پیشنهادهای سید وحید طباطباییان (١,٣٢٤)
مد و شتاب مد شتاب زده مد بسیار زودگذر
مد شتاب زده مدبسیار زودگذر
مد بسیار زودگذر
ناسازگار بودن ناهماهنگ بودن جور نبودن ایجاد حس ناخوشایند در تقابل با چیزی
به فرجام رساندن راهبری کردن
نرمش پذیری، نرمی ( برای بدن های زنانه )
شئ کنش پذیر ( در فلسفه، هنر و علوم انسانی ) Ob: بالا، روبرو، جلو Ject : پرتاب کردن، انداختن Object: هرآنچه روبرو، و پیش چشم نهاده شده باشد، عینی، عی ...
شئ کنش پذیر ( در فلسفه، هنر و علوم انسانی )
فزون پروری پُرپروری بیش پروری
دگرپوشی دگرجنس پوشی دگرنمایی جنسیتی جنسیت نمایی مبدل پوشی مردِ زنانه پوش - زنِ مردانه پوش
- اجراییت - اجراپذیری - اجراگری - اجرامندی - اجرایی بودگی - هویت سازی از طریق اجرا - بازنمایی کنشی ( در زمینه های فرهنگی ) در نظریه ی جودی ...
آگاهی سازی آگاهی انتقادی خودآگاهی اجتماعی ( این واژه را بل هوکس از استاد خود، فرایر، وام گرفته و فرایر نیز در کاربرد این واژه از فرانتس کافکا الها ...
هم تسهیل گری
نژادپرستی ستیزانه نژادپرستی سایر ضدنژادپرستانه
نژادپرستی ستیز نژادپرستی ستیزانه ضدنژادپرستی
ناپایداری بهره برداری نامناسب از طبیعت بهره برداری نامناسب زیست محیطی
برتری ستیز برتری ستیزانه ضد برتری جویی
برتری ستیزی ضد برتری جویی
برتری ستیز ضد برتری جویی
دگرجنس گرایی هنجارین هنجارمندی دگرجنس گرایانه دگرجنس گراهنجاری
هم وابستگی وابستگی دوسویه
جنسیت زده کردن جنسی سازی
سلسله مراتب زدایی غیر سلسله مراتبی سازی
سلسله مراتب زدایی غیر سلسله مراتبی سازی
سلسله مراتب زدایی غیرسلسله مراتبی سازی
زیست پایشی
بهره برداری مناسب زیست محیطی
گفتنی است شایان ذکر است با همه این تفاسیر با همه این توصیفات
افت و خیز حرفه ای بازی های زمانه زیر و بم زندگی بازی سرنوشت برباد رفتن ثروت و موقعیت
داغ داغ زدن سوزاندن نشان تجاری تغمه ( بنا بر واژه نامه ریشه شناسی واژگانی اتیموآنلاین، واژه برنج - فلز برنج - به معنای مس و رنگ مسی و آتش و آتشین بو ...
آلبوم حرفه ای مدل
پوشاک آماده ( واژه فرانسوی ) آماده پوش آماده دوخت همان ready made یا ready to wear انگلیسی است.
مهاجر دور از وطن
عثمانی گرایی عثمانی مَآبی
پادروایت ضدروایت روایت متقابل ( بطور خلاصه: روایت های ناشنیده و نادیده از افراد تحت ستم در دوره های مختلف - در مطالعات فرهنگی، نظریهٔ انتقادی، و پسا ...
حجاب گزینی نوین در دههٔ ۱۹۷۰، با افول ناسیونالیسم سکولار و شکست پروژه های مدرنیزاسیون دولتی، بسیاری از جوانان در کشورهای مسلمان، به ویژه مصر، ایران، ...
حکم دولتی اجباری بخشنامه ای اجبار دولتی فرمان حکومتی
اخلاقی اخلاق گرا - اخلاق گرایانه اخلاق مدار - اخلاق مدارانه
گشاد ( در خیاطی ) بدون اندازه گیری کمر ( در دوخت لباس ها )
کمرباریک ( در دوخت لباس ها )
هم دوره ای هم دورانی هم عصری هم روزگاری
همزمانی هم عصری هم دوره ای هم روزگاری
غربی پنداری غربی انگاری
خودشرقی پنداری خودشرقی انگاری
شرقی پنداری شرقی انگاری
شرقی پنداری شرقی انگاری
شرق شناسی شرق گرایی خاورشناسی
دستور قاعده اظهارات، مفاهیم ( در برخی متون فلسفی )