نیست، اَدَم به چم [منم] اس ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

سلام بر تو ای هموطن همدردی من را هم بپذیر چیست دردی فرساینده تر از غم از دست دادن فرزند؟ فرزندی که یک عمر با خون دل پروراندی، همان گل نوشکفته ای که ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابرمرد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"درفش گیاه" درفش گیاه نام یک سرده از راسته قاشق واش سانان است. درفش گیاه یا آنتوریوم، یک گیاه ناآشنا و شگفت استوایی است با برگ های قلب سان کلفت به رن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"درفش گیاه" درفش گیاه نام یک سرده از راسته قاشق واش سانان است. درفش گیاه یا آنتوریوم، یک گیاه ناآشنا و شگفت استوایی است با برگ های قلب سان کلفت به رن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناآشنا، ناشناخته، بی کاربرد، ناهنجار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" نخشید" نام پارسی این گیاه خانگی است. رشته درخشان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نخشید نام پارسی گیاه آگلونما. رشته درخشان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بهر ه ها، بهرگان، سودبخشی، سودمندی، سوددهی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"لوکَژ" لوکژ، نام پارسیِ گیاه پتوس است. لوک در زبان مردم سیستان به گیاه پیچک و عشقه ( داردوست ) گفته می شود؛ گیاه پتوس نیز به خاطر همانندی به پیچک ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"لوکَژ" نام پارسی گیاه پتوس است. لوک در زبان مردم سیستان به گیاه پیچک و عشقه ( داردوست ) گفته می شود؛ گیاه پتوس نیز به خاطر داشتن شاخه های کژ، در پا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گیاه آلیوم ( alium ) در زبان پارسی و گویش های رشته کوه زاگرس با نام والَک و والک ستاره ای شناخته می شود. والَک که با نامهای تره کوهی و سیر کوهی نیز ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

والَک که با نامهای تره کوهی و سیر کوهی نیز شناخته می شود گیاهی خوراکی از سرده ی سیرهاست. واژه والک اینگونه می نماید که برگرفته از واژه ی برگ، بلگ، و ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکنجه و آزار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"واهَنگ" واج آهنگ، وازآهنگ، واهنگ. واهنگ واژه ای پیشنهادی ست به جای [لهجه]. آهنگِ واجیدن، آهنگ سخن گفتن = واهنگ

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

آهنگ، واهنگ، واج آهنگ، وازآهنگ، واجنگ، وازنگ، واهنگ. شاید واژه ی "واهَنگ" بهترین واژه به جای لهجه باشد. واهنگ= آهنگِ سخن گفتن، آهنگِ واجیدن. وا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

انبارک

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

" الماسواره" الماسواره ( یا الماس گونه ) از واژه الماس و واره ( پسوندی مانند "سا" به معنی شبیه و مانند ) ساخته شده است. واژاک یااصطلاح الماسواره یا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

الماسواره ( یا الماس گونه ) از واژه الماس و واره ( پسوندی مانند "سا" به معنی شبیه و مانند ) ساخته شده است. واژاک یااصطلاح الماسواره یا شبه الماس ، ا ...