پیشنهادهای امین آریافر (٢١٥)
درگاه برای نمونه درگاه تلگرامی یا درگاه آموزشی
مورد نگر _ ویژه_ برگزیده
بهترین واژه جایگزین برای رتور یا روتور در زبان فارسی چرخانه می باشد.
روند کار - واکنش
نامبرده به_نامیده شده به
فر استاد
درخور_برازنده
افزوده بر
رایاگپ
رایاپیک
آسوده گذاشتن میزبان
زاستار
پیکار جو_ستیزه جو_جنگنده
گرایش ژادین _ گرایش ژادمند
برای آگاهی
گستره زمینی
ریز شدن _ متمرکز شدن_
در زبان کردی کرمانجی به دفتر میگن آگاه نامه
به نمایندگی از
رهنمود
باشه برای یه وخت ( زمان ) دیگه
آگاه داری
حالی کردن
سر در آوردن _ دستگیر شدن _ دریافتن _ حالی شدن _ پی بردن
تک کننده _ تاخت گر _ یورش بر
سردمدار_سرپرست_پاسخگو_دست اندرکار
هم رسانی
رد درخواست
کنون
سرکار گذاشتن_ دست انداختن_ به ریشخند گرفتن
واج ( حرف ) بی صدا _ واج بی آوا
واج ( حرف ) صدا دار
جمع به کردی کرمانجی میشه پرژمار یا پرجمار که برابر با واژه پرشمار هست
در زبان کردی کرمانجی نمیگن مفرد بلکه میگن یک ژمار ( یک شمار ) که برابر با واژه یکتا است
واژه آیوا ( هخامنشی ) جایگزین درخور و برازنده ای برای واژه اول میباشد
راهبرد
پیرامون_دور و بر
دردسر ، گرفتاری
راستینه گرا
راستینه گرایی_سرشتین گرایی
شناسه
ساماندهی
گوش به فرمان بودن_فرمانبردار بودن
گریختن_در رفتن_ فلنگ رو بستن
سوار لشکر
واژگان ( فره_گلک_پیر ) در زبان کردی به مانک و معنای خیلی در زبان فارسی است
آبوری ( ئابوری ) در زبان کرمانجی
سر راست
قوچ
قیف
استوره _ پیشکسوت _ پیشداد
پادورزی کردن
پادورز
رمزگشایی
جرگه رویارو_توده روبرو
میانه
گزیده سخن ( تکه کلام )
ارزیابی_بررسی_برآورد
رهنمون
تا پایان
پاسخ دادن
برنامه ریزی
برازنده
پرتوان_توانمند_پرنیرو_یارمند_یارا
کارگیر
سخنوری
درخش گذر
فرادوم - از سر گیری - سردادن
درفت
یارا
چاپخانه
سه گوش ایستاده کنج - سه گوش راست سوک ( کنج )
زبان آدمیزاد
در پایان
بند راه - بست راه - بازدارنده
دلواپسی
دامنه پوششی
باز کنش
باز پویا
باز پویش
پاسداری
پذیرش همگان
تکان دهنده
پنداشتن
برون برد
واکرد
زیرگرد
این تن
شگفت آور
گوش به زنگ
زمان گرانمایه
سایه دست در زبان فارسی تاجیکی جایگزینی درخوری برای واژه بیگانه امضا است
گفتمان کردن
نیازه
انداداگ ( زبان پارتی ) جایگزین خوبی است
ژرف اندیشی
خواست، خواسته، گزیر
جایگاه
کار دانان
در زبان فارسی هخامنشی واژه ( وشنا ) به معنی و چم لطف میباشد
نامدار
ناهمسانی
جایگاه
ریزه کاری
یاد دهنده - آموزش دهنده
کارورزی
کار آموزی_فن آموزی
جدای از
رسانش
پاد
نهش
همتای پارسی این واژه ماناک یا مانک است
فهماندنی
پیش کش
وانمود
نمایاندن
تاوما ( فارسی هخامنشی )
در زبان فارسی هخامنشی به مسیر و گذرگاه ، پسیم ( pasim ) گفته می شد
اتحادیه در زبان فارسی میشود انجمن و در زبان کردی می شود یه کیتی که برگرفته از واژه یکتا هست
دگرگون پذیر
ناپایا
مانک ( در زبان لری و فارسی ) یا ماناک
بریده ای
تکه ای
شماری اندک
پیشه ای
هنری
دگرانیدن
نگرش سنجی
دیدگاه سنجی
دیدسنجی
آموزشکده
آموزشدان
همگانی
مردمی
ته کشیدن
بیشینه خواهی
بیش جویی
تن درست
اینجور که من در زبان کردی پژوهش کردم پی بردم که کردها واژه سوزداری را به جای واژه عاطفی بکار می برند
سوز داری
دارایی
بد انگیزی
در زبان کردی نمیگن مساله یا مشکل بلکه میگن کیشه
در زبان کردی به ازدواج همسر گیری گفته می شود
نابود شدنی
پذیرش
پروانه
روادید
آشکار
هنگامه پژوه
هنگامه نگار
کهن نگار
کهن پژوه
رانده شده
راندن
دست ورزی
بسامد
آمد و شد
شیوه نامه
سقف
سوار سرباز
سوار سامان
آتش
به نشانه ی
گذر شمار
پنهانی
تکه سخن
گروه
پشتکار
رزمایش
گرداننده
سازمان
در پایان
پا پیش گذاشتن
روزمره
بکارگیری نادرست از یک چیز در راستای آرمان های شوم و پلید
رمژک
درون نوشت
ویژگی
به سان برابر پارسی واژه جوراب من واژه پاپیچ را پیشنهاد میکنم
با نام
به نشان
سوزن
تیز بست
دشواری
گوی
شورشی
فریاد کش
شیشلیک
سرور
کد خدا
پیشمرگ
بی دست و پا
داوخواه
ارمغان
یادواره
پیشینه
گذشتگان
افزوده بر این
فرستادن
چهره
تارنما
پیروان
همراهان
یکسان
آبونه
سر به زیر
سرفرازی
پامدوگ
به چنگ آوردن
پیوند
دوست پرور
ارزش
پرداخت