اصطلاح دست نامرئی بازار یعنی چی؟
سلام تو بحث های اقتصادی این اصطلاح رایجه مفهومش چیه ؟
دست نامرئی بازار
٤ پاسخ
عبارت فوق یادآور افسانهی فردگرایی است که لیبرالیسم و بازار آزاد برای جوامع به ارمغان آورد. در اقتصاد سیاسیی که آدام اسمیت تبیین کرد این عبارت شباهت دارد به اخلاق کانتی. مطابق آن داریم هر کس در بازار آزاد بر اساس منافع شخصی خویش عمل کند، خود بخود خیری بیش از آنچه متصور باشد به کلیت جامعه و سیستم اقتصادی خواهد رساند. برای مثال، تولیدکننده آنچه پرسود و پرفروش است را عرضه کند و مصرفکننده آنچه دقیقاً نیاز دارد را تهیه کند. اینگونه هر دوی آنها ناخواسته سودی مازاد برای سیستم خواهند داشت. نتیجهی این سازوکار رسیدن به خیر اعلیٰ است.
پس دست نامرئی همان سودآوری ناخواستهی افراد از منفعت طلبیشان است.
خیر. اصطلاح دست نامرئی، غیرعلمی است و خود اسمیت هیچ گاه برای اشاره به هیچ اصل اقتصادی از آن استفاده نکرده است. آدام اسمیت این اصطلاح را اولین بار در کتاب «ثروت ملل» به کار برد تا درکِ بخشی از دیدگاههای او در اقتصاد یعنی نظریه بازار آزاد را بهتر کند.
استعاره دست نامرئی در نظریه بازار آزاد به چه چیزی دلالت دارد؟دست نامرئی آدام اسمیت در نظریه اقتصاد آزاد به دو نکته مهم دلالت دارد:
- تجارت داوطلبانه در بازار آزاد، منافع ناخواسته و گستردهای را به همراه دارد.
- چنین منافعی بیشتر از اقتصادی است که برای آن قانونها و برنامه ریزیهای از پیش تعیین شدهای وجود دارد.
بگذارید در این قسمت با یک مثال نظریه اقتصاد بازار آزاد اسمیت و دست نامرئی را توضیح دهیم.
فرض کنید یک کشاورز چندین قطعه زمین دارد. حال او باید تصمیم بگیرد که در هر قطعه زمین چه محصولی بکارد. اگر دولت در یک اقتصاد دستوری به این نتیجه برسد که مردمان آن منطقه به سیب زمینی و لوبیا نیاز دارند و حتی مقدار آن را نیز تعیین کند، کشاورز را مجبور به کشت سیب زمینی و لوبیا خواهد کرد.
آدام اسمیت معتقد است چنین دستوراتی از سمت دولت نه تنها ضروری نیست بلکه مضر نیز هست. طبق نظریه بازار آزاد، اسمیت معتقد است که کشاورز باید محصول مورد نظر خود برای کاشت را انتخاب کند و اجازه دهد مردم با خرید یا پول خود به اینکه بهتر است کدام محصول کشت شوند، رای دهند. اگر مردم تمام سیب زمینی را خریداری کرده اما مقدار زیادی از لوبیاها در انبار پوسیده شوند، کشاورز در مییابد که باید سیب زمینی بیشتر و لوبیای کمتری بکارد. بنابراین نیازی نیست یک برنامهریز مرکزی (دولت) چنین تصمیماتی در سطح بازار بگیرد.
دقیفا همانطور که دوست عزیز بایراد میرزا اشاره کردن اصل داستان به قهرمان جوامع لیبرال برمیگرده و اما به زبان ساده اینجوری بابد کفت ،افرادی که هرگونه واکنش آنها در بازار کار روی قیمتها و حتی کیفیت وکمیت محصولات تاثیر گذار خواهد بود ومیتونن به بازار بصورت غیرمستقیم جهت دهی بکنند
The invisible hand of the market