dys


پیشوند: بد، دژ -، دش -، سو - [dysfunction]

جمله های نمونه

1. Then definitude the current condition of DYS through the inside and outside circumstance analysis.
[ترجمه گوگل]سپس شرایط فعلی DYS را از طریق تحلیل شرایط داخلی و خارجی مشخص کنید
[ترجمه ترگمان]سپس شرایط فعلی of را از درون و خارج از آنالیز مورد بررسی قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It'shows that DYS 413 locus is high valuable in the application of forensic medicine and genetics.
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که منبع DYS 413 در کاربرد پزشکی قانونی و ژنتیک بسیار ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که مکان ۴۱۳ میلادی در کاربرد پزشکی قانونی و ژنتیک بسیار ارزشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion As an important and stable genetic marker, DYS 287 can provide reliable evidence in evolution study.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری به عنوان یک نشانگر ژنتیکی مهم و پایدار، DYS 287 می تواند شواهد قابل اعتمادی را در مطالعه تکاملی ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری به عنوان یک شاخص ژنتیکی مهم و ثابت، DYS ۲۸۷ می تواند مدرک معتبری در مطالعه تکامل ارایه نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. DYS Lighting Eletric Factory is a manufacturer specializes in Desk Light, Floor Light, Guest Room Light.
[ترجمه گوگل]DYS Lighting Electric Factory یک تولید کننده متخصص در نور میز، نور کف، نور اتاق مهمان است
[ترجمه ترگمان]کارخانه Eletric نورپردازی صنعتی یک تولیدکننده متخصص در نور میز، نور کف، نور اتاق مهمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Apgar score ≤7、 umbilical cord blood pH ≤ 20 and fetal dys - prognosis were studied as perinatal mal - . . .
[ترجمه گوگل]نمره آپگار ≤7 ≤ pH خون بند ناف ≤ 20 و دیس پیش آگهی جنینی به عنوان بد پری ناتال بررسی شد
[ترجمه ترگمان][ Apgar ]، pH خون بندناف بیست و هفت و یک جنین dys جنینی به عنوان \"perinatal\" مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Apgar score 7、 umbilical cord blood pH 20 and fetal dys - prognosis were studied as perinatal mal - outcome.
[ترجمه گوگل]نمره آپگار 7، pH خون بند ناف 20 و پیش آگهی دیس جنین به عنوان پیامد بد پری ناتال مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان][ Apgar ]، pH خون بندناف بیست و هفت، و جنین dys جنینی به عنوان پیامد \"perinatal\" مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

از نظر ریشه شناسی به معنای بد/سختی/بد اقبالی هست.
مثال:
dysfunctional
dyslexic
Dyslexia
Dyslogistic
Dysentery
Dysfunction
Dysarthria
Dyspepsia
Dyspeptic
Dysphagia
Dysplasia
بد - سوء
مثل dysfunction یعنی سوءکارکرد، بدکارکرد
dys - دو معنا دارد:
1 - difficult مشکل
مثال:
dysschezia, dysacusis, dysbasia, dyslexia, dyscopia
2. bad بد
مثال
dysphoria, dystopia

بپرس