پیشنهادهای سید وحید طباطباییان (١,٣٢٦)
خوگرفته شرطی سازی شده آموخته شده
نمود یافتن تحقق یافتن جامه عمل پوشانده شدن عملی شدن درست از آب درآمدن
داغ داغ زدن سوزاندن نشان تجاری تغمه ( بنا بر واژه نامه ریشه شناسی واژگانی اتیموآنلاین، واژه برنج - فلز برنج - به معنای مس و رنگ مسی و آتش و آتشین ب ...
معرفت شناسی، شناخت شناسی ( علمی که روش های شناخت جهان و هرآنچه در آن است، از سوی انسان را بررسی می کند؛ اینکه انسان برای تسلط شناختی بر پدیده ها چه ...
روا انگاری وقف تخصیص تقدس بخشیدن
عامیانه: دهانش وا مونده، صورتش کِش اومد رسمی: شگفت آور، حیرت انگیز ، بهت آور
مسیر تندرو مسیر پرسرعت همچنین در مباحث علوم انسانی استعاره ای است برای شیوه زندگی شلوغ و پرشتاب امروزی.
بَدَلی جعلی ساختگی تقلبی دروغین کاذب
التقاط خُرده خواری خُرده برداری قطعه بَردازی
خستگی درماندگی سرخوردگی واماندگی وارفتگی ازکارافتادگی ( طب، مکانیک ) فرسودگی ( مکانیک )
راهبرد راهکار
وجدان نجیب زادگی شرف نجیب زادگی مسولیت اشرافی گری ( معنای واژه به واژه این گزاره قرون وسطایی، اشرافی و فئودالی فرانسوی چنین است: نجابت مسولیت می آو ...
شستشوناپذیر
قانون تجمل ستیزی قانون پرهیز از افراط آیین پرهیز از افراط فرمان خویشتنداری مصرفی قانون مبارزه با تمایز طبقاتی در پوشاک آیین مهار نمایش ثروت قانون ...
کالاپنداری کالاانگاری کالایی سازی
وانمودانگاری
نشانه پردازی دلالت ( زبانشناسی - رابطه میان دلالت گر و دلالت یاب )
خودمراقبتی
خودشکوفیده خودشکوفاشده
خودشکوفاگری
خودشکوفاگری
سلوک رفتاری شیوه رفتار
سلوک رفتاری
خودهویت سازی خود شکل دهی
خودپایشی
مکانمند محیطی فضامدار بُعددار
جداسازی
خُردکردن ریز کردن خُرد و ریز کردن
نهادینه کردن
سنت گریز سنت گریزانه دگراندیش دگراندیشانه
پادگفتمان ضدگفتمان گفتمان ستیز پادگفتمان مفهومی است ( به ویژه در فلسفه فوکو ) که در دل نظریه های گفتمان محور شکل گرفته و به نوعی واکنش یا مقاومت در ...
هنجارساز عادی ساز
هنجارسازی عادی سازی
پانوپتیکون یا سراسربین، مفهومی است که در اواخر قرن هجدهم توسط فیلسوف سودگرای انگلیسی، جرمی بنتام طراحی شد. در اصل، این واژه از ترکیب دو واژه یونانی p ...
رد گرا، رد گرایانه طردگرا، طردگرایانه
رد باوری نفی گرایی
انسان گراستیزی
تمامیت گرا تمامیت گرایانه
اثبات گرایانه یافت باورانه
فلسفه اثبات گرا فلسفه اثبات گرایانه فلسفه یافت باور فلسفه یافت باورانه
اثبات گرا یافت باور
اثبات گرایی یافت باوری
سرهم کردن سرهم بندی کردن
سرمایه سازی
طراح طراحانه، طراحگرانه ( به عنوان صفت، مانند: designer shoes یا designer fashion )
بیگانه سازی آشنایی زدایی
رمانتیک گرایی
ریخت زدایی
ریخت زدایی شده از ریخت افتاده