پرسش خود را بپرسید

Screenwriting: Arc plot, Mini-plot, Anti-plot

تاریخ
٥ ماه پیش
بازدید
٦٦

تفاوت مینی پلات و انتی پلات در فیلمنامه نویسی چیست؟ آرک پلات را تا حدی میدانم که ارسطویی است. لطفا مثال فیلم یا نمایشنامه هم بدهید چون تعریف محض کمک چندانی نمیکند. با سپاس.

٩٩٢
طلایی
٠
نقره‌ای
٢
برنزی
٩

٢ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

این سه نوع پلات یا پیرنگ در حقیقت سه ظلع مثلثی هستند که رابرت مکی برای طرح پلات برای هر داستانی اعم از رمان، فیلنامه و حتی نمایشنامه مطرح می‌کند. 

اولین پیرنگ یا آرک پلات در حقیقت طرح داستان سنتی یا ارسطویی و یا طرح کلاسیک است. داستانی حول محور تک قهرمانی فعال شکل می‌گیرد که علیه نیروهای عمدتاً خارجی آنتاگونیسم (یا ضد قهرمان) مبارزه می‌کند تا خواسته‌های خود را در طول زمان پیوسته، در یک واقعیت  منسجم و معلول یک ‌علت خاص، تا پایانی مشخص و غیر قابل تغییر  یا  برگشت‌ناپذیر دنبال می‌کند. فیلم‌های زیر تنها چند نمونه از این نوع پلات است:

THE GREAT TRAIN ROBBERY (USA/1904), THE LAST DAYS OF POMPEII (Italy/1913), THE CABINET OF DR. CALIGARI (Germany/1920), GREED (USA/1924), THE BATTLESHIP POTEMKIN (USSR/1925)

دومین نوع، مینی پلات است. مینی پلات به معنای نداشتن طرح نیست، زیرا داستان آن باید به زیبایی یک آرک پلات باشد بلکه مینیمالیسم به دنبال سادگی و صرفه جویی است. بهمین دلیل دارای خصوصیاتی است که او را تا حدودی از آرک پلات جدا می‌کند: بجای پایان بسته، معمولاً پایان این نوع داستان باز است، بجای کانفلیکت یا گره‌های خارجی، دارای تقابل‌های درونی است، بجای تک قهرمان، دارای چند قهرمان است، قهرمان داستان به فعالی و پرکاری قهرمان یک آرک پلات نیست بلکه گاهی کاملا منفعل است. زمان در این نوع پلات مانند آرک پلات خطی و از گذشته به حال و به آینده نمی‌رود بلکه ما در زمان سفر می‌کنیم. بیشتر از اینکه علت و معلولی باشد رویدادها برخواسته از حوادث هستند. برای نمونه از این نوع فیلم می‌توان موارد زیر را مثال زد:

NANOOK OF THE NORTH (USA/1922), LA PASSION DE JEANNE D’ARC (France/1928), ZERO DE CONDUITE (France/1953), PAISAN (Italy/1946), WILD STRAWBERRIES (Sweden/1957)


و در آخر آنتی پلات: طراح آنتی پلات به ندرت علاقه‌مند به کم‌گفتن یا ریاضت کشیدن در تبعیت از قوانین، ساختار، چهارچوب و اصول ارسطویی است. بلکه برای روشن ساختن جاه‌طلبی‌های «انقلابی» او، فیلم‌های او به سمت زیاده‌روی و اغراق خودآگاهانه گرایش دارند. یعنی هر پلاتی که ساختار شکنانه باشد یک آنتی پلات است. در این نوع پلات، بجای رویارویی با واقعیت منسجم، فرد با عدم انسجام از هر شکل واقعی مواجه است. بیننده یا خواننده به جای ثبات مرتباً درگیر تغییرهای تعریف نشده است. چند فیلم از این نوع پلات، موارد زیر هستند:

BLOOD OF THE POET (France/1932), MESHES OF THE AFTERNOON (USA/1943), THE RUNNING, JUMPING AND STANDING STILL FILM (UK/1959), LAST YEAR AT MARIENBAD (France/1960), 81/2 (Italy/1963), PERSONA (Sweden/1966), WEEKEND (France/1967), DEATH BY HANGING (Japan/1968),

٣٧,٣٠٨
طلایی
٤٦
نقره‌ای
٨٦٨
برنزی
٢٥١
تاریخ
٥ ماه پیش

بسیار متشکرم بابت وقت شما و پاسخ  کامل و مثالها.

٩٩٢
طلایی
٠
نقره‌ای
٢
برنزی
٩
تاریخ
٥ ماه پیش

پاسخ شما