futuristic

/ˌfjuːt͡ʃəˈrɪstɪk//ˌfjuːt͡ʃəˈrɪstɪk/

معنی: مربوط به اینده
معانی دیگر: وابسته به آینده، آتی، آینده گرایانه، پیشرو

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: futuristically (adv.)
• : تعریف: of or pertaining to the future or futurism.

- We have futuristic goals, but we can't hope to attain them any time soon.
[ترجمه گوگل] ما اهداف آینده نگرانه ای داریم، اما نمی توانیم به این زودی ها امیدوار باشیم
[ترجمه ترگمان] ما اهداف آینده نگر داریم، اما نمی توانیم به زودی به آن ها برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The new airport looks futuristic, like something out of science fiction.
[ترجمه گوگل] فرودگاه جدید آینده‌نگر به نظر می‌رسد، مانند چیزی خارج از داستان علمی تخیلی
[ترجمه ترگمان] فرودگاه جدید، مانند چیزی خارج از دنیای تخیلی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Margaret Atwood's novel depicts a gloomy, futuristic America.
[ترجمه گوگل]رمان مارگارت اتوود آمریکای غم انگیز و آینده نگر را به تصویر می کشد
[ترجمه ترگمان]رمان مارگارت اتوود یک آمریکای آینده گرا را به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The theatre is a futuristic steel and glass structure.
[ترجمه گوگل]این تئاتر یک سازه فولادی و شیشه ای آینده نگر است
[ترجمه ترگمان]تئاتر یک فولاد پیشرفته و ساختار شیشه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Following the futuristic The Handmaid's Tale, Margaret Atwood's seventh novel, Cat's Eye, returns to more familiar territory.
[ترجمه گوگل]پس از داستان آینده نگر The Handmaid's Tale، هفتمین رمان مارگارت اتوود، چشم گربه، به قلمرو آشناتر باز می گردد
[ترجمه ترگمان]به دنبال داستان آینده گرا، داستان هفتمین رمان مارگارت اتوود، چشم گربه، به قلمرو آشناتر بازمی گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The futuristic sports stadium is the pride of the city.
[ترجمه گوگل]استادیوم ورزشی آینده نگر افتخار این شهر است
[ترجمه ترگمان]استادیوم ورزشی آینده افتخار شهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her latest novel is a futuristic thriller, set some time in the late twenty-first century.
[ترجمه گوگل]آخرین رمان او یک تریلر آینده نگر است که در اواخر قرن بیست و یکم اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]آخرین رمان او یک فیلم هیجان انگیز از آینده است که کمی در اواخر قرن بیست و یکم تنظیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An elaborate design of the futuristic Washington was put on display Tuesday at Union Station.
[ترجمه گوگل]طرح استادانه ای از واشنگتن آینده نگر روز سه شنبه در ایستگاه یونیون به نمایش گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]یک طرح استادانه از طرح آینده گرا، روز سه شنبه در ایستگاه یونیون به نمایش گذاشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On the futuristic stories, however, things were vastly different.
[ترجمه گوگل]با این حال، در داستان های آینده نگر، همه چیز بسیار متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]با این حال در داستان های آینده، همه چیز بسیار متفاوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Its array of futuristic industries is second to none.
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از صنایع آینده نگر آن در رتبه دوم قرار دارد
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از صنایع مربوط به آینده در جایگاه دوم قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Driving through the mine is like visiting some futuristic industrial complex on another planet.
[ترجمه گوگل]رانندگی در معدن مانند بازدید از یک مجتمع صنعتی آینده نگر در سیاره ای دیگر است
[ترجمه ترگمان]رانندگی از طریق معدن مانند بازدید از یک مجتمع صنعتی پیشرفته در یک سیاره دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All-enclosing bodywork will give it a futuristic look to contrast with the retro-styled roadster and cafe racer.
[ترجمه گوگل]بدنه کاملاً محصور به آن ظاهری آینده‌نگر می‌دهد تا با اتومبیل‌های مسابقه‌ای رودستر و کافه‌ای به سبک سبک قدیمی تضاد داشته باشد
[ترجمه ترگمان]تمام - که در اینجا قرار دارند، به آن یک ظاهر مربوط به آینده می دهد تا با اتومبیل تعمیر جاده و مسابقه دهنده کافه در تضاد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We pretended to fly to distant planets in futuristic spaceships.
[ترجمه گوگل]ما وانمود کردیم که با سفینه های فضایی آینده نگر به سیارات دور پرواز می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما وانمود کردیم که در سفینه های فضایی به سوی سیاره های دور پرواز می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The car, with its sleek futuristic styling, certainly looks impressive.
[ترجمه گوگل]این خودرو با استایل آینده نگر براق خود، مطمئناً چشمگیر به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]ماشین با سبک futuristic براق آن قطعا چشمگیر به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As futuristic as the concept seems, it addresses here and now one of the most important issues in multimedia development.
[ترجمه گوگل]همانطور که این مفهوم آینده نگرانه به نظر می رسد، در اینجا و اکنون به یکی از مهم ترین مسائل در توسعه چند رسانه ای می پردازد
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که این مفهوم به نظر می رسد، اینجا و در حال حاضر یکی از مهم ترین موضوعات در توسعه چند رسانه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These futuristic service industries need both a well-educated workforce and good public infrastructure.
[ترجمه گوگل]این صنایع خدماتی آینده نگر هم به نیروی کار تحصیلکرده و هم به زیرساخت های عمومی خوب نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]این صنایع خدماتی پیشرو هم به نیروی کار تحصیل کرده و هم زیرساخت عمومی خوب نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Advances in technology have meant that futuristic fabrics have become a reality, changing the whole nature of how we dress.
[ترجمه گوگل]پیشرفت در فناوری به این معناست که پارچه های آینده نگر به واقعیت تبدیل شده اند و کل ماهیت نحوه لباس پوشیدن ما را تغییر می دهند
[ترجمه ترگمان]پیشرفت در تکنولوژی به این معنی است که پارچه های آینده گرا تبدیل به یک واقعیت شده اند و ماهیت کلی نحوه پوشش ما را تغییر می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مربوط به اینده (صفت)
futuristic, prospective

انگلیسی به انگلیسی

• of the future; advanced
you describe something as futuristic when it looks or seems unusual, as if belonging to some period of time in the future.

پیشنهاد کاربران

Denoting or relating to design, technology, etc, that is thought likely to be current or fashionable at some future time.
در دست ساخت، برای آینده.
عجیب و بسیار مدرن/مربوط به آینده/بسیار پیشرفته/آینده نگرانه.
مثال:
A futuristic car was on display at the auto show
The mall is noted for its futuristic, glass - steel - and - concrete construction
This is all very well, but it's futuristic and slightly impractical
futuristic ( آینده پژوهی )
واژه مصوب: آینده پژوهانه
تعریف: مربوط به آینده پژوهی
آینده نگرانه
فوق پیشرفته
دور اندیش
آینده نگر
عاقبت اندیشی
There is no good reason to think
We are approaching the month of Muharram and the situation of winter patients is increasing and more disturbed
دلیل موجهی برای تامل وجود ندارد
به ماه محرم نزدیک میشویم و اوضاع بیمارهای فصل سرمایی و به آینده روز افزون و مختل تر میباشد. جز مقاومت ایمنی بدن ، درمانی دارویی در دسترس نمیباشد
...
[مشاهده متن کامل]

خوش آتیه
آتیه دار

فوق مدرن

بپرس