پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٣,٢٢٣)

بازدید
٦,١٩٦
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی یون، یون زدوده، وایونیده، آب دیونیزه= آب یون زدوده، آب وایونیده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یونیده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وایونش، یونزدایش

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یون زدوده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب بی یون، آب یون زدوده فرآیند ساخت این آب با آب چکیده ( مقطر ) یکسان نیست، آب چکیده به روش چکانش ( تقطیر ) بدست می آید ولی آب یون زدوده به روش برق ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبارگروه، تک گروه، واژه ی [تک گروه] گرته برداشته از هاپلوگروپ است ولی [تبارگروه] دانشی تر و چمرسان تر است. هر تبارگروه خود به چند زیرگروه و زیرشاخ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبارگروه، تک گروه، واژه ی [تک گروه] گرته برداشته از هاپلوگروپ است ولی [تبارگروه] دانشی تر و چمرسان تر است. هر تبارگروه خود به چند زیرگروه و زیرشاخ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبارگروه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
-١٦٢

زبان آذری گونه ای از پهلوی و نام زبان کهن مردم آذربایگان پیش از روامندی ترکی است. یاقوت حموی جهانگرد سده ۷ هجری: [زبان مردم آذربایجان فارسی معرّب اس ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

درود واژه ی کیوت یک واژه ی پارسی میانه ( پهلوی ) ست به چم جعبه، صندوقچه. کیوت به چم بانمک و تودل برو و لوسِ بیمزه یا بامزه و. . . پیوندی با پارسی ند ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیمان شکنانه ( بندواژ یا قید ) ناسپاسانه، خیانتکارانه پیمان شکنانه: به روش پیمان شکنان، ویژگی کاری که از روی پیمان شکنی انجام گیرد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناسپاسانه ( بندواژ یا قید ) به روش ناسپاسان، ویژگی کاری که از روی ناسپاسی انجام گیرد. نمک نشناسانه، خیانتکارانه، پیمان شکنانه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیمان شکنانه، ناسپاسانه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلخیها، ناگواریها، ناخوشایندیها، بدبیاریها

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویژگانه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویژگانه، ویژگانه را می توان به جای [شخصی، خصوصی] به کار برد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمایی، توانی

پیشنهاد
٠

خودهوش خودهوشمند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با سرافرازی، با سربلندی و افتخار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرافرازانه سربلندانه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودسامانی فرآیندی که در آن مولکول ها یا بخشهای بی جان، بی هیچ رهنودی از بیرون، به شیوه ی خودبه خودی ساختارهای سامانمندو پیچیده تر را پدیدار می کند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش یاخته ها ساختارهای ساده ای بودند که در زمین نخستین ( کموبیش۴ میلیارد سال پیش ) از خودسامانی مولکول هایی مانند رنا ( RNA ) و لیپیدها پدید آمدند. ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش یاخته

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مردمباب، بابامردم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پکنده، پکشی، پکیدنی، ترکنده، ترکیدنی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پُکاننده ( از پکاندن ) پکاننده= منفجر کننده، چاشنی، خرج باروت پکنده= منفجر شونده، پکیدنی، ترکیدنی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

پُکنده ( نام کُناک=اسم فاعل ) از پکیدن. این واژه می تواند به جای واژه تازی [منفجره=منفجر شونده] به کار رود. پکنده= منفجر شونده، پکیدنی، ترکیدنی پکا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پُکاننده ( از پکاندن )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

پُکاننده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پُکنده ( از پکیدن ) ترکنده ( از ترکیدن )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

پُکنده ( از پکیدن ) ترکنده ( از ترکیدن )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدگیری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماتکان پکنده مادگان ترکنده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرفته ها، چنگ اندازیها، چنگ انداخته ها

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

هرچی ما میگیم الف باز این آقا میاد میگه انف! این همه نمونه ی تاریخی آوردم بازم می گویی ترکمن!!! این اشکانیِ پدر ترکمن شده ی جنابعالی کجا به ترکمنی چی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گره، گِرَک دُشپِل، دشوِل

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زورگیریها، چنگ اندازیها

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرفتن، به زور گرفتن، زورگیری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

نماینده کنشگر کارگذار گماشته کارساز پادو و. . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بافت چوبی با ریشه ای به جای بافت فیبری ( در گیاهان ) بافت پیوندی ( در گوشت ها )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بافت چوبی، بافت ریشه ای ( در گیاهان و ماده ی خوراکی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی می توان از واژه های "ریشه ای" و یا "چوبی" به جای فیبری بهره گرفت. بافت چوبی یا ریشه ای به جای بافت فیبری در ماده ی خوراکی.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بندگاه بجای بلاکچین و زنجیره ی بلوکی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بندگاه به جای بلاکچین و زنجیره بلوکی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خاکشو= خاک شونده، تجزیه شونده، بازپاش= بازپاشنده، پوسپذیر= پوسنده، پوسیدگی پذیر، واکاوی پذیر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"خوراکمند" خوراکمند واژه ای پیشنهادی ست که از آن می توان به جای واژه ی تازی مغذی بهره گرفت.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

خوراکمند= دارای ارزش خوراکی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

خوش فرجام، نیک فرجام، نیک انجام

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

[همراه با] یا [به همراهِ] به جای [به اضافه ی]: ناهار چلو کباب داریم به اضافه ی مخلفات. ناهار چلوکباب داریم همراه با دورچین.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

پگاه بِکام