آیا واژه کافر عربی از گَبر پارسی گرفته شده؟
ظاهرا اعراب به گبر های ایرانی کَبَر میگفتند که بعدها کَفَر و کافر گفته شده. آیا موافقید؟
٥ پاسخ
چیزی که پیداست اینه بر وزن مادر؛ برادر ؛ خواهر، پدر؛پسر؛دختر و ..... گبر یا گپر از گپ + ِر یا کپ+ِر آمده حال اگر از گپ آمده باشد میشود حرف و فاصله (gap = سخن یا فاصله (توضیح اینکه حرف در عربی یعنی فاصله و تحریف یعنی فاصله اندازی و دور ساختن از اصل هر چیزی )) و گپر میشود کسی که تحریف میکند یا فاصله می اندازد ( همانی که نوشتید کافر ) اگر از کپ آمده باشد که بعدها کف و کفر از ان ساخته شد میشود پوشاننده؛
مورد دیگر واژه جبر است که گویا با تبدیل گ به ج و پ به ب از گپر ساخته شده و به ظالم و جابر امروزی شناخته میشود و به گمان میرسد نامسلمانان را به این عناوین نسبت دادند؛ پس گویا ظالم،جابر،کافر و مخفی کنندگی از نامسلمانی را به آنان نسبت داده بودند.
به نام خداوند جان و خرد
بنده بعنوان زبان شناس با سالها جستار و پژو در پهنه زبان شناسی یافته ای خود را بازگو میکنم امیدوارم سودمند باشد .آمین
برای یافتن ریشه واژه بهترین کار آوردن نمونه های دیگر و برابرکشی ( قیاس ) آن است . برای کَپَر که برخی گفتند آیا کفر نیز از آن آمده نمونه های زیر را داریم.
کَپَک = آنچه توسط برخی چیزها پوشیده میشود
کپشن = کاپشن = caption = پوشاننده = موضوع = دربرگیرنده ( دقت بفرمایید چتر بودن و مستور بودن آن اشاره شده است یعنی هم میپوشاند و هم پنهان میکند همچون واژه پوشیدن که هم محافظت میکند و هم مخفی) ؛ همچنین به هر چیز U مانندی کاپ یا کَپ میگویند که به دلیل شکل U مانند به پاشنه پا در زبان مازندرانی کاپ گفته شد / در زبان لاتین به دلیل شکل U مانند برخی استکان ها بدان کاپ گفتند. آیا کاپر یعنی پوشاننده / مخفی گر و منکر ؟؟
کَف = حبابهای یا هر چیزی که باعث پوشیدن یا پنهان کردن چیزی شود
کَپَر = پوشش هایی ( تلویحا خانه های چادر مانند ) که باعث پوشاندن و مخفی شدن میشود
کاپ =cup یا جام که چیزی را در درون خود میگنجاند = مخفی میکند.
گور که بعدها بدان قبر گفتند یعنی تنه یا جسمی که میپوشاند / دقت بفرمایید تن از تنیدن آمده یعنی در هم پیچ خورده یعنی مخفی و مستور = ملاک پنهان کننده روح بوده.
با تبدیل واو به ب در گور ؛ گبر را خواهیم داشت که به پنهان کنندگی و مستور سازی میرسیم که بیشک گبر بعدها به قبر تبدیل شد
نکته اینکه همانطور که دوستمان گفتند گور واژه ای بسیار کهن است و از آن ریشه های زیر ساخته شده و هر کدام چمار و معنای خود را یافته مانند
گور / کور / خور
گبر / قبر
گپر / گفر / کفر / کف میتواند از نگاه دگردیسی آوایی به ریخت امروزی درامده باشند پس میتوان گفت کَفَر و کَف یعنی پوشاننده و مخفی کننده و نیز برای خور یعنی منبع یا دارنده
برای کور یا کُر (core) یعنی هسته یا چشمه ( از همینرو در زبان ایرانی به core هسته میگوییم ) یعنی چیزی که در وجود آن است = ساخته شده = دربرگیرنده
پس میبینیم که در هر ریختی یک چم و معنا پیدا کرده و میتوان گفت سه مئدل معنایی از این ریشه ها داریم
1- محافظت و دربرگرفتن
2- پوشاندن = حمایت و پنهان سازی
3 -منبع یا هسته یا دربرگیرنده = اشاره به هر چیزی ک چیزی را بپوشاند مانند جسم یا گور یا قبر یا کَپَر یا کَف و ...
