قیمت گذاری روی دلار چگونه انجام میشود ؟
سلام دوستان قیمت گذاری روی دلار چگونه انجام میشه ؟
معیار هایی که قیمت دلار رو بالا و پایین میکنه چیه؟ بغیر از جنگ ها و اخبار
٢ پاسخ
عوامل مختلفی روی نرخ دلار تاثیر میذاره از جمله:
1-تراز تجاری: تراز تجاری یعنی تعادل بین واردات و صادرات. اگه صادرات بیشتر از واردات باشه، یعنی ورود ارز به کشور بیشتر از خروج ارز از کشور بوده. وقتی ارز بیشتری داشته باشیم (به اصطلاح بهش میگیم بالا بودن ذخیره ارزی)، بیشتر میتونیم عرضه کنیم. وقتی عرضه بالا باشه، قیمت کاهش پیدا میکنه. مثلا دو سیاست غلطی که طی سالهای قبل به خصوص 8 سال دولت آقای روحانی انجام شد، تخصیص ارز برای واردات کالاهای لوکس و تخصیص ارز برای واردات کالاهایی بود که نمونه مشابهش رو خودمون میتونیم تولید کنیم. این دو سیاست اشتباه باعث هدر رفتن ذخایر ارزی شد که تاثیر خودش رو روی نرخ دلار گذاشت. صدها نفر رفته بودند شرکتهای صوری و کاغذی تاسیس کرده بودند و به اسم اینکه میخواندمواد اولیه برای کارخانجاتشون بخرند، یا به این بهانه که میخواند واردات انجام بدند، میلیونها دلار ارز 4200 تومنی گرفتند، برخی ها اصلا هیچی وارد نکردند، بلکه ارز دولتی 4200 تومنی رو گرفتند و به نرخ آزاد، با حاشیه سود بالا فروختند. برخی ها چیزهایی وارد کردند که در داخل هم تولید میشد و نیازی به وارداتشون نبود مثل پونز و سوزن و سنگ پا. مثلا در اون سالها، یادمه چندین تن سنگ پا به ارزش 20 هزار دلار وارد کشور شده بود!!!
وقتی صادرات کشور بیشتر از واردات بشه، میگیم تراز تجاری مثبت است. اقتصادی که مریض باشه، کشوری که اهمیتی به تولید داخلی نده، تراز تجاری منفی داره.
2- عرضه و تقاضا: عرضه و تقاضا یکی از عوامل مهم در کاهش یا افزایش هر دارایی هستش. دلار هم به عنوان یک دارایی، از عرضه و تقاضا تاثیر می پذیره. مثلا سرمایه گذاری خارجی و جذب گرشگر خارجی میتونه ذخایر ارزی رو افزایش بده و این به نفع اقتصاده.
3- احتکار و قاچاق ارز
4-نرخ بهره بانکی: نرخ بهره خودش روی چندین عامل دیگه اثر میذار از جمله روی سرمایه گذاری، تقاضا و تورم.
وقتی نرخ بهره زیاد میشه(سیاست پولی انقباضی)، سرمایه گذار به جای اینکه پولش رو بیاره توی تولید، در بانک سپرده گذاری میکنه. وقتی سرمایه گذاری کم بشه، تولید کم میشه. کاهش تولید میتونه باعث کاهش صادرات و کاهش صادرات میتونه تراز تجاری رو تغییر بده. تاثیر تراز تجاری رو هم که در بالا گفتم. کاهش تولید موجب کاهش عرضه هم میشه که کاهش عرضه باعث گرونی و تورم میشه. البته سیاست پولی انقباضی یکسری مزایا هم داره. معمولا دولتها وقتی می بینند نقدینگی در کشور بالاست، نرخ بهره رو بالا می برند تا مردم پولهاشون رو بیارند توی بانک و نقدینگی کم بشه. البته کاهش نقدینگی خودش میتونه گاها باعث رکود بشه. رکود وقتی است که سرمایه گذار برای چرخاندن امور کارخانه (هزینه قبوض، دستمزد کارگر، سرمایه برای خرید مواد اولیه)، با مشکل تامین سرمایه در گردش مواجه بشه. در این صورت تولید می خوابه. وقتی دولتها به جای دادن وام های کم بهره و حمایت از تولید، وام های بی بهره با اقساط 100 ساله به آقازاده ها بدند، نتیجه اش میشه زمین خوردن تولید و افزایش تورم.
