پیشنهاد‌های جلیل جعفری (١,٧٨٢)

بازدید
٢,٧٦٥
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Used in polite requests. بی زحمت، لطف می کنی، اگر زحمتی نیست ( در جمله خواهشی ) . Follow me, if you please, and I'll show you to the garden. بی زح ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دست و پنجه نرم کردن به معنای زورآزمایی و قدرت خود را محک زدن است و معادل انگلیسی آن معمولا bout است. اما struggling افزون بر معناهایی که دوستان پیشنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

محل شرمگاه، محل عورت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

We use this expression when we want to show sympathy or concern for someone that we care about. یادش بخیر.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رفتن جمعی به سفر یا گردش به طور دانگی که هر یک سهم هزینه خودش را بدهد. سور دانگی در بیرون شهر. گردش دسته جمعی دانگی. گلگشت. گشت و گذار. گشت گروهی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Political activity is activity directed toward the success or failure of a political party, candidate for partisan political office, or partisan poli ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سر به هوایی، بی خیالی، بی اعتنایی، سبکسری.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این کلمه در بین انگلیسی ها بسیار رایج است اما آمریکایی ها به جای آن از roommate استفاده می کنند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Not long ago, or at a time that started not long ago. هنوز چیزی نگذشته، تا همین چندی قبل.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

این کلمه وجه شرطی هم دارد ودر این صورت در جملات با زمان گذشته کامل به معنای اگر و چنانچه است و در ابتدای جمله می آید. مثال: Had I known you were wai ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Unofficial channelsThere exists an unofficial mode of communication as well. The employees communicate outside work environment on topics not related ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The S - Bahn is a hybrid urban - suburban rail system serving a metropolitan region predominantly in German - speaking countries. قطار شهری هیبریدی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A closet to hold mops and brooms, extra shoes, rolls of gift wrap, grocery sacks, and tools. قفسه یا کمد محل نگهداری جارو، خاک انداز، کفش های اضافی، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

In a way that involves thoughts, feelings, and ideas being expressed, questions being asked and answered, or news and information being exchanged. ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کت و شلوار رسمی/اداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کتک زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The state of being dark; lack of light; the absolute or comparative absence of light . نسبتا تاریک، کم نور، فاقد روشنایی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در متون ادبی: خلوت انس، تماشاگه راز.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چه دخلی به تو داره؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقاحت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همه از دم، سرتاپا، تمام قد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A club ( also known as a cudgel, baton, bludgeon, truncheon, cosh, nightstick, or impact weapon ) is a short staff or stick, usually made of wood, wi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در رو به خیابان یا کوچه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رنگ کیلویی، رنگ سطلی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خدمات اجتماعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Enclaves are exclusive by their very nature – a limited number of homes that are set apart from their surroundings, offering a sense of privacy and i ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم دهن لق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

آدم خاص و مهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کلاف سردرگم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مایه دردسر، سوهان روح، خار توی گلو.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Meaningless chatter; idle gossip. کُس شعر، حرف مزخزف، چرت و پرت، شر و ور.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

British English spoken used to introduce or agree with a statement that you think is probably true. در انگلیسی بریتانیایی کاربرد دارد و به معنای موا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

To make a great effort. کوشش زیاد کردن، زور زیاد زدن، خیلی به خود فشار آوردن، خیلی تقلا کردن. مثال: I really have to force myself to get up and go ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تند رفتن، عن چیزی رو درآوردن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Simply put, bad history results from the historian not being able to communicate or having nothing notable to say. Replaces factual statements with b ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

When you “bless and release” someone you're seeing, you wish them well and let them go. You're telling them that this isn't right for you so you can ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A Bar Brawl is a fight scene where the emphasis is less on fighting skill and more on destruction of furniture. Glass will be broken, ordinary bottle ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

To smoke ( marijuana or other drugs ) . استعمال ماریجوانا و موارد مخدر.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Used to comfort someone. راحت کردن خیال یا خاطر کسی، کسی را از نگرانی یا تشویش خاطر درآوردن، همین، تمام، آفرین، والسلام.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استخوان سبک کردن، سبک شدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هر چیزی به خصوص دعا یا نیایشی که آدم را از خود بیخود کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To cause or force ( someone ) to leave especially by making a situation unpleasant or unattractive. کسی را مجبور به ترک جایی کردن به ویژه با ایجاد ف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A raised platform in a synagogue from which the Torah is read. نوعی جایگاه در کنیسه یهودی ها که بر آن ایستاده تورات می خوانند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

یک وقت هایی هیچی جای تصویر رو نمی گیره. ولی این هر چی هست منبر نیست. بر منبر می نشینند و ملت رو موعظه می کنند اما پشت این یکی می ایستند و وعظ می خوان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلألؤ، لُملُمه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وا دادن، پس نشستن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A Diminishing Course effect – roofing slates of the same width but in courses of progressively shorter length – is achieved by ordering slates of ran ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

An enclosure for hens, esp one made of chicken wire. قفسه ای محصور برای نگهداری مرغ و خروس و امثالهم. این ترکیب اضافی در انگلیسی بریتانیایی مصطلح ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Make a passage or journey from one place to another. گذر یا سفر از یک مکانی به مکان دیگر. Pass through an enemy line; in a military conflict. نفوذ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در هر فرصتی.