تعریف ضمیر خودآگاه و ضمیر ناخودآگاه و ضمیر نیمه خودآگاه چیست ؟
تعریف" ضمیر خودآگاه" و "ضمیر ناخودآگاه" و" ضمیر نیمه خودآگاه" چیست؟
٨ پاسخ
سه سطح از مدل ذهن وجود دارد - هوشیار، نیمه هوشیار و ناخودآگاه. به طور خلاصه، هوشیاری، افکار، اعمال و آگاهی ما را تعریف میکند. نیمه هوشیار به عنوان واکنشها و اعمالی تعریف میشود که هنگام فکر کردن به آن متوجه میشویم. ناخودآگاه به عنوان اعماق گذشته و خاطرات ما تعریف میشود.
ناخودآگاه چیست؟برخلاف ذهن خودآگاه، که در آن میتوانیم و به راحتی احساسات و شناخت را تصدیق کنیم، ناخودآگاه را به عنوان یک فرآیند ذهنی عمیقتر تعریف میکنیم. دانشمندان توافق کردهاند که اندازهگیری رویدادهای ذهن ناخودآگاه دشوار و تقریباً غیرممکن است زیرا یک ساختار عصبی-آناتومیکی نیست.
ناخودآگاه فرآیندی است که به طور خودکار اتفاق میافتد. افکار خودآگاه انسان نمیتوانند این فرآیند را بررسی کنند زیرا در زیر آگاهی خودآگاه رخ میدهد. با این حال، محققان این فرضیه را مطرح کردهاند که ناخودآگاه بر رفتار انسان تأثیر میگذارد.
به گفته فروید، ناخودآگاه تمام افکار و احساسات سرکوبشده را ذخیره میکند. این افکار و احساسات میتوانند در موقعیتهای روزمره و غیرمنتظره، که اغلب توسط یک محرک ایجاد میشوند، آشکار شوند. به عنوان مثال، نفرت سرکوبشده نسبت به الکلی بودن پدر میتواند با بوی مشروب برانگیخته شود.
همانطور که ذکر شد اندازهگیری ذهن ناخودآگاه دشوار است، اما فروید معتقد بود که میتوانیم از طریق درمان روانکاوی به آن دسترسی پیدا کنیم. از طریق روانکاوی، میتوان ناخودآگاه را «بیرون کشید» زیرا تصور میشود که افکار و احساسات سرکوبشده منبع بسیاری از مشکلات روانی هستند.
نیمه هوشیار چیست؟ذهن نیمه هوشیار یک سیستم ذهنی ثانویه است که همه چیز را در زندگی ما تنظیم میکند. از نظر روانشناسی، ما نیمه هوشیار را به عنوان بخشی از ذهن خود تعریف میکنیم که در حال حاضر در آگاهی متمرکز نیست. به عبارت سادهتر، مانعی است که ذهن ما ایجاد میکند زیرا مغز به طور مداوم از طریق حواس ما اطلاعات دریافت میکند.
با این حال، این مانع همه چیز را مسدود نمیکند. اطلاعات را در مغز برای بازیابی بعدی ذخیره میکند. ممکن است این ضربالمثل را شنیده باشید که ذهن ما هیچ چیز را فراموش نمیکند. بخش نیمه هوشیار به عنوان یک فیلتر عمل میکند، بنابراین ما با محرکهای محیط خود بیش از حد مواجه نمیشویم.
نمونههایی از رفتار نیمه هوشیارنیمه هوشیاری به ما اجازه میدهد کارهایی را انجام دهیم که لازم نیست در مورد آنها فکر کنیم، اما اگر بخواهیم میتوانیم آنها را تغییر دهیم. یک مثال خوب از رفتار ناخودآگاه، تنفس است. ما اصلاً لازم نیست برای نفس کشیدن فکر کنیم، اما میتوانیم نحوه کنترل تنفس و الگوی آن را تغییر دهیم. نمونههای دیگر از نیمه هوشیاری، حافظه نیمه هوشیار یا مهارتهای خودکار هستند. پیانیستها یا تایپیستها لازم نیست برای دانستن محل کلیدها به کلیدهای پیانو یا صفحه کلید نگاه کنند. مهارت خودکار به عنوان یک مهارت از طریق آموزش شروع میشود، اما با تکرار حرکت، عملکرد اجرایی به مرور زمان یادگیری هوشیارانه محو میشود.
