پیشنهادهای سید وحید طباطباییان (٩٣٦)
ناسازنما
عقب راندن، پس راندن، پس زدن، مهار کردن
جداسازی ( قرنتینه )
سرپرستی ارتشی ( حکومت نظامی )
این واژه خودش، ریشه در �ویسا� سانسکریت و �ویش� اوستایی دارد که همگی به معنای �زهر� و �زهرابه� هستند. ( منبع: واژه نامه ریشه شناسی اتیموآنلاین )
همانند سازی ( استعاره )
زدودن، از میان بردن، از میان برداشتن
ماندگاری_ زیست پذیری _ زنده ماندنی_ ماندن
ماندگار
پیشکشی، نذری
چاه مقدس_ چشمه مقدس ( که برای برآورده شدن حاجات به نوشیدن آب آن متوسل می شوند )
درخت مقدس_ آقا دار ( در شمال ایران ) _ درختی که برای گرفتن حاجت و برآورده شدن نیازها، به آن متوسل شده و پارچه می بندند )
درخت مقدس_ نذر و نیاز ( نوار پارچه ای که برای گرفتن حاجت به درخت می بندد )
داده های خام، داده های بی چون و چرا ( به عنوان اسم )
نام_آوا، واژه_ آوا
بزرگ زاده، اشراف زاده ، نجیب زاده
بازخوانی، بررسی، واکاوی
بازگماشتن، ازنونهادن، از نوبازگرداند، ازنو نگاه داشتن، به جای نخست بازگرداندن، ( ابقا کردن )
گیرایی، کشش
چشم نواز، زیبا، چشمگیر، دیدنی
فراتر رفتن_ پشت سر نهادن_ رد شدن از ( چیزی ) _ عبور کردن
ستیز گفتار _ ستیزگفتمان ( جدل )
آغازین، اولیه، بنیادین
کنار هم گذاری - پهلوی هم گذاری_ کنار هم چینی - همنشینی
فاصله گذاری ( فاصله گذاری احساسی در هنر سینما، نمایش و . . . )
غیر از اون معانی جنسی، معنی �دهان گشاد� هم هست، کسی که اطلاعات رو لو می ده!!!
تندوتیز، زننده
تندوتیزی
باورپذیر، خرسندکننده، بسنده
کژفهمیده شده_ بدشناخته شده
به شمار آوردن_ به پای چیزی نهادن
اثر گذاشتن. اثرگذار بودن. نشان نهادن. کارایی داشتن
ناب، بی غل و غش
افسون شده، نئشه، خیره، انگشت به دهان
تغذیه کردن ( از چیزی برای زنده ماندن )
فرازنامه_ مرام نامه
سربریدن _ ذبح کردن_ پوست کندن
روادار_ سهل انگار_ آسان گیر_ ولنگار ( در معنای منفی )
شبه آزادی خواه
مایه، ته مایه، رنگمایه، رنگ و بو
فرجامین
آز و نیاز
نارسایی ( شخصیتی ) ، کاستی، کمبود، کم و کاستی، ضعف شخصیتی، نقطه ضعف
جرقه ( چیزی را ) زدن
زندیق ( مرتد )
روشن اندیشی_ خردورزی_ خردمندی
جنسیت زدایی شده، جنسیت زدایی
جنسیت زدودگی
جنسیت زدایی_ جنسیت زدایی شده
چاقالو_ گردوقلمبه _ گوشتالو ( عامیانه )