شهرت طلب

/Sohrattalab/

برابر پارسی: نامجو، آوازه خواه

جدول کلمات

پاتوق

پیشنهاد کاربران

نام خواه ، آوازجو
آوازجو
کسی که در پی شرت است
آوازجو. ( نف مرکب ) شهرت طلب : از این لافندگان وآوازجویان بگذر ای حجت که تو مرد حق و زهدی نه مرد لاف و آوازی . ناصرخسرو.
کسی که میخواهدو دوست دارد مشهور باشد
شهرت خواه
شهرت زده
شهرت طلب : کسی که در پی شهرت و آوازه است
بچه ها میتونید یه جمله با شهرت طلب بسازید
شهرت تاب
کسی که در پی شهرت و آوازه است
میتونین از ته کتاب فارسی سال پنجم پیداکننین
من النا بیات هستم از شما می خواهم تا مهنی شهرت طلب را بگذارید
شهرت فراوانی دارد
شهرت خواه
کسی که خواهان شهرت است

کسی که درپی شهرت و اوازه استبه این می گویند شهرت طلب. 😊
کسی که در پی شهرت و آوازه است
شهرت خواه ، کسی که شهرت خواه است
آوازجو، نامجو، آوازه خواه
شهرت خواه

کسی که شهرت خواه است
شهرت طلب
شهرت خواه
کسی که شهرت زیادی دارد.
کسی که خواهان شهرت است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)

بپرس