تفاوت آگاه بودن و هشیار بودن چیست؟ و هوشیاری غیر مشروط چیست؟
با کمک گرفتن از جمله اکهارت تُله :
آگاه شدن از اینکه در این لحظه، هشیار هستی
آگاه شدن از ذات ناهویدایی هست که تو ( در واقع) هستی
فاصله بین دو فکر ،( سکوتِ بین دو فکر)
و آن هشیاری غیر مشروط در تو هست .

٤ پاسخ
در فلسفه و علوم شناختی، مفاهیم آگاهی (Awareness) و هوشیاری (Consciousness) به شکلهای مختلفی تعریف شدهاند و تفاوتهایی ظریف اما بنیادین میان آنها وجود دارد.
۱. تفاوت میان آگاهی و هوشیاریالف) هوشیاری (Consciousness)
هوشیاری به حالتی از ذهن اشاره دارد که فرد نسبت به محیط اطراف، احساسات، افکار و تجربیات خود در یک لحظه خاص آگاهی دارد.
✅ ویژگیهای اصلی هوشیاری:
- شامل تجربهی حسی و ذهنی مستقیم است.
- در لحظه وجود دارد و نیاز به تأمل ندارد.
- با ادراک آنی و دریافت حسی همراه است.
🔹 مثال: اگر کسی صدای پرندهای را بشنود و بدون تحلیل، تنها به شنیدن آن آگاه باشد، او هوشیار است.
ب) آگاهی (Awareness)آگاهی سطحی عمیقتر از درک ذهنی است که در آن فرد نه تنها هوشیار است، بلکه به خودِ هوشیاریاش نیز توجه دارد. به عبارت دیگر، آگاهی به معنای درک از هوشیاری است.
✅ ویژگیهای اصلی آگاهی:
- نیازمند تأمل و دروننگری است.
- شامل درک نسبت به خودِ تجربهی هوشیاری است.
- میتواند لایهای فراتر از ذهن تحلیلی باشد.
🔹 مثال: اگر فردی در حین شنیدن صدای پرنده، ناگهان متوجه شود که او «در حال شنیدن» است، این آگاه شدن است.
📌 نتیجه:- هوشیاری حالتی است که ما در آن نسبت به محیط و تجربیات خود آگاه هستیم.
- آگاهی مرحلهای فراتر است که شامل درک نسبت به خودِ آن هوشیاری میشود.
۲. هوشیاری غیرمشروط چیست؟الف) تعریف هوشیاری غیرمشروط (Unconditioned Awareness)
هوشیاری غیرمشروط حالتی از ذهن است که در آن فرد بدون نیاز به یک محرک خارجی یا فعالیت ذهنی خاص، به سادگی در حضور ناب (Pure Presence) قرار دارد.
✅ ویژگیهای هوشیاری غیرمشروط:
- مستقل از فکر و احساس است → یعنی با افکار، خاطرات و احساسات مشروط نمیشود.
- فراتر از ذهن تحلیلی است → نیازی به پردازش منطقی ندارد.
- در لحظهی حال حضور دارد → بدون وابستگی به گذشته یا آینده.
- بدون تلاش به وجود میآید → فقط با «بودن» حاصل میشود.
🔹 اکهارت تُله میگوید:
"آگاه شدن از اینکه در این لحظه، هشیار هستی؛ آگاه شدن از ذات ناهویدایی که تو (در واقع) هستی، همان هوشیاری غیرمشروط است."
- لحظهای که فرد متوجه شود که "او هماکنون هشیار است"، وارد سطحی از آگاهی میشود.
- این آگاهی، فراتر از افکار روزمره و فعالیتهای ذهنی است؛ نوعی مشاهدهی خام و بدون فیلتر از خود و هستی.
- این همان "هوشیاری غیرمشروط" است که در آن فرد بدون شرط و بدون نیاز به تفکر، صرفاً «حضور» دارد.
اکهارت تُله همچنین به فاصلهی میان دو فکر اشاره میکند. این فاصلهها همان لحظاتی هستند که ذهن بهطور طبیعی ساکت است، اما فرد همچنان هوشیار باقی میماند.
🔹 در این لحظات:
- فرد از افکار خود جدا میشود.
- هویتش را به افکار خود محدود نمیکند.
- به جای «فکر کردن»، فقط «بودن» را تجربه میکند.
۳. نتیجهگیری: تفاوت آگاه بودن و هوشیار بودن و جایگاه هوشیاری غیرمشروط
- هوشیاری (Consciousness) یعنی داشتن تجربهی مستقیم از محیط و ذهن، مانند شنیدن صدا، دیدن نور، یا احساس درد.
- آگاهی (Awareness) یعنی دانستن اینکه ما در حال تجربهی چیزی هستیم؛ یک سطح فراتر از هوشیاری.
- هوشیاری غیرمشروط حالتی است که در آن فرد بدون نیاز به فکر کردن یا وابستگی به محرکهای خارجی، فقط «هشیار» است.
- لحظات سکوت میان دو فکر میتوانند ورودی به این حالت باشند، جایی که ذهن متوقف میشود اما خودآگاهی همچنان وجود دارد.
