پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (١,٩٣٦)

بازدید
٢,٧٧٠
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

۱. روشنگری، بازنمود ۲. ستودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

درود در پاسخ به جناب قوطوری باید گفت زبان ترکی یک زبان پسوندی است به این چم که در پایه، پیشوند و میانوند در این زبان کاربرد نداشته است و هر پیشوندی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرد نخست، خرد فراگیر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"خودبار" واژه ای پیشنهادی به جای کامیون. خودرو بار، خودرویی برای باربری، که واژه ی خودبار از آن به دست می آید. خودباره به جای وانت و کامیونت.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

"پنداردانشیک" واژه ای پیشنهادی ست به جای [علمی تخیلی] پارسی بگوییم پارسی بنویسیم💐

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جای جهل مرکب می توان از واژه ی کهن/دُژآگاهی/بهره برد، دژآگاهی = جهل مرکب دژآگاه = جاهل مرکب، دارنده جهل مرکب: در این کارگه مرد هشیار جوی / نه دنگ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جناب ! ! !ِ تاریخدان! به روشنی پیداست که کتاب هایی که می خوانی فراتر از مرزهای بسته ی یک کتاب پانترکی نیست وگرنه اینقدر با آگاهی و اطلاعات سطحی مطلب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

"برونداد" گاهی می توان از برونداد به جای واژه تازی نتیجه بهره برد: نتیجه ی این جنگ از قبل مشخص بود. برونداد این جنگ از پیش آشکار بود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جناب ! ! !ِ تاریخدان! نام می تونه عوض بشه ولی شخصیت نه؛ نشون به اون نشون که طرف اومده یه نامی رو خودش گذاشته که ندانسته داره پرده از روی شخصیتش برمی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

خرد فراگیر، خرد نخست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

در برخی گزاره ها می توانیم "سنگر گرفتن" را به جای گارد گرفتن یا موضع گرفتن به کار بریم: او جلوی این سخن من گارد گرفت یا موضع گرفت. او جلوی این سخن م ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در برخی گزاره ها می توانیم "سنگر گرفتن" را به جای گارد گرفتن یا موضع گرفتن به کار بریم: او جلوی این سخن من گارد گرفت یا موضع گرفت. او جلوی این سخن م ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در برخی گزاره ها می توانیم "سنگر گرفتن" را به جای گارد گرفتن یا موضع گرفتن به کار بریم: او جلوی این سخن من گارد گرفت یا موضع گرفت. او جلوی این سخن م ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

افزاره ها، افزارِگان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

جناب قاضی تاریخدان! نام واژه ی ارشک را نخستین بار در میان شاهان هخامنشی می بینیم، کجای کاری؟! نام اصلی شاه یازدهم هخامنشی ارشک بود که با نام اردشیر چ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در زبان کهن بخش خاوری اسپاهان مانند اژیه ( زبان پهلوی ) ، واژه " گُرَهنه" به آدم آزمند و همیشه گرسنه گفته می شود. گرهنه ریخت دیگری از گرسنه است، جاب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در برخی گزاره ها می توان [دیده شدن] را به جای [ وجود داشتن] به کار برد: در جنگلهای ایران گونه های گیاهی و جانوری فراوانی وجود دارد. در جنگلهای ایران ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در برخی گزاره ها می توان [دیده شدن] را به جای [وجود داشتن] به کار برد: در جنگل های ایران گونه های گیاهی و جانوری فراوانی وجود دارد. در جنگل های ایرا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

"واروواژه" گونه ای بازی با واجهاست به گونه ای که با جابجایی واجهای یک واژه یا گزاره بتوان واژه یا گزاره ی چَمدار ( معنادار ) تازه ای ساخت. در نمونه، ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پندار - دانشیک

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

این واژه که به نظر می رسه انگلیک باشه برابرهای خودش رو در پارسی داره. ما در زبان خودمون نیازی به این واژه های بیگانه نداریم، زبان پربار پارسی به دست ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در نگاه من تا می توان باید واژگان بیگانه را که واژه های تازی را هم در بر می گیرد از فرهنگ زبانی خودمان بزداییم. اینها وامواژه نیستند، اینها خوره اند ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جناب آدینات با درود به شما در زمان اشکانی به ویژه در نیمه نخست آن، رواج فرهنگ یونانی چشمگیر بود؛ واژه ای که شما آورده اید ( zonos ) هم به گمان بسیار ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رُکرُکی در اصفهان به ویژگیِ خوراکیهایی که پس از پخته شدن به خوبی نرم نمی شوند و همچنان زیر دندان، کمی سفت ( ترد مانند ) می مانند می گویند رک رکی. ب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رُکرُکی در اصفهان به ویژگیِ خوراکیهایی که پس از پخته شدن به خوبی نرم نمی شوند و همچنان زیر دندان، کمی سفت ( ترد مانند ) می مانند می گویند رک رکی. ب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

