پیشنهادهای سید وحید طباطباییان (١,٢٩٠)
بازنمایی کننده، اجرایی، نمایشی، کنشگرانه، کاربردی
شیک پوش
چاره چاره اندیشی چاره سازی گشایش راه حل
کاربردگرایانه کاربردگرا، عملگرا عملگرایانه
دُب اکبر ( در متون ادبیات میانه انگلیسی )
پدر تک سرپرست پدر مجرد
مادر مجرد مادر تک سرپرست
آزاد به دنیا آمدن ( درباره بردگان و سیاه پوستان آمریکا )
خود بازنمایی خویش بازنمایی خودنمایی
دورگه در مباحث پسااستعمارگرایی به افرادی گفته می شوند که رنگین پوست اند ولی به علت اینکه یکی از والدین زاده کشور استعماری هستند، او نیز شهروند آن کش ...
درگیر ( کاری یا چیزی ) شدن غرق در ( کاری یا چیزی ) شدن
سر بُریده کسی را بر نیزه نهادن
زن میانمایه افراد میانمایه روسپی، تن فروشی در سده نوزده، در فرانسه، به دسته ای از زنان گفته می شد که جایگاه اخلاقی و اجتماعی تردیدآمیز داشتند. گرو ...
پرجِلوِگی
مِن ومِن کردن به تته پته افتادن لکنت زبان داشتن
روان خستگی
بلندنظری
فردی سازی فردیت سازی
بی زمان غیرزمانمند نازمانمند
یکرنگی اجتماعی همرنگی همریختی یکدستی یکپارچگی
همیشه، همواره، همه اوقات ( انگلیسی میانه، برابر واژه always )
بدون، بی شکل انگلیسی میانه without Outen= out of
بهبود قطره چکانی ( در اقتصاد )
اثر بهبود قطره چکانی
نظریه بهبود قطره چکانی
وصله ناجور ( بخصوص در عشق و ازدواج ) کبوتر با کبوتر باز با باز/ کند هم جنس با هم جنس پرواز
جامعه شناسی رابطه گرا جامعه شناسی رابطه گرایانه
رابطه گرایی پیوندگرایی
رابطه ای پیوندی رابطه مند رابطه گرا رابطه گرایانه به هم پیوسته
روش شناس قومی روش شناس مردم نگارانه
روش شناسی قومی روش شناسی مردم نگارانه
پس گفتاری جمع بندی نتیجه گیری
سرخوشی کیف حظ لذت لذت حرام
طراحی پوشاک و مد بانوان خیاط خانه زنان
ریخت پذیری
در برابر. . . ایستادگی کردن با. . . مخالف بودن با. . . به مخالفت پرداختن
مخالفت کردن به مخالفت پرداختن
زن نر - اندام دار
مد روز
بت واره گرا بت واره باور
شلوغی هراسی
جنبش اشغال ( انگلیسی: Occupy movement ) ، یک جنبش اجتماعی اعتراضی بین المللی علیه نابرابری اجتماعی و نابرابری اقتصادی با هدف کاهش سلسله مراتب روابط ...
پیشه نژادی شغل نژادی جادوگری نژادی شاید دیگر باور عوام بر این نباشد که جادوگران بر جارو سوار می شوند، اما همچنان معتقدند که نژادها دارای قدرت هایی هس ...
کارخانه هوشمند ( کارخانه ای که با دستگاه های خودکار و بدون نیروی انسانی کار می کنند، پس می توانند شب ها و با چراغ های خاموش نیز به کار خود ادامه دهن ...
فاقد مدارک قانونی کافی بدون مدارک هویتی کافی
دستمزد خُرده خُرده ( دستمزدی که در ازای هر قطعه کار انجام شده به کارگر پرداخت می کنند ) کارمزد
یکسره، بی وقفه
یکسره، یک نفس، بی درنگ، بی وقفه