پیشنهاد‌های جلیل جعفری (١,٤٧٠)

بازدید
١,١٦٢
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جگرآور شیردل

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

ندید بدید

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشهور شدن قهرمان شدن اسطوره شدن بر سر زبان ها افتادن در یادها/خاطره ها ماندن محبوب قلب ها شدن

پیشنهاد
٠

بیش از حد تصور

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you are swamped by things or people, you have more of them than you can deal with. حریف کسی نشدن پیش کسی کم آوردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حدسی یا تخمینی دانستن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

در کل در مجموع

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یادآور تداعی کننده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیشتر از هر چیز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A “Social Call” can be an in - person visit or a phone conversation. با شخص خاصی دیدار کردن یا تماس تلفنی گرفتن.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The first dipped candles were made by the Romans from rendered animal fat called tallow. شمع پیه سوز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مدتی است مثال: We haven’t seen you in a while. مدتی است تو را ندیده ایم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

سر آمد بودن سر بودن بهتر بودن لنگه نداشتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

someone or something that is not important or appealing. کسی یا چیزی را به تخم نگرفتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you say that you are pressed for time or pressed for money, you mean that you do not have enough time or money at the moment. وقت زیادی نداشتن کم ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Certainly, without doubt; emphatically. به طور قطع به یقین بی شک به حتم حتما

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فکر همه جا را کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بچه ننه سوسول مامانی اواخواهر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مثل مرد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بخشی از یک آهنگ یا سخن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

To become quiet or quieter : to become calmer or less noisy. ساکت تر آرام تر خلوت تر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To become quiet or quieter : to become calmer or less noisy. ساکت تر آرام تر خلوت تر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A railway network is the total of all railway lines in a given area. شبکه راه آهن شبکه ریلی خط ریلی شبکه حمل و نقل ریلی سچه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در حاشیه. . . نزدیک به. . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به حرکت کردن واداشتن انگیزه دادن شیرک کردن دلیر کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

اعیانی نظرگیر برازنده به روز آلامد روزآمد شکوهمند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عقلی کردن چاره اندیشی کردن چاره کار را در. . . دیدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To annoy someone. باعث عصبانیت شدن کفری کردن کسی کفر کسی را درآوردن What really grinds my gears is when people talk behind your back. وقتی مردم پشت ...

پیشنهاد
٠

To try to hit someone or something. زدن کسی یا چیزی با کتک زدن از خجالت کسی درآمدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

To do something as well as you can. کاری را به بهترین شکل انجام دادن سنگ تمام گذاشتن در کاری

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

از گوشه و کنار رفتن از بغل رفتن دزدکی جیم شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To put information into a computer by pressing the keys. وارد کردن اطلاعات در رایانه با استفاده از صفحه کلید داده دهی واردسازی داده ها دیتا اینتری و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصدر است از باب استفعال به معنای: استنطاق کردن سخن از کسی بیرون کشیدن سخن گفتن کسی را خواستن گویا گردانیدن با هم سخن کردن | سخن کردن خواستن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

With the right perspective, our anxiety around sickness, old age, and death can be a "wholesome fear" - - a fear with a positive quality that ultimat ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Elite warriors seek the severest training, desiring to forge a “Kokoro Heart” and “Unbeatable Mind. ” They earn their “trident” of respect every day. ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وادادن شانه خالی کردن تو زرد از آب درآمدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاغذباز دیوان سالار ( این واژه معمولا برای اشاره به شخصی به کار می رود که درون نهاد حکومت است ) .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If a person's activities or judgment are unsound, they are not good enough, acceptable, or able to be trusted. جرم گناه کوتاهی تقصیر غیرقابل اعتماد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک ماده چرب، مومی یا بر پایه آب است که برای آراستن و حالت دادن مو به کار برده می شود. پماد به مو ظاهر براق و صاف داده و برخلاف واکس مو خشک نمی شود.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشتاقانه حریصانه با شور و شوق با چابکی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

چشم توی چشم شدن خیره شدن به نگاه کسی زل زدن به چشم های کسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A 180 - degree turn; a direct reversal of direction or orientation, as from front to back or left to right. نیم دور زدن 180 درجه چرخیدن عقب گرد کردن ...

پیشنهاد
٠

To provide somebody/something with something that they need or want, especially in large quantities. نیاز کسی را برطرف کردن خواسته کسی را اجابت کردن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شک نکنید بله حتما

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگران را کنار یا پس زدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

راستی. . . واقعا. . . می گم. . . ببینم. . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In a way that is annoying to someone. کاری که باعث رنجش و ناراحتی کسی شود They were late again, ( much ) to our annoyance. دوباره دیر کردند و کلی ب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بزرگترین کاخ در برلین آلمان است که در منطقه شارلوتنبرگ از ناحیه ( شارلوتنبورگ - ویلمرسدرف ) واقع شده است. این کاخ در اواخر قرن ۱۷ میلادی به دستور فرد ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود را لوس کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شرحه شرحه کردن تکه و پاره کردن ریزریز کردن سلاخی کردن