پیشنهاد‌های سید وحید طباطباییان (٦٩٧)

بازدید
١٨٣
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

قاپیدن، کندن و دزدیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آزموده، کارآزموده، پرآموخته هفت خط، هفت خط روزگار ( عامیانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آزمودگی، پرآموختگی هفت خطی، هفت خط روزگار ( عامیانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نعل به نعل برابر چیزی بودن عین به عین چیزی بودن مانند سیبی که از وسط دو نیم شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثلا. . . به اصطلاح. . . . به قولی. . . ( برای متلک پرانی به کار می ره: ( ایشون مثلاً روانشناسه! ) ( دلش خوشه که به اصطلاح مهندسی!!! )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( درباره تغذیه یک دیدگاه یا. . . از جایی یا منبعی دیگر ) پروار کردن، پروردن، جان تازه بخشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

این واژه از واژه پارسی �کسرا� و �خسرو� گرفته شده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بهتر آن است که. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرخوشی گناه آلود_ سرخوشی ناپسند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

به دست گرفتن، پی گرفتن، پیگیری کردن، دنبال کردن، ( پرچم، علم چیزی را ) برافراشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناسازنما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ناسازنمایانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

عقب راندن، پس راندن، پس زدن، مهار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جداسازی ( قرنتینه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرپرستی ارتشی ( حکومت نظامی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه خودش، ریشه در �ویسا� سانسکریت و �ویش� اوستایی دارد که همگی به معنای �زهر� و �زهرابه� هستند. ( منبع: واژه نامه ریشه شناسی اتیموآنلاین )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

همانند سازی ( استعاره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زدودن، از میان بردن، از میان برداشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ماندگاری_ زیست پذیری _ زنده ماندنی_ ماندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ماندگار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشکشی، نذری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چاه مقدس_ چشمه مقدس ( که برای برآورده شدن حاجات به نوشیدن آب آن متوسل می شوند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درخت مقدس_ آقا دار ( در شمال ایران ) _ درختی که برای گرفتن حاجت و برآورده شدن نیازها، به آن متوسل شده و پارچه می بندند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درخت مقدس_ نذر و نیاز ( نوار پارچه ای که برای گرفتن حاجت به درخت می بندد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

داده های خام، داده های بی چون و چرا ( به عنوان اسم )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نام_آوا، واژه_ آوا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بزرگ زاده، اشراف زاده ، نجیب زاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازخوانی، بررسی، واکاوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازگماشتن، ازنونهادن، از نوبازگرداند، ازنو نگاه داشتن، به جای نخست بازگرداندن، ( ابقا کردن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گیرایی، کشش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

چشم نواز، زیبا، چشمگیر، دیدنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

فراتر رفتن_ پشت سر نهادن_ رد شدن از ( چیزی ) _ عبور کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ستیز گفتار _ ستیزگفتمان ( جدل )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آغازین، اولیه، بنیادین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کنار هم گذاری - پهلوی هم گذاری_ کنار هم چینی - همنشینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فاصله گذاری ( فاصله گذاری احساسی در هنر سینما، نمایش و . . . )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

غیر از اون معانی جنسی، معنی �دهان گشاد� هم هست، کسی که اطلاعات رو لو می ده!!!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تندوتیز، زننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تندوتیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

باورپذیر، خرسندکننده، بسنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کژفهمیده شده_ بدشناخته شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

به شمار آوردن_ به پای چیزی نهادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اثر گذاشتن. اثرگذار بودن. نشان نهادن. کارایی داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناب، بی غل و غش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

افسون شده، نئشه، خیره، انگشت به دهان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تغذیه کردن ( از چیزی برای زنده ماندن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

فرازنامه_ مرام نامه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سربریدن _ ذبح کردن_ پوست کندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

روادار_ سهل انگار_ آسان گیر_ ولنگار ( در معنای منفی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شبه آزادی خواه