تفاوت بین ناخودآگاه و نیمهخودآگاه
ناخودآگاه و نیمهخودآگاه دو پدیده مجزا هستند. ناخودآگاه فرآیندی است که به طور خودکار اتفاق میافتد و برای دروننگری در دسترس نیست. در مقابل، نیمه هوشیار بخشی از فرآیند آگاهی ماست که به طور فعال در آگاهی کانونی قرار ندارد.شما میتوانید از طریق دروننگری، بخش نیمه هوشیار را استخراج کنید یعنی احتمالاً میتوانید رفتار، انگیزه یا تکانه خود را به صورت نیمه هوشیار شناسایی کنید. ناخودآگاه را نمیتوان، (به دلیل فقدان کلمه بهتر)، "احضار" کرد. به عنوان مثال، استخراج یا تعیین نقطه شروع فوبیای عمیق شما بسیار دشوارتر خواهد بود، اما میتوانید به راحتی نحوه تنفس خود را تغییر دهید.
* مرجع انگلیسی: سایت 👇
https://diversity.social/unconscious-vs-subconscious/درود بر شما استفاده کردیم استاد. عالی بود.
سلام!
۱. ضمیر خودآگاه (Conscious Mind)
🔹 این همون بخشی از ذهن ماست که در لحظهی حال ازش آگاهیم.
مثلاً وقتی داری این جمله رو میخونی، وقتی تشنهای و میدونی تشنهای، وقتی برنامهریزی میکنی یا فکر میکنی چی بپوشی.
- فعال در زمان حال
- منطقی و تحلیلی
- در کنترل ماست
- بخش کوچکی از کل ذهن ما (حدود ۱۰٪)
🌊 ۲. ضمیر ناخودآگاه (Unconscious / Subconscious Mind)
🔹 بخش بزرگتر و پنهان ذهن که ما آگاهانه بهش دسترسی نداریم، اما شدیداً روی افکار، احساسات و رفتار ما اثر داره.
شامل:- خاطرات سرکوبشده
- ترسها، تمایلات سرکوبشده
- انگیزههای غریزی (مثل شهوت، خشونت، بقا)
- واکنشهای خودکار (مثل ترس از ارتفاع بدون دلیل منطقی)
مثال: ممکنه از صحبت جلوی جمع بترسی، ولی ندونی که ریشهش برمیگرده به یه خاطرهی کودکی که سر کلاس مسخرهت کردن.
ویژگیها:- غیرمنطقی
- خارج از کنترل آگاه
- قدرتمند و اثرگذار
- شکلدهندهی رؤیاها، لغزشهای زبانی، تداعیها و واکنشهای ناگهانی
🌗 ۳. ضمیر نیمهخودآگاه (Preconscious / Subconscious)
🔹 یه جور "منطقهی مرزی" بین خودآگاه و ناخودآگاهه.
اینجا اطلاعاتی هست که الآن آگاه نیستی ازش، ولی با کمی تمرکز میتونی بهش دسترسی پیدا کنی.
مثلاً:
- شماره موبایل دوستت که الان یادت نیست، ولی با کمی فکر یادت میاد
- خاطرات قدیمی که با دیدن یک عکس دوباره برات زنده میشن
- پنهان ولی در دسترس
- رابط بین خودآگاه و ناخودآگاه
- محل ذخیرهی اطلاعاتی که گاهی فراموش میکنیم ولی واقعاً حذف نشدهن
فرض کنید که چند نفر از دوستان تان در پارکی مشغول قدم زدن هستید ، تصمیم میگیرد که استراحتی کنید ، حال باید انتخاب کنید که کجا استراحت کنیم یا کجا بنشینیم ، انتخاب یا درست یا غلط ، اگر غلط انتخاب کنی ، جسم میفهمد ، جسم هر کس دیگر هم میفهمد ، ولی اگر درست انتخاب کنی ، جسم میفهمد و آرام میگیرد و درجا فراموش میکند که اصلا گزینشی در کار بوده است ، برای انتخاب بعدی نیز باید جسم راه مثل اسلحه مجدداً آماده کنی زیرا اگر بخواهی برای همان انتخاب دوباره از جسمت استفاده کنی خوب کار نمیکند ،
حال خودت از میان اینها ببین کدام خودآگاه است ، کدام ناخودآگاه و کدام نیمه خود آگاه
ممنون از توضیحاتتون آقای الهیاری اما من اصل مطلب را متوجه نشدم.
