پیشنهاد‌های جلیل جعفری (١,٧٧٣)

بازدید
٢,٦٦٥
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی سیرت کردن طنز: چراغ کسی را قرمز کردن ( به نقل از دیالوگ بهروز وثوقی در فیلم ممل آمریکایی! )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A pedigree animal is descended from animals which have all been of a particular breed, and is therefore considered to be of good quality. گاو اصیل د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A. An intense emotion of affection, warmth, fondness, and regard towards a person or thing. عشقی، جونی، جیگر، نازی، ناناز. B. ( As modifier ) love ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیشکار کارگزار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Be unable or unwilling to spend time on. عدم تمایل یا عدم توانایی برای وقت گذاشتن بر کاری Dislike or disapprove of. دوست نداشتن یا ناپسند شمردن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بارونِس ( بارون زن ) بارون یا معادل مؤنث آن بارونِس از القاب اشرافی غرب اروپا است و به واسال هایی گفته می شد که زمین و املاک خود را مستقیماً از پادش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To wave goodbye to someone as they leave. تکان دادن دست در هوا به نشانه خداحافظی. To move one's hand as a way of telling someone that one does not ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Expressing distaste or annoyance. صوتی برای ابراز بی میلی یا آزردگی. نوچ کردن فِش کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هر کس و ناکسی ننه قمر بی سر و پا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

An expression of dismay, resignation, frustration, or annoyance ( sarcastic ) . بیانی است برای ابراز ناراحتی، سرافکندگی، ناامیدی و آزردگی. ای داد و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بی سروپا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ردا شنل عبا قبا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A police officer who is conducting an interview. مامور بازجویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

If someone does not take kindly to something, they do not like it. با دلخوری با اخم و تخم با ترش رویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Because one is a kind and generous person. از سر سخاوت از روی کرم با گشاده دستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A reason, especially in law, to allow someone to do something out of sympathy for their suffering: The question was whether the court should release ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Street interviews are one of the fastest and the most accurate forms of real - time data collection. In this form of data collection, respondents are ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Be ambitious. جاه طلب بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Thinking small is when someone is always thinking of themselves - their immediate needs, their comforts , well being and their own emotions. It's all ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

From the beginning for a second or subsequent time. بار دیگر/دوباره از اول تا آخر از نو به طور کامل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Be impossible for ( someone ) to understand. هرگز درک نکردن هرگز نفهمیدن مثال: This line of reasoning defeats me, I must confess. ترجمه پیشنهادی: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لفظ قلم حرف زدن کتابی حرف زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A hardware store is a shop where articles for the house and garden such as tools, nails, and pans are sold. ابزار یراقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

An intermediate landing is a small platform that is built as part of stairs between main floor levels and is typically used to allow the stairs to ch ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در پاسخ به کمک کسی: خدا خیرتون بده. خدا حفظتون کنه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The love of God is the benevolent disposition or inclination in God that stirs him to bestow both physical and spiritual benefits upon those created ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A gentle person is someone nice, agreeable, and lacking in harshness. A kind individual does not make sudden moves or statements. They are amiable, r ...

پیشنهاد
١

To gradually become more and more angry, anxious, or emotional about something until you can no longer hide your feelings. عصبانیت، نگرانی یا هیجان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A period of difficulty or hardship that someone is facing or has recently faced. سنت ابتلا آزمایش سختی مشقت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عدالت مطلقه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عدالت کامل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گاهی هر از چندی در فرصتی در مجالی گهگداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To discuss ( something ) with someone in order to make a decision or reach an agreement. با کسی به منظور تصمیم گیری یا رسیدن به توافق بحث و گفتگو ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To be aware that something bad will probably happen soon. آگاه بودن از اتفاق بدی که احتمالا رخ می دهد. انتظار اتفاق بدی را داشتن مثال: No one told ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم اشتباهی آدم نابجا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زادگاه زادبوم محیط طبیعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

عذاب حالت معذب چیزی درون آدم را خارخار می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلیل خاص علت پیچیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

To accept a new but unpleasant situation that you cannot change. با شرایط ناگوار کنار آمدن رضا به داده دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مال نامشروع: هرکس به نحوی از انحا یا به طور کلی مالی یا وجهی تحصیل کند که طریق تحصیل آن فاقد مشروعیت قانونی باشد مرتکب عمل جرم تحصیل مال نامشروع شده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زمانی نامشخص بالاخره آخرش روزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Used to say that something is true and cannot be denied. پذیرفتن واقعیت/حقیقت مواجه شدن با چیزی رودررو شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقاومت کسی را ( در برابر گریستن یا بغض ) شکستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زنجموره کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"such a good thing" is an acceptable phrase in written English that can be used to emphasize how great something is. For example, "Winning the lotter ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واکِرد جوابیه انگیزه محرک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Occurs at a smaller scale and takes place at the implementation end of public services when public officials meet the public. For example, in many sm ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

وسوسه انگیز خیره کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مفتضحانه کراهت بار منزجرکننده دل آشوب کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تروتمیز