پیشنهاد‌های سید وحید طباطباییان (٦٩٦)

بازدید
١٧٧
تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تازه از راه رسیده، تازه نفس، نورسیده، تازه به دوران رسیده، نوکیسه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشگزین کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشگزین شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آغل، طویله، گهواره کوچک، هلفدانی ( غیر از خودنویس و قلم، معنای اینها هم می ده )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اشاره گر، الهام بخش، پیشنهادی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشاره گری، الهام بخشی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایز گم کردن ( عامیانه ) _ رد گم کردن_ رد گم کنی_ پی گم کردن_ اندیش پرتی_ اندیش پرت سازی_ گمراه کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زن گریزانه، زن ستیزانه ( این واژه صفت است و باید به صفت ترجمه شود. برخی دوستان آن را به اسم برگردانده اند. زن ستیزی، یا زن گریزی اسم است )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زن گریز، زن ستیز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همپوشانی ( در ادبیات ، سینما و هنر )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همپوشانی ( در ادبیات و سینما )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

همپوشانی ( در ادبیات و سینما )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

گذشته نگر، گذشته نگرانه، گذشته بینانه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دیرینه، دیرینه پردازی شده، باستانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیرینه گرایی، دیرینگی، پرپیشینگی، باستان گرایی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

فروکاستن، زوال، خرد شدن، فروپاشی، وارفتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیوه شناسی، سبک شناسی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودخوانده، خودجوش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نمود یافتن، جامه عمل پوشاندن، تحقق یافتن، تشخیص دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این مقام در کلیساهای محلی می تواند مراسمی مانند عقد و ازدواج را میان زن و شوهرها انجام می دهد. شغلی مانند عاقد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سربار، گزافه، زیادی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

( در ادبیات داستانی ) گره گشایی، واگشایی، گشایش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نرینگی، مردانگی، مردسالاری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

بد برداشت، کژبرداست، دژبرداشت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در متن علمی و رسمی: دگرباش در ادبیات و کمابیش با بار منفی: همجنس باز

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

درود بر دوستان عزیز. اون بالا توضیح دادم که �در ادبیات� تاکید می کنم، در ادبیات داستانی یا مثلا در سینما، وقتی این واژه از دهان شخصیتی خارج میشه، بار ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

سپوزش خواهی، کامخواهی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهوت زدایی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهوت انگیز نمودن، شهوانی کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهوت انگیزی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

شهوانی گری، شهوت زدگی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

برداشت کردن، خوانش کردن، واکاوی کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بالنده، پخته، کارکشته، کارآزموده، رسیده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در گذر. . . در گذار. . . در هنگام. . . در زمان. . .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حرکت آهسته، کندرو، نمای حرکت آهسته، نمای کند شده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نرمخویی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کامروا، کامیاب، کامیافته

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کامیابی، خشنودی، انجام یافته

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

نمایان، برون ریخته

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نخی که عروسک خیمه شب بازی را با آن حرکت می دهند. در ادبیات به دوست قابل اعتماد شخصیت اصلی داستان گفته می شود که به وسیله او و به بهانه درددل شخصیت ا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سمج، سرسخت، پیگیر، سختگی ناپذیر ( عامیانه، سریشم😊 )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیانگری، خودبیانگری، گفتار، ادا کردن، نشان دادن، برون ریزی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جهش به جلو، خیزش به پیش، پیش رفتن، خیزبرداشتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

البته پارادوکس با آگزیمورون فرق داره. در اصطلاحات ادبی، آگزیمورون یک ترکیب ( اضافی - وصفی ) است که تناقضی آشکار میان دو واژه آن دیده می شود. مانند: ی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

روشمند، شیوه مند، ویژه، شخصی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مورمور شدن، مو به تن سیخ شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بدرقه کردن ( یعنی همون که به از سه ساعت مهمونی، وقتی مهمونامون می خوان برن، یک ساعت و نیم هم دم در حرف های پایانی رو می زنیم😊 )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفرا، زردابه، صفراوی مزاج ( اون بالا نوشته سودایی یا بلغمی که نادرست است. صفراوی مزاج ها زردروی، شل و ول، بی حال و ناتوانند و ضعف بدنی دارند و با سود ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناکارآمد کردن، کنار زدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنج امن، جایگاه خوشایند