آیا "دارو الخُلد" مانند"شجرة الخُلد" وسوسه إبلیس هست؟

سلام، در پاسخ به سوال شما درباره شباهت "داروی الخُلد" به "شجرة الخُلد" و وسوسه إبلیس، می‌توان گفت که هر دو مفهوم به نوعی به جستجوی جاودانگی و فرار از محدودیت‌های انسانی اشاره دارند. 

شباهت‌ها و تفاوت‌ها
1. "جستجوی جاودانگی":
  - "داروی الخُلد": تلاش برای یافتن دارویی که بتواند پیری را متوقف کند و انسان را جاودانه کند، به نوعی نشان‌دهنده تمایل بشر به فرار از مرگ و پیری است. این تلاش‌ها می‌تواند به عنوان یک وسوسه برای دستیابی به قدرتی فراتر از طبیعت انسانی در نظر گرفته شود.
  - "شجرة الخُلد": در داستان قرآنی، إبلیس آدم را وسوسه می‌کند تا از درخت جاودانگی بخورد. این وسوسه به نوعی نشان‌دهنده فریبندگی و جذابیت زندگی ابدی و فرار از محدودیت‌های انسانی است.

2. "وسوسه و فریب":
  - در هر دو مورد، عنصر وسوسه و فریب وجود دارد. إبلیس آدم را به خوردن از درخت وسوسه می‌کند و در تلاش برای دستیابی به داروی الخُلد، ممکن است انسان‌ها نیز به وسوسه‌های مشابهی دچار شوند که آن‌ها را به سمت خطرات و پیامدهای ناخواسته سوق دهد.

3. "پیامدهای اخلاقی":
  - تلاش برای دستیابی به جاودانگی از طریق دارو یا هر وسیله دیگری می‌تواند به پیامدهای اخلاقی و اجتماعی منجر شود. این موضوع می‌تواند به ایجاد نابرابری‌ها و چالش‌های جدیدی در جامعه منتهی شود.

نتیجه‌گیری
مباحث اعاده شباب یا بازگرداندن ساختارجوانی و افزایش طول عمر انسان اگر برای تحقق هدف آفرینش که بندگی یا فرمانبرداری یا عبودیت خداوند یگانه باشد، مطلوب و پسندیده است.  هر دو مفهوم داروی الخُلد" و "شجرة الخُلد"  به نوعی به جستجوی نامیرایی و  جاودانگی و فرار از محدودیت‌های انسانی که با نادیده گرفتن و نفی تسلط  و اقتدار خداوند  همراهی دارند، می‌توانند به عنوان وسوسه‌ای از جانب إبلیس در نظر گرفته شوند زیرا  بر اساس تعالیم آسمانی جاودانگی در این زندگی دنیوی ممکن نیست و همه موجودان زنده مرگ را تجربه خواهند کرد.  این تلاش‌ها ممکن است به نتایج غیرمنتظره و خطرناکی منجر شود، همان‌طور که در داستان حضرت آدم ع و إبلیس مشاهده می‌شود.