پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٣,٣٩٤)

بازدید
٦,٧٧١
تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دایزه=خاله دا - دای - دایه - دایک= مادر ایزه= پسوند کوچکساز است مانند دوشیزه، کنیز، مویز. دایزه= مادر کوچک، که برای خواهرِ مادر که همچون مادر دوم ی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دا - دای - دایه - دایک= مادر ایزه= پسوند کوچکساز مانند دوشیزه، کنیز، مویز دایزه= مادر کوچک، که برای خواهرِ مادر که همچون مادر دوم می ماند بکار رفته ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- خوارداشتی، خوارداشت= کوچک کردن، پست نمودن - خوارگونه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چندتا، تعدادی، مقداری ( کاربرد سبُک آلود ) از ایشان به رزم اندرون نیست باک چه مردان بردع چه یک مشت خاک. فردوسی ای روی تو چون باغ و همه باغ بنفشه خو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سَبُک آلود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- چندتا، چنتا - یک مشت، یه مشت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وندها و ابزارهای بَستساز ( قیدساز ) برای قید شیوه یا حالت: - پسوند ان مانند گریان، خندان، لرزان، و. . . او گریان ( به حالت گریه ) آمدو خندان ( به ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وندها و ابزارهای بَستساز ( قیدساز ) : - پسوند ان مانند گریان، خندان، لرزان، و. . . او گریان ( به حالت گریه ) آمدو خندان ( به حالت خنده ) رفت. - ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

سخنگو واژه ی سخنگو را می توان به جای روابط عمومی به کار برد هنگامی که می خواهیم بگوییم فلان کارمند، روابط عمومی سازمان یا شرکت ( بنگاه ) است. او س ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- مرده، بافتمرده این بافت مرده ( نکروز شده ) این اندام، بافتمرده شده. - بافتمردگی، بافتمیری، بافمیری، بافتمیرِش، مرگ بافتی بدبختانه بافتمردگی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بافتمیری، بافمیری بافتمیرش، بافتمردگی، مرگ بافتی

پیشنهاد
٠

زیبخشان گروه ب

پیشنهاد
٠

زیبخشان گروه ب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

زیبخش، زی بخش واژه ی ویتامین از دو بخش ویتا ( Vita ) و آمین فراهم آمده است. ویتا واژه ای لاتینی به چم زندگی ست و آمین ( NH۲ ) ، آمیزه ای نیتروژن دار ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گروه ب، ویتامین های گروه ب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسوند جایی، پسوند جایگاه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چگالش=فشردگی ژالش=ژاله ای شدن ( میعان ) برای پیشگیری از گنگی واژه، چگالش را برای ترادیس ( تبدیل ) شدن گاز به جامد بکار بریم و ژالش را برای ترادیس شد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

چگالش=فشردگی ژالش=ژاله ای شدن ( میعان ) برای پیشگیری از گنگی واژه، چگالش را برای ترادیس ( تبدیل ) شدن گاز به جامد بکار بریم و ژالش را برای ترادیس شد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترادیساندن= تبدیل کردن ترادیسیدن= تبدیل شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترادیسیدن به جای تبدیل شدن ( ترادیسش ) ترادیساندن به جای تبدیل کردن ( ترادیسانش ) در سرمای زیر صفر، آب به یخ می ترادیسد. سرما، آب را به یخ ترادیسا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد گرفتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد کردن، ته نشستن، ته نشین شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد کردن= ته نشستن، ته نشین شدن، رسوب کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد گرفتن= رسوب گرفتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد به چم ته نشست، رسوب، دُرد لرد گرفتن= رسوب گرفتن لرد کردن= ته نشستن، ته نشین شدن