آوابَر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

گاهی می توان از کارواژه های " کنار زدن" و یا " کنار گذاشتن" به جای [حذف کردن] بهره برد: من به خاطر سلامتی، شیرینی و غذای چرب را از رژیم غذایی خودم حذ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گاهی می توان از کارواژه های " کنار زدن" و یا " کنار گذاشتن" به جای [حذف کردن] بهره برد: من به خاطر سلامتی، شیرینی و غذای چرب را از رژیم غذایی خودم حذ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

"رگ ابزار" واژه ای پیشنهادی ست که می توان از آن به جای آنژیوکت یا برانول بهره گرفت.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رگ گشایی به جای واژه ی بیگانه آنژیوپلاستی. در این کار که پس از رگ نگاری ( آنژیوگرافی ) و شناسایی جای تنگی در رگها انجام می پذیرد با کمک بادکنک یا ف ...

پیشنهاد
٠

جراحی میانبُر معده گونه ای تنشکافی یا جراحی ست که برای کاهش وزن، بر روی معده و بخش آغازین روده باریک ( دوازدهه ) انجام می شود. بدین روش که از معده ک ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لوله سرمی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"خونابه" واژه خونابه را هم می توان به جای بخش مایع خون ( پلاسما ) به کار برد هم به جای سرم تزریقی که آب مورد نیاز در خون را فراهم می کند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

/رگ اَبزار/ با کمی آسانگیری می توان آمیخته واژه ی "رگ ابزار" را به جای واژه های بیگانه ی آنژیوکت یا برانول به کار گرفت. رگ ابزار یا برانول ابزاریست ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بالاپوش پوشاک گرمی که بالای ( روی ) دیگر جامه ها پوشیده می شود. واژه بالاپوش را می توان به جای واژگان بیگانه ی کاپشن، اورکت یا پالتو به کار گرفت.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بالاپوش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان واژه ی بالاپوش را به جای کاپشن و اورکت و. . به کار برد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جراحی میانبُر معده گونه ای تنشکافی یا جراحی ست که برای کاهش وزن، بر روی معده و بخش آغازین روده باریک ( دوازدهه ) انجام می شود. بدین روش که از معده ک ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جراحی میانبُر معده گونه ای تنشکافی یا جراحی ست که برای کاهش وزن، بر روی معده و بخش آغازین روده باریک ( دوازدهه ) انجام می شود. بدین روش که از معده ک ...

پیشنهاد
٠

جراحی دور زننده، جراحی میانبر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رگ گشایی، رگّشایی. به جای واژه ی دراز و بیگانه ی [آنژیوپلاستی] آنژیوگرافی= رگ نگاری. همه دانشوران و گروه های دانشیک بایسته است که از خودنمایی و ب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

/رگ اَبزار/ با کمی آسانگیری می توان آمیخته واژه ی "رگ ابزار" را به جای واژه های بیگانه ی آنژیوکت یا برانول به کار گرفت.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریز پارژه ها، ریزپارژِگان. پارژه:: پاره=تکه، خرده__ ژه=پسوند کوچکساز مانند نایژه، مژه ( موی ژه ) ؛ پارژه= ذره، خرده ریزه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریز پارژه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

گاهی می توان " توانستن" را به جای موفق شدن به کار برد: پژوهشگران موفق شدند با استفاده از نانو ذرات، پرده گوش مصنوعی تولید کنند. پژوهشگران توانستند ب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی می توان " توانستن" را به جای موفق شدن به کار برد: پژوهشگران موفق شدند با استفاده از نانو ذرات، پرده گوش مصنوعی تولید کنند. پژوهشگران توانستند ب ...

پیشنهاد
٠

پیشاب خودبه خود، خودبخودیِ پیشاب، شاش رَوی، شاشرَوی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

لَش، لَس

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

لَش، لَس، لش و لس به چم بی حس، ناتوان، فلج، بی حرکت. لاش و لاشه نیز به این فرنود این گونه نامیده شده که یک بدن بی حس و بی حرکت ( بیجان ) است.

پیشنهاد
١

زبانزدی ست با این چمار: راز نگه دار نیست یا راز خودش را هم نمی تواند نگه دارد.