اسم پسر - صفحه 5

مورد اعتماد خداوند، مورد اعتماد خدا

فرمانده یک گروه نظامی، پیشوا، رهبر، ( در نظام ) فرمانده یک گروه یا یک دسته ی نظامی، عنوانی احترام آ ...

جمع عابد، پرستنده، پرستش کننده خدا، ( جمع عابد )، عابد

نام سوره ای در قرآن کریم، ( اَعلام ) ) سوره ی سی و یکم از قرآن کریم دارای سی و چهار آیه، ) شخصی که ...

بنده پروردگار بخشنده، بنده ی خدای بسیار بخشنده، ( اَعلام ) ) عبدالوهاب البیاتی [، میلادی] شاعر، ادی ...

لطف و عنایت خداوند، لطف و نیکی و احسان خدا

تمیز دهنده و فرق گذارنده، از صحابه ی پیامبر اسلام، ( اَعلام ) ) لقب عمرابن خطاب ( خلیفه ی دوم )، ) ...

آن که خداوند یار ویاور اوست، دوست خدا، الله ( عربی ) + یار ( فارسی ) آن که خداوند یار ویاور اوست

بنده پروردگار توانا، بنده ی خدای توانا، ( اَعلام ) ) عبدالقادر جزایری: [، قمری] میهن پرست و رهبر ال ...

بنده خالص خداوند، بسیار راستگو و درستکار، ( در تصوف ) بنده ی خاص خداوند، ( در عرفان ) صدیق کسی را م ...

ترکیبی از دو اسم محمد و نبی ( ستوده و پیغمبر )، از نام های مرکب، ا محمّد و نبی

ترکیبی از دو اسم محمد و طاهر ( ستوده و پاک )، از نام های ترکیبی: محمّد و طاهر

سبب سربلندی و افتخار دین، موجب نازش و افتخار آیین و کیش، ( اَعلام ) ) فخرالدین اسعد گرگانی: [زنده د ...

ترکیبی دو اسم محمد و ماهان ( ستوده و منسوب به ماه )، از نام های مرکب، محمّد و ماهان

نوعی باز سفید رنگ و شکاری، ( = شاهباز )، نوعی باز سفید رنگ با چشمان زرد و پنجه و منقار قوی که در قد ...

ترکیبی از دو اسم رضا و علی ( خشنود و بلندقدر )، از نام های مرکب، ی رضا و علی

( به مجاز ) قبله، عبادت گاه، پیشگاه مجلس، جایی از مسجد ( معمولاً با معماری خاص ) در سمت قبله که اما ...

بسیار بخشنده، از نام های پروردگار، از نام ها و صفات خداوند، از نامهای خداوند

ترکیب دو اسم محمد و شریف ( ستوده و بزرگوار )، از نام های مرکب، ا محمّد و شریف

بنده خدای یکتا و یگانه، بنده ی خدای یکتا و یگانه، ( اَعلام ) نام بسیاری از اشخاص ( سیاسی، علمی، ادب ...

لقب حضرت عیسی ( ع )، ( = عیسی ) ( اَعلام ) ) لقب حضرت عیسی ( ع ) که به قولی به معنی «دوست و بسیار پ ...

گشاینده، از صفات و نام های پروردگار، از صفات و نام های خداوند، از نامهای خداوند

بنده خدای گسترش دهنده، بنده گستراننده، بنده ی خدای بسط دهنده و گسترش دهنده، ( باسط از نام های خداون ...

عبادت کننده، پرستش گر، زاهد، آن که بیشترین اوقات زندگی اش را به عبادت خدا و خلوت و مناجات با او می ...

راهنمایی شده از سوی خدا، ارشاد شده ی خداوند، هدایت شده توسط خداوند

یار حضرت مهدی ( عج )، یاور مهدی، ( به مجاز ) دوستدار و محب مهدی منتظر قائم آل محمّد ( ع )

ترکیب دو اسم محمد و سبحان ( ستوده و پاک )، از نام های مرکب، ا محمّد و سبحان

یاری دهنده، دوست، پشتیبان، حامی، کمک کننده

محکم، پابرجا، کوه آتش فشانی قدیمی و خاموش در جنوب آذربایجان شرقی میان تبریز و مراغه، که بلندترین قل ...

خوشبخت، سعادتمند، بهروز، از شخصیتهای شاهنامه، نام موبد بهرام گور پادشاه ساسانی، نام اصلی سلمان فارس ...