ارادتمند آقای ایرانیان عزیز،
من سعی میکنم از خودم مطلبی نگویم و مباحثی که در رابطه با روانشناسی و جامعهشناسی زبان و یادگیری زبان و کسب مهارتهای زبان مادری و یادگیری زبان دوم هست را دخیل نکنم و تنها مطالبی را که در اینترنت وجود دارند با نام سایت مربوطه باز نشر میکنم تا اگر حسنی در مطلب باشد و یا ضعف و نکتهای برای بحث کردن وجود داشته باشد متوجه سخنگوی مطلب باشد چرا که پرهیز دارم از اینکه بیانگر مطلبی باشم که بیجا من را صاحب ادعا کند و یا تلاش سالها یادگیریام را بیمورد زیر سؤال ببرد. به همین دلیل هم از مباحث مستدل و برخواسته از عقلانیت دوستان واقعا لذت میبرم و گاها شاهد بزرگ شدن بعضی از کاربران نیز هستم.
سلام ، کاملا برعکس من ، بنده نظرات خودم رو دوست دارم به نقد بذارم که اگر نظری دارم که درست نیست اصلاح کنم ، هیچ گونه ناراحتی هم از نقد نظرم ندارم ولو خصمانه
پیروز و سر افراز باشید. مردان بزرگ همین گونه اند.
البته بهتر است قبل از ورود به بحث خودآگاه ، نا خودآگاه ونیمه خودآگاه ، ابتدا از آگاهی و ادراک و چگونگی کارکرد ادراک صحبت کنیم ، حقیقتا ادراک چیست و ما چگونه ادراک و مشاهده میکنیم ؟ آیا فقط حواس ما برای ادراک کافی هستند ؟ بیرون از ما چه اشیاء یی وجود دارند ؟ جامد هستند ؟ چگونه صورت آن اشیاء در ذهن ما شکل میگیرد ؟ مفاهیم کلمات چطور ؟ مفاهیم در ذهن و مغز ما از قبل وجود دارند و ما فقط با یادآوری آنها ادراک میکنیم ؟ مشاهده اشیاء بیرونی مثل شنیدن صدا است یا طرز عمل آنها متفاوت است ؟ وووو در ضمن بنده فقط این مطلب را بگویم که شعور انسان های بالغ که در اثر رشد تدریجی کامل شده است ، دیگر آگاهی نمی تواند نامیده شود زیرا به چیزی پیچیده تر و نیرومند تری تغییر یافته است که آنرا دقت میتوان نامید ، پس آگاهی ماده خامی ست و دقت فرآورده آن ،
به همین منوال برای خودآگاه یا دقت اول یا ناخودآگاه یا دقت ثانوی میتوان توضیحاتی داد
در ادامه پاسخ اول :
در اصل ما ضمیر نیمه هشیار نداریم . بلکه زمانی که هشیار بودن ، بطور کامل شکل نگیرد ، حالت نیمه هشیار پدیدار می شود .
که این بطور طبیعی و سالم در آدمی روی می دهد .
همچنین ضمیر نیمه خودآگاه نداریم . ولی اگر آگاه شدن بطور کامل شکل نگیرد ، می توان به آن حالت نیمه خودآگاه گفت .
که بصورت طبیعی و سالم نیست .
آدمی که ناقص متولد شود یا منگول و عقب افتاده باشد یا تحت تاثیر داروی بیهوشی باشد
شما می بینید که اینها روی حس و احساس اولیه یعنی آن حس و احساس غریزی خود ، تسلط ندارند . یعنی ضمیر خودآگاه ، کامل شکل نمی گیرد .
پس اینها ضمیر نیستند .
برآیندِ ناقص و عملکردِ ناقصِ ضمیر هشیار و ضمیر خودآگاه هستند .
پس ما 👈 حالتِ نیمه هشیار و👈 حالتِ نیمه خودآگاه را تجربه می کنیم .
و اینها یک ضمیر جداگانه نیستند .
ضمیر خودآگاه و ضمیر هشیار چه تفاوتی دارند ؟
ضمیر ناخودآگاه و ... در دل است .
ضمیر ناهشیار و هشیار در مغز است .
در ضمیرناخودآگاه ، غرایز بدن هست بعلاوه خاطرات غریزی پدران ما از بدو خلقت آدم که در دی ان ای و ژن آدمی بارگذاری شده .
یعنی حس خوشایند و ناخوشایند و احساسات اولیه ما .
این یعنی چی ؟ زمانی که نوزاد متولد می شود و ناخودآگاه گریه می کند ، زمانی که بوئی متعفن به مشام می رسد و ناخودآگاه از آن دور می شویم، زمانی که دور ، نزدیک ، بالا ، پائین ، لطیف ، خشن و ... به طور غریزی شناخته می شود ، عکس العمل ناخودآگاه ِکودک زمانی که توپی بسمت صورتش پرتاب شود و ... اینها حس ها و احساسات غریزی آدمی در ضمیر ناخودآگاه هست .
