colloid

/ˈkɑːlɒjd//ˈkɑːlɒjd/

(شیمی) کلوئید، چسب سان، سریشمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in chemistry, a suspension of a very finely ground or divided substance in a gas, liquid, or solid, such that suspended particles tend not to settle out.

(2) تعریف: a finely divided substance so suspended.

(3) تعریف: in physiology, any of several gelatinous bodily secretions.

جمله های نمونه

1. Within the lumen of the follicle is a colloid.
[ترجمه گوگل]در لومن فولیکول یک کلوئید وجود دارد
[ترجمه ترگمان]درون لومن از follicle یک colloid است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Allied Colloids is accused of failing to store dangerous substances safely and not taking proper fire precautions.
[ترجمه گوگل]Allied Colloids متهم است که مواد خطرناک را به طور ایمن ذخیره نکرده و اقدامات احتیاطی مناسب در مورد آتش سوزی را انجام نداده است
[ترجمه ترگمان]نیروهای متفقین به ناکامی در نگهداری مواد خطرناک به طور ایمن و عدم انجام اقدامات احتیاطی مناسب متهم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The components of colloid in kenaf bast fiber were assayed, and mechanism of degumming was expounded in molecular level.
[ترجمه گوگل]اجزای کلوئید موجود در فیبر کناف باست مورد سنجش قرار گرفت و مکانیسم صمغ زدایی در سطح مولکولی بیان شد
[ترجمه ترگمان]اجزای of در الیاف kenaf سنجش شد و مکانیزم of در سطح مولکولی تشریح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The invention relates to a colloid tartro-bismuthate and a drug preparation, a preparation method and application of the colloid tartro-bismuthate.
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به یک تارترو-بیسموتات کلوئیدی و تهیه دارو، روش تهیه و کاربرد تارترو-بیسموتات کلوئیدی است
[ترجمه ترگمان]این اختراع به a tartro - bismuthate و آماده سازی مواد مخدر، یک روش آماده سازی و کاربرد of tartro - bismuthate مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. JM series colloid mills are superfine processing mills for grinding wet materials.
[ترجمه گوگل]آسیاب های کلوئیدی سری JM آسیاب های پردازش فوق العاده ظریف برای آسیاب مواد مرطوب هستند
[ترجمه ترگمان]سیستم JM با استفاده از series mills برای آسیاب کردن مواد مرطوب به کار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Characteristics : Transparent, colorless adhesive colloid, sterile, non - pyrogenic, non - inflammatory.
[ترجمه گوگل]ویژگی ها: شفاف، کلوئیدی چسب بی رنگ، استریل، غیر تب زا، غیر التهابی
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها: شفاف، چسبنده، colloid، sterile، non، non
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods Monoclonal antibody colloid gold method was used for detection of Chlamydia trachomatis amylose.
[ترجمه گوگل]روش ها برای تشخیص آمیلوز کلامیدیا تراکوماتیس از روش طلای کلوئیدی آنتی بادی مونوکلونال استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش های gold آنتی بادی colloid برای تشخیص of trachomatis amylose مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Results The spheroidal colloid gold particles of 20 nm showed bright red in color.
[ترجمه گوگل]ResultsThe ذرات کروی کلوئیدی طلا 20 نانومتر رنگ قرمز روشن نشان داد
[ترجمه ترگمان]نتایج ذرات طلا spheroidal colloid ۲۰ نانومتر رنگ قرمز روشن را نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However, the report about preparing salt - based colloid palladium is less in the domestic and overseas.
[ترجمه گوگل]با این حال، گزارش در مورد تهیه پالادیوم کلوئیدی مبتنی بر نمک در داخل و خارج از کشور کمتر است