ترکیب دو اسم محمد و مبین ( ستوده و آشکارکننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و مبین

ترکیب دو اسم محمد و مراد ( ستوده و آرزو )، از نام های مرکب، ا محمّد و مراد

ترکیب دو اسم محمد و قاسم ( ستوده و تقسیم کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و قاسم

دلیل، حجت، روشنی، حجت روشن، دلیل قاطع، از واژه های قرآنی، اصطلاحی در منطق و فلسفه، ( اَعلام ) ) نام ...

ترکیب دو اسم محمد و معین ( ستوده و کمک کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و معین

پادشاه روزگار، دارای بخت و روز شاه، ( اَعلام ) نام وزیر شاهپور، شاه روزگار یا داری بخت و روز شاه، ن ...

ترکیب دو اسم محمد و سجاد ( ستوده و بسیار سجده کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و سجاد

عربی شده ساربان، ( در کردی ) زیبا، ( اَعلام ) ( = آب سیروان ) نام رودی در غرب ایران، در استانهای کر ...

خورشید دین و آیین، آفتاب دین، ( اَعلام ) ) شمس الدین آلب ارغو: ( = آلب ارغوان ) ششمین اتابک [، قمری ...

ابوذر، نام صحابه پیامبر، ( = ابوذر )، نام یکی از صحابه پیامبر ( ص )

نام یکی از پیامبران، توشه دان، ( اَعلام ) پیامبری که بر اساس قرآن پس از هود و صالح در شهر مَدیَن می ...

مسرور، شاد، میسر، ( اَعلام ) ) نام چند تن از مشاهیر عرب، ) نام یکی از یاران امام حسین ( ع ) در کوفه ...

بنده خداوند آمرزنده، بنده ی خدای آمرزنده، عبدالغفار

باتقوا، پرهیزگار، پارسا، پرهیزکار، ( در تصوف ) آن که از دنیا و بهره های آن روی گردان است و مدام در ...

محبوب، دانا، شاه محبوب، سرور گرامی، ( اَعلام ) ) ( در شاهنامه ) پهلوان ایرانی، پسر کاوه و برادر قار ...

محبوب، نام یکی از پیامبران، ( اَعلام ) شاه عبرانیان [حدود پیش از میلاد ـ حدود پیش از میلاد] که شاعر ...

ترکیب دو اسم علی و نقی ( بلندمرتبه و پاکیزه )، از نام های مرکب، ( علی و نقی )، نام امام دهم شیعیان

بخشنده چون خورشید، بزرگوار، خورشید بخشنده، بخشنده همچون خورشید، مرکب از راد ( بخشنده ) + مهر ( خورش ...

بنده خدای بزرگ، بنده ی خدای بزرگ، ( اَعلام ) عبدالله ابن علی ابن حسین ابن زید ابن حسن ابن علی ابن ا ...

درخشیدن مانند آتش، ( در ادیان ) به باور مسلمانان و پیروان دیگر ادیان سامی، یکی از فرشتگان مقرب خداو ...

شکوهمند، دارای جلال، ( فر = شکوه و جلال، بد/، bad/، /، bod/ ( پسوند محافظ یا مسئول ) )، نگهبان یا م ...

نام پیامبری از بنی اسرائیل، ( اَعلام ) ) زکریای نبی: [قرن هجری] از پیامبران بنی اسرائیل و مؤلف احتم ...

منسوب به نیک، خوب، نیکو، آدم خوب، شخص صالح، شایسته، خوشی، سعادت، ( نیک، ان ( پسوند نسبت، علامت جمع ...

قهرمان منسوب به طایفه آس، نام رود ارس، ارس، ( اَعلام ) قهرمان منسوب به طایفه ی آس، ن، ک، آراس، ( در ...

زیباروی، نیکو، زیبا، ( به مجاز ) شایسته، بایسته، خوب

موجب نیکی آیین، موجب نیکی دین و آیین، ( اَعلام ) صلاح الدین ایوبی: ( = یوسف ابن ایوب ) [، قمری] سلط ...

آتشین، زیباروی، ( آدرین= آتش، ین ( پسوند نسبت ) )، سرخ روی، آدریانوس، به فتح ی، یکی از پادشاهان روم ...

دارنده، شان و شکوه، ( اَعلام ) ) ( در شاهنامه ) شاه ایران از سلسله ی کیانی، پسر بهمن و همای، که ماد ...