🔹 به زبان ساده:
- هوشیاری یعنی «تجربه کردن»آگاهی یعنی «دانستن اینکه تجربهای در حال رخ دادن است»هوشیاری غیرمشروط یعنی «هستی ناب، بدون فکر و تحلیل»
✨ این همان حالتی است که بسیاری از مکاتب فلسفی و عرفانی از آن به عنوان «حقیقت اصیل وجود» یاد میکنند.
معنی هوشیار شدن: آگاه شدن از چیزی. که بلافاصله هوشیاری پدیدار می گردد .
Counciousness : be aware of sth.
اول از موضوع در دل آگاه می شویم و سپس مغز هوشیار می شود .
آگاه بودن یعنی شاهد و ناظرِ آنچه که از آن هوشیار هستم .
هوشیار بودن ، بهمراه حضور پنج حس هست .
اما آگاه بودن ، می تواند بدون حضور پنج حس پدیدار شود . شخصی که در کما است ، هنوز آگاه هست ولی هوشیار نیست.
اگر بتوان افکاری را که در هوشیار بودن ، پدیدار می شوند را مشاهده کرد
آنگاه بین افکار یک فاصله می افتد ، یعنی برای یک لحظه ،دیگر فکر و پچ پچ درونی وجود ندارد .
به آن فاصله بی فکری که همراه سکوت درونی است ، هوشیاری غیر شرطی شدگی گویند .
یک لحظه در جائی آرام بنشینید
با خود، فکر و پچ پچ درونی خود خواسته نداشته باشید
حال آگاه باشید یا نظاره کنید آنچه را که الان از آن هوشیاری دارید
میبینید و میفهمید که در درون شما، فکر و پچ پچ درونی ناخواسته هست .
دل و نفس ( ایگو ) در حال گفتگو هستند.
حال آن فکر و گزارشگر درونی ناخواسته را نظاره کنید یا بعبارتی دیگر از آن آگاه باشید
برای لحظه ای ، آن صدای درونی ناخواسته ، محکوم به خاموش شدن هست .برای ۱ یا حداکثر ۳ ثانیه .
حالا تنها و فقط از بدن و تنفس آگاه هستید و هیچ صدائی نیست .
شما وارد هوشیاری غیر شرطی شدگی شده اید .
هوشیاری غیر مشروط یعنی عدم تاثیرگذاری و یادآوری باورها ، سنتها ، عقاید و آموزش ها و خاطرات گذشته .
یعنی مغز برای ثانیه هائی دچار تفکر ، تعقل ، تصور ، تجسم ، توهم و تخیل نمی شود.
تنها از بدن هوشیار می ماند .
این میشود حضور در لحظه یا آگاه بودن از هوشیاری خود .
اثر ناظر در شکاف کوانتومی .
یعنی یک چشم شاهد ، ناظر بر عملکرد هوشیاری است .
بدین ترتیب ، افکار و خواهشهای دل ، مرتب می شوند .
این میشود ، تربیت آدمی با آگاه بودن از خودش .
حرف مرا گوش کن باده جان نوش کن
بیخود و بیهوش کن خاطر هشیار را
آگاه بودن و سکوت ، راز ورود به بارگاه خداوند .
شاد باشید
آگاهی ماده خامی ست که نتیجه فراوری آن بوسیله ادراک توجه است ، البته توجه هم بوسیله اراده سرشیرگیری میشود به این معنی که از توجه به تمام ادراکات بعضی را انتخاب میکنیم مثلا در یک فضای باز طبیعی امکان ندارد کل فضای طبیعت را مورد توجه قرار دهیم بلکه سرشیر گیر ی میکنیم مثلا یک درخت را انتخاب میکنیم و به آن توجه میکنیم ، حال هر طور ی میشه این مراحل را نام گذاری کرد ولی کل قضیه بدین شکل است
آگاه از گاث /گاس / گات / گاد / گوت و .... آمده یعنی قید / مقید بودن که قید و مقید نشانه حضور زمانی / مکانی است همانطور که خداوند = گاد در هر زمان و مکانی حاضر است / از سمتی گاد برابری با گَت دارد یعنی بزرگ ( به ریشه های دیگرآمده از آن نمیپردازم ) گات های زرتشت هم اشاره به مقیدهای زرتشت ( گفته ها و گوته های زرتشت ) اشاره دارد یعنی آنچه زرتشت قید کرد.
بعد ها گات سخن بزرگان شد
هوشیاری به توجه اشاره دارد یعنی بیشتر برای توجه به زمان کنون اشاره دارد . در زبان لاتین برای اینکه فردی را نسبت به حادثه ای متوجه کنن hoosh میگویند و برابر ایرانی آن هم هوش / هُش میشود = attention
بسیار عالی . مخصوصا اینکه ریشه در زبان زرتشتی دارد . ایران باستان .
بسیار عالی بود . در پاسخ عزیزان ، باز یک چیزی یاد میگیرم . ممنون . فقط عزیز جان ، ذهن ، هیچ وقت و هیچ وقت متوقف نمی شود . آگاه بودن ، قسمت روشن ذهن هست و احساسات و عوامل روانی ، قسمت تاریک ذهن هست . توقف ذهن ، یعنی توقف هستی .