[ترجمه ترگمان]با این حال، گزارش مربوط به آماده سازی پالادیوم مبتنی بر نمک در داخل و خارج از کشور کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A colloid with water as the dispersing medium.
[ترجمه گوگل]یک کلوئید با آب به عنوان محیط پراکنده
[ترجمه ترگمان]A با آب به عنوان محیط پراکنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Are meningeal tumour and colloid tumour same?
[ترجمه گوگل]آیا تومور مننژ و تومور کلوئیدی یکسان هستند؟
[ترجمه ترگمان]تومور مننژی و تومور colloid مشابه هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Non- Hodgkin's lymphoma and auricular hypoplasia:Associated with juvenile colloid milium or ligneous conjunctivitis?
[ترجمه گوگل]لنفوم غیر هوچکین و هیپوپلازی گوش: با کلوئید جوانی میلیوم یا ملتحمه لگنی مرتبط است؟
[ترجمه ترگمان]؟ - Hodgkin Hodgkin and auricular hypoplasia: Associated with juvenile milium or or conjunctivitis ligneous ligneous ligneous ligneous ligneous conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis conjunctivitis ligneous ligneous ligneous ligneous ligneous ligneous ligneous ligneous ligneous ligneous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective:To determine the effect of nuclein 32 P colloid in treatment of chronic maxillary sinusitis(CMS).
[ترجمه گوگل]هدف: تعیین تأثیر نوکلئین 32 P کلوئید در درمان سینوزیت مزمن ماگزیلاری (CMS)
[ترجمه ترگمان]هدف: تعیین اثر of ۳۲ P در درمان سینوزیت های حاد (CMS)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The strongly PAS-positive colloid was found in all parts of the adenohypophysis and neurohypophysis in the mature Chinese buffalo.
[ترجمه گوگل]کلوئید به شدت PAS مثبت در تمام قسمت های آدنوهیپوفیز و نوروهیپوفیز در گاومیش چینی بالغ یافت شد
[ترجمه ترگمان]یک colloid قوی - مثبت در تمام بخش های of و neurohypophysis در بوفالو mature چینی کامل یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. By the dipping way, the viscosity of colloid is more bigger and its density is more littler, the thickness of thin film is more bigger.
[ترجمه گوگل]با روش غوطه وری، ویسکوزیته کلوئید بزرگتر و چگالی آن کمتر است، ضخامت لایه نازک بزرگتر است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش dipping، ویسکوزیته of بیشتر بزرگ تر است و چگالی آن بیشتر است، ضخامت لایه نازک بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[خودرو] کلوئید
[شیمی] کلوئید، چسب سان
[عمران و معماری] کلویید
[زمین شناسی] کلوئید الف) دامنه اندازه ذرات کوچکتر از 0.00024 میلی متر که کوچکتر از ذرات رس می باشد (اداره کل نیروی دریایی یا کشتیرانی اقیانوسی ایالت متحده آمریکا- 1966). ب) در اصل هر ماده با دقت تقسیم شده که در شکل بلورین دیده نمی شود. در یک معنای جدیدتر، هر ماده ریز دانه در تعلیق، یا هر ماده ای از این دست که می تواند به راحتی معلق شود (کراسکوف 1967).
[نساجی] کلوئید
[خاک شناسی] کلوئید

انگلیسی به انگلیسی

• sticky substance composed of particles that do not dissolve in other substances
sticky, resembling glue

پیشنهاد کاربران

چسب سان
✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : coll/oid ✅ تلفظ واژه: KOL - oid ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: چسبناک، شبیه چسب ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : -
✅ توضیح و تفسیر انگلیسی: resembling glue
[پزشکی] چسبناک، شبیه چسب
کلویید مخلوط ناهمگن است که تشکیل حباب می دهد
colloid ( شیمی )
واژه مصوب: کلوئید
تعریف: حالتی حد واسط بین محلول و تعلیق که در آن بزرگی ذره‏های حل‏شونده به اندازه‏ای است که نور را پراکنده می‏کنند و درعین حال آن قدر کوچک‏اند که ته‏نشین نمی‏شوند

بپرس