پیشنهاد
٠

لِرد آبرفتی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِردان، دُردان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در شیمی: ته نشستن، تهنشینی، تهنشینش ( رسوب کردن ) ته نشاندن، تهنشانی، تهنشانش ( رسوب دادن، باعث ته نشین شدن )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذشته رسا ( نقلی ) : کاری که در گذشته انجام شده ولی اثرش هنوز هست. نمونه: او به سفر رفته است ( هنوز هم در سفر است ) . من ناهار خورده ام ( هنوز سیر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارواژه ( فعل ) گذشته ی دور: کاری که پیش از یک زمان دیگر در گذشته روی داده است. رفته بودم خوانده بودی گرفته بود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذشته دورتر، گذشته دورِ رسا ( بعید نقلی ) ؛ کارواژه یا فعل گذشته ی دورتر که آمیخته ای از گذشته ی دور ( بعید ) و گذشته ی رسا ( نقلی ) است. 🟢 این کار ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذشته دورتر، گذشته دورِ رسا ( بعید نقلی ) ؛ کارواژه یا فعل گذشته ی دورتر که آمیخته ای از گذشته ی دور و گذشته ی رسا ( نقلی ) است. 🟢 این کارواژه ی گذ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیماریزانه ( بیماریزا - انه ) ، بیماریزایانه، بیماریزاوار، بیماریزاسان این ترکیزه ( باکتری ) ، بیماریزا نیست ولی بیماریزانه رفتار می کند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از واژه ی لیان به چم تابان، می توان دانشواژه ی " گرمالیان" را ساخت به جای [ترمولومینسانس]؛ گرمالیان: روشی که در آن با گرما دادن به برخی کانیها و رسید ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"گرمالیان" واژه " لیان" واژه ای پارسی به چم [درخشان، تابان] است جمشید کیانی نه که خورشید لیانی کز نور عیانی همه رخ عین سنائی خاقانی. آمیغ واژه ی گر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بُن شناسی، بنشناسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

شکی نیست که واژه ی اُت یا اوت در ترکی برگرفته و کوتاه شده ی واژه ی آتش است که در سانسکریت هوتش و در پارسی تاجیکی اُتش واگویی می شود؛ این واژه در پار ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"هرگز" واژه ی هرگز که کاربر مسعودی به جای واژه ی تازی ممنوع پیشنهاد دادند بسیار درخور و کاربردی است: سیگار کشیدن ممنوع= سیگار هرگز ورود ممنوع= ورود ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

اشک در نامواژه ی اشکان پیوندی با اشک که برآیند گریه است ندارد؛ این اشک کوتاه شده ی ارشک است، ارشک به ریخت آرش نیز کوتاه شده است. ارشک نامی ایرانی ست ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
-١٣

باهم ببینیم تاریخنگاران درباره ی زبان آذربایگان چه گفته اند: ۱ ) ابن ندیم در کتاب خود الفهرست، برپایه سخن ابن مقفع ( سده یک هجری ) سرزمین های اصفهان، ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دانشور، دانشمند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
-١١

درود با سپاس از کاربر آرش کیانی برای خاستگاهها و بنمایه های روشنگرانه ای که نمایان کردند؛ حتا اگر این پسگشتها هم نبود نام اردشیر بابکان بنیانگذار شا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شناسایی، شناسش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبارسنجی، بن سنجی، بنیادسنجی بنشناسی، بنیادشناسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

به جای جنس و جنسیت ( نر و ماده ) ، واژه ی " ژاد" که دگردیسیده ی زاد است درخور می باشد. ژاد، بخش دوم یا تکواژ دوم واژه ی نژاد است؛ ژاد یا همان زاد، ب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی نژاد از دو بخش فراهم آمده: ژاد، بخش دوم یا تکواژ دوم واژه ی نژاد است؛ ژاد یا همان زاد، بن گذشته ی بُنواژه ی زادن است که با پیشوند [نِ]، واژه ی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به جای جنس و جنسیت ( نر و ماده ) ، واژه ی " ژاد" که دگردیسیده ی زاد است درخور می باشد. ژاد، بخش دوم یا تکواژ دوم واژه ی نژاد است؛ ژاد یا همان زاد، ب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارساز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

درود جناب ژ کسی که بخواهد آزادانه، رها بی وابستگی و به دور از تعصب چیزی فراگیرد فراخواهد گرفت ولی اگر در یک چارچوب بسته، خشک و کج وچوله ی پنداری که گ ...