یعنی زمانی که یکی از موضوعات پنج حس ( بو ، مزه ، نور ، صدا ، لمس کردنی ) از یکی از پنج درگاه حسی ( گوش ، چشم ، زبان ، بینی ، پوست ) وارد دل می شود ، اولین ارزش گذاری بر روی موضوع ، از منبع ضمیر ناخودآگاه هست . این میشوداولین آگاهی / دانستگی از موضوع که شامل ارزش گذاری ۱۳ عامل روان اولیه ا ز ریشه ذهن نیز هست .
آگاهی / دانستگی از موضوع در ضمیر خودآگاه که در دل است ، پدیدار می شود .
یعنی حس و احساس غریزی .
یعنی آنچه که در ضمیرناخودآگاه و در تاریکی بوده و در فایلهای طبقه بندی شده بوده ، بر اثر ورود موضوع حسی در دل و بر اثر تابش نورِ جان ، آمده بر روی موضوع ارزش گذاری کرده و بر پرده دل افتاده . تمامی اینها باید تحت تابش نورِ جان ( خدا) قرار بگیرند تا به حیات بیایند .
حالا آگاهی بر روی پرده دل یا ضمیر خودآگاه پدیدار می شود . یعنی ذهن، توسط نورِ جان ، از خودش آگاه شد . این ' خود' ، همان ذهن هست .
نور جان ، قسمت روشن ذهن است .
احساس اولیه ،۵۲ عامل روان و ادراک ، قسمت تاریک و ریشه ذهن است .
حالا ضمیر هشیار در مغز ، فعال می شود .
حالا خاطرات رحم مادر تا الان که در ضمیرناهشیار در مغز است ، بر روی موضوع ارزش گذاری می کند بعلاوه عوامل روان سالم و ناسالم . بر پرده دل بر روی موضوع می افتد . حالا تفکر و تعقل و تصور و تجسم و تخیل و توهم از مغز بر پرده می افتد و هوشیاری پدیدار می شود . حالا نفس یا من پدیدار شد . پس فرق ' خود ' و ' من ' مشخص شد .
مانند زدنِ یک به یک شابلونهای رنگی بر روی پارچه سفید هست تا در آخر یک نقش کامل تولید شود .
ما ضمیرنیمه خودآگاه نداریم ، اما ضمیر نیمه هشیار داریم .
زمانی که از خواب می خواهید بیدار شوید ، نیمه هشیار هستید . یعنی از پنج حس بطور کامل ، هشیار نیستید . سطوح اولیه خلسه در مراقبه ، نیز حالت نیمه هشیار هست.
در این حالت هست که افکار و مشغله های روز قبل را همچون رویایی خاکستری می بینید . این رویاها ، همان عمل پردازش مغز از خاطرات روز قبل یا قبلتر می باشد .
در بیداری که با خودتان پچ پچ درونی و فکر دارید و هیچگاه متوقف نمی شود ، همان پردازش مغز از موضوعات حسی و احساسی است . در حالت خواب یا نیمه هشیار ، دیگر آنرا بصورت صدا و گفتگوی درونی ندارید بلکه بعنوان تصویر رویا می بینید .
شخص بیهوش ، ناهشیار است اما هنوز آگاه هست .
حرف مرا گوش کن باده جان نوش کن
بیخود و بیهوش کن خاطر هشیار را
۵۲ عامل روان در پیشنهادات آبادیس در قسمت عوامل روانی .
منبع راهنما_ اریس
شاد باشید
سلام ، جواب کامل رو میتونید مشاهده کنید ،
سپاسگزارم 🙏
سلام ، حتما متوجه شدم اید که در بعضی اوقات ، هنگامی که در یک شرایط خیلی بغرنج فیزیکی هستید ، جسم ما با حرکت هایی باور نکردنی ، ما را نجات میدهد و اگر کسی شاهد آن باشد با دهان باز و متعجب میپرسد که چطور آن کار را انجام دادی ؟ و حتما جواب خواهیم داد خودم هم نمیدانم ، این سری اعمال توسط نیمه خودآگاه ما انجام می پذیرد و به هیچ عنوان هم نمیتواند مثل یک عمل روزمره به عنوان عادت در آید ولی شاید در موقعیتی دیگر مجدداً باز گردد