کمینگاه، محل گذر، گذرگاه

علی وار، مانند علی، ( علی، سان ( پسوند شباهت ) )

خوش رو، خنده رو، ( دساتیر )، خود را به مردم تازه روی و خوشحال وانمود کردن، بشیر، [hirad]خوش خندهخوش ...

نام یکی از عارفان و پارسایان، از یاران پیامبر ( ص )، ( اَعلام ) ) نام یکی از عارفان و پارسایان و تا ...

تنومند، باشکوه، نام پسر سهراب، بلند پایه، ( اَعلام ) ) نام پسر سهراب پسر رستم زال در روایات ملی، ) ...

بزرگ داشته شده، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل، ( = ارمیای نبی= یرمیا )، یعنی «یهوه به زیر می اندا ...

نام پهلوان ایرانی، از شخصیت های شاهنامه، ) ( در شاهنامه ) سردار ایرانی عصر کیکاووس و کیخسرو، پسر گش ...

( به مجاز ) برتری یافته از سوی خدا، دارای باطن و روح خدایی، ( به مجاز ) کسی که برتری و مهتری او از ...

ترکیب دو اسم محمد و کیان ( ستوده و پادشاهان )، از نام های مرکب، ا محمّد و کیان

اراده، انگیزه، بلند نظری، جوانمردی، آرزو، و پشتکار قوی برای رسیدن به هدف، بلند طبعی، ( در قدیم ) خو ...

ترکیب دو اسم محمد و صدیق ( ستوده و راستگو )، از نام های مرکب، ا محمّد و صدیق

ترکیب دو اسم محمد و سام ( ستوده و از شخصیت های شاهنامه )، از نام های مرکب، محمّد و سام

آباد کننده، معمور، آبادان، بسیار عمر کننده، بسیار عمر کننده [تفألاً فرزندان خود را به این نام موسوم ...

ترکیب دو اسم غلام و محمد ( ارادتمند و ستوده )، [غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار، محمّد]، ...

بنده پروردگار روزی دهنده، بنده ی خدای روزی دهنده، ( اَعلام ) ) عبدالرزاق باشتینی: نخستین امیر سربدا ...

شکوه و بزرگی خداوند، ( نشانِ ) شکوه و بزرگی خدا، شکوه و جلال خداوند

سورن، نام سردار دلیر ایرانی، ( = سورِن )، ) سورِن، nā ) ( = سُرنا )، سُرنا به علاوه ( در اعلام ) سر ...

مرد خنده روی، نیکو روی، نیکوکار، ساده دل، به معنای مرد خنده رو، مهتر نیکو روی، جامع همه ی خیرات، ( ...

اهورامزدا، نام دیگر سیاره مشتری، نام روز اول از هرماه خورشیدی، ( اوستایی ) ( = ارمز، ارمزد، اورمزد، ...

پدر فتح، پدرِ فتح، ( اَعلام ) ابوالفتح خان زند: شاه ایران [، قمری] از سلسله ی زند، پسرِ کریمخان زند

( به مجاز ) معروف، بزرگ، نیک نام، ( به مجاز ) دارای آوازه و شهرت بسیار، مشهور، بزرگوار، پهلوان، ( د ...

با ایمان، بردبار، با وقار، استوار، مرد با ایمان، ثابت و استوار، صاحب حلم و وقار، ( اَعلام ) ) عمار ...

بنده ی خدا، نام یکی از فرشتگان مقرب الهی، ( = جبریل، جبرئیل )، مرد خدا، ( اَعلام ) در فرهنگ اسلامی ...

جهان، دنیا، مجموعه سیارات منظومه شمسی، گیهان، عالم، گیتی، مجموعه ی همه اشیا و پدیده های موجود در هس ...

مقدس، پاک، راست گفتار، درست کردار، نام پهلوان ایرانی، ارتا ( به فتح الف ) در اوستا به معنای مقدس آم ...

نام یکی از پیامبران، ( اَعلام ) ) پیامبری که بنا به روایات با شستشو در چشمه ی آب حیات عمر جاودان یا ...

جانشین، فرزند صالح، شایسته، صالح، ( به مجاز ) پیروی کننده از پدر در اخلاق و کردار، ( در قدیم ) فرزند

پاک، پاکیزه، نیکو، مطهر، ( در قدیم ) آنچه پاک و مطبوع است

بنده خداوند بزرگوار و والا، بنده ی خدای بزرگوار، ( اَعلام ) عبدالجلیل نصیرالدین ابوالرشید رازی دانش ...