تاثیر تقاضا روی دلار به این صورته که اگه شما چیزی تولید کنی که تقاضایی براش وجود نداره (در بازار داخل یا بین الملل)، دلسرد میشی. لذا کاهش تقاضا باعث تضعیف تولید میشه. تضعیف تولید هم که میتونه باعث کاهش صادرات بشه. کاهش صادرات هم که تاثیر میذاره روی تراز تجاری. تاثیر تورم بر نرخ دلار به این صورته که وقتی تورم بالا بره، نرخ دلار هم بالا میره.
البته به این معنا نیست که افزایش تقاضا باعث کاهش نرخ دلار میشه. مازاد تقاضا تاثیر منفی میذاره. یعنی باعث افزایش نرخ دلار میشه. چرا؟ چون افزایش تقاضا یعنی مردم عطش دارند که یه محصول یا خدمتی رو بخرند. این یعنی افزایش نقدینگی. افزایش نقدینگی هم که باعث کاهش ارز پول ملی میشه و ارزش برابری نرخ دلار رو بالا می بره.
یکی از عوامل مهمی که نقدینگی رو در کشور ما بالا برده، چاپ پول بدون پشتوانه جهت جبران کسری بودجه هستش که در دولتهای مختلف این کار انجام شده. ولی در دولت آقای روحانی، چاپ پول بی پشتوانه به اوج خودش رسید. چاپ پول منجر میشه به افزایش نقدینگی و تورم و افزایش نرخ دلار.
5- تحریم: تحریم از چند جنبه ضرر داره برای اقتصاد. اول اینکه تولید کننده نمیتونه قطعات و مواد اولیه تولید رو وارد کنه، این یعنی کاهش دسترسی تولیدکننده به مواد اولیه. این کاهش دسترسی باعث افزایش قیمت محصول تولیدی و افزایش تورم میشه. از طرفی، وقتی تولیدکننده نتونه قطعات و مواد اولیه تولید رو به سهولت بخره، تولیدش کاهش پیدا میکنه. کاهش تولید محصول باعث کاهش عرضه محصول میشه. کاهش عرضه موجب افزایش قیمت و افزایش تورم میشه.
عوامل تاثیر گذار بر نرخ دلار و تورم زیاده که من فقط چندتاشو توضیح دادم. چیزای دیگه هم هست مثل فساد و اختلاس، ناکارامدی و سوء مدیریت مسئولین، بروکراسی اداری و موانع کسب و کار و غیره.
دلار در کشور ما یک واحد پولی نیست بلکه با آن به مثابهی کالای بسیار گرانبها برخورد میشود. یک دلار حکم یک شمس طلا دارد. از این رو معاملات پولی کمتر تأثیری بر افزایش و کاهش قیمت آن دارد و لازم است با سازوکار بازار سنجیده شود.
یکی از عوامل افزایش قیمت دلار، تقاضای بیش از حد خریداران است. بفرض در بازار ارزی روزانه یک میلیون دلار تزریق میشود اما قریب به دو میلیون دلار درخواست شده است. این یک میلیون اختلاف باعث میشود تا قیمت دلار بالا برود. و بالعکس آن نیز صادق است، یعنی زمانیکه تقاضایی برای دلار نیست اما به وفور در بازار عرضه شده. این بار برای جبران این اختلاف قیمت آن افت میکند.
مسئلهی دیگر میزان تأمین دلار توسط دولت است. زمانیکه کشور تحریم است و دولت توان تبادلات برون مرزی ندارد، پس تأمین دلار برایش دشوار میشود. در نتیجه قیمت آن افزایش مییابد تا مقدار همین اندک دلارِ موجود با قیمت گزاف کنترل شود.
مشکل دیگر که اساساً ارتباط مستقیمی با دلار ندارد،مشکل پول داخلی است. حتماً بارها شنیدهاید که میگویند پول ما بیارزش است. اما چرا پول ما بیارزش میشود؟ بدلیل چاپ انبوه و بیپشتوانه پول توسط دولت و بانک مرکزی. وقتی کُرور کرور پول چاپ شده و به بازار عرضه میشود، ارزش نقدینگی در دست مردم افت میکند. ارزش که افت کرد حالا جبر است تا برای داشتن یک دلار پنجاهتا هزاری هزینه کنی. چون دلار پشتوانهی معاملاتی قوی دارد ولی ریال فقط مقدار انبوه دارد. این مسئله آخر از عوامل ایجاد تورم است.