مثال های دیگر
کوروش = هسته روشنایی یا هسته روژ ( روژ همان روز یا روشن می باشد ) و کور یعنی خور و هسته یا منبع
خور = خوراک = منبع یا هسته غذایی / آخور = منبع غذای حیوانات / خورآسان = جایی که خورشید آسان گرفته = جایگاه آسایش و استراحت خورشید / خورشید = منبع و دارنده شید ( نور ) / خوردن = منبع سازی ( تغذیه سازی ) / هور یا آهورا = منبع یا دارنده و ...
پس کُفر ریشه دیگری از کپر و .... میباشد یعنی پوشاننده و مخفی کننده راستی
ین موضوع به نظر میرسد که به تاریخ و زبانشناسی مرتبط باشد. واژه "گبر" در اصل به زرتشتیان ایرانی اشاره دارد و در دورههای مختلف تاریخی به کار رفته است. اما ارتباط دقیق بین "گبر" و "کافر" نیاز به بررسی دقیقتر تاریخی و زبانشناسی دارد.
واژه "کافر" در زبان عربی به معنای "ناشکر" یا "کسی که ایمان ندارد" است و در قرآن نیز به کار رفته است. این واژه به مرور زمان به معنای "غیرمسلمان" یا "کسی که به اسلام ایمان ندارد" تبدیل شده است.
ارتباط بین این دو واژه ممکن است به دلیل تغییرات زبانی و فرهنگی در طول زمان باشد، اما برای تأیید دقیق این ارتباط نیاز به منابع معتبر تاریخی و زبانشناسی داریم.
غیر ممکن است. گَبْرْ صحیح است و ک+آ+ف+ئـَ+ر زحمت زیادی میخواهد تا گ+ىـَ+بْرْ شنیده شود
لزومی نداشته اینقدر از تلفظ و معنی اصلی خود دور بماند.
کفر در عربی از ریشه پوشاندن است و گناه انکار کردن را کفر و کفران میگویند و کافر انکار کننده است، این کلمه شاید ریشه مشترک با زبان های قدیمی مردم ایران داشته باشد ولی با گبر هیچ نسبتی ندارد چراکه عربهای مسلمان اهل کتابرا ذمی میگفتند و ایرانیان کافر نامیده نمیشدند چون برای عربها، ایرانیان ذمی و اهل کتاب بودند و تنها ملزم به پرداخت جزیه ، گبر ا در زبان آسوری قدیم معنی مرد یا انسان میدهد و مستعد است برای غریبه هم بکار گرفته شده باشد یعنی غیر خودی.
مثلا ائل در ترکی هم معنی مردم میدهد هم غریبه،
از همریشه های« کفر» در زبانهای ایران واژه« کپر» هست (شاید)
بر طبق صفحه اینستاگرامی زیر، واژه «کفر» از واژه پارسی گبر، گَوْر یا خور به معنی «خورشید پرست» گرفته شده است. واژه گَوْر ریخت دیگری از همان واژه "خور" است که اشاره به آیین میتراپرستی دارد. همچنین به پیروان آیین زرتشت هم «گبر» گفته میشود. مسلمانان پس از تازش به ایران دین ایرانیان را که ریشههای خورشیدپرستی داشت دین کفر نامیدند.
عطار نیشابوری در غزل شماره ۵۱۵ از دیوان اشعارش میگوید که به زرتشتی بودن خودش میبالد:
مسلمانان! من آن گبرم که دین را خوار میدارم
مسلمانم همی خوانند و من زنار میدارم
* باز نشر 👇