luke

/ˈluːk//luːk/

معنی: لوقا
معانی دیگر: اسم خاص مذکر، (انجیل) لوقا، نام طبیب پولس رسول که انجیل لوقا بدومنسوب است

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an early Christian disciple who accompanied Paul on his missionary journeys and who is regarded as the author of the third Gospel and the Acts of the Apostles in the New Testament.

(2) تعریف: the book of the New Testament that bears his name.

جمله های نمونه

1. Luke came in with his hands in his pockets.
[ترجمه گوگل]لوک با دست در جیب وارد شد
[ترجمه ترگمان]لوک دست ها را در جیب نهاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Luke sat directly behind the pilot and conversed with him.
[ترجمه گوگل]لوک مستقیماً پشت خلبان نشست و با او صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]لوک درست پشت خلبان نشسته بود و با او حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Luke inclined his head slightly in acknowledgement.
[ترجمه گوگل]لوک کمی سرش را به نشانه تایید خم کرد
[ترجمه ترگمان]لوک سر خود را اندکی خم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I heard a rumour that she'd been seeing Luke Harrison.
[ترجمه گوگل]من شایعه ای شنیدم که او در حال دیدن لوک هریسون بوده است
[ترجمه ترگمان]شایعه ای شنیدم که او با لوک هریسون را ملاقات کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Luke had an amazingly retentive memory.
[ترجمه گوگل]لوک حافظه حیرت‌انگیزی داشت
[ترجمه ترگمان]لوک حافظه قوی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Luke was sitting at his desk, one hand cupping his chin .
[ترجمه گوگل]لوک پشت میزش نشسته بود و یک دستش را حجامت کرده بود
[ترجمه ترگمان]لوک پشت میزش نشسته بود و دستش را روی چانه اش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Luke was forced to cancel the family vacation to Acapulco.
[ترجمه گوگل]لوک مجبور به لغو تعطیلات خانوادگی به آکاپولکو شد
[ترجمه ترگمان]لوک مجبور شد تعطیلات خانوادگی به آکاپولکو را لغو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Luke never tells you the whole story, but you always get the picture.
[ترجمه گوگل]لوک هرگز کل داستان را برای شما تعریف نمی کند، اما شما همیشه تصویر را دریافت می کنید
[ترجمه ترگمان]لوک هیچوقت داستان رو به تو نمیگه اما تو همیشه عکس می گیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Luke gave her a cool look .
[ترجمه گوگل]لوک نگاه باحالی به او انداخت
[ترجمه ترگمان]لوک نگاه سردی به او انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A man like Luke had no need to force his attentions on unwilling women.
[ترجمه گوگل]مردی مثل لوک نیازی نداشت که به زنان ناخواسته توجه کند
[ترجمه ترگمان]مردی مثل لوک نیازی نداشت توجه او را به زن ها جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She and Luke have a difference of opinion over how much money they should spend.
[ترجمه گوگل]او و لوک در مورد مقدار پولی که باید خرج کنند اختلاف نظر دارند
[ترجمه ترگمان]او و لوک تفاوت زیادی برای خرج کردن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No, don't give Luke any candy - it'll make him hyper.
[ترجمه گوگل]نه، به لوک آب نبات نده - این باعث می شود که او هیپرت شود
[ترجمه ترگمان]نه، به لوک هیچ آب نبات نده - اون رو بیش از حد می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Luke can be a real pill sometimes.
[ترجمه گوگل]لوک گاهی اوقات می تواند یک قرص واقعی باشد
[ترجمه ترگمان]لوک بعضی وقت ها میتونه یه قرص واقعی باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Stop playing games, Luke, and tell me what you want.
[ترجمه گوگل]دست از بازی برداری، لوک، و به من بگو چه می خواهی
[ترجمه ترگمان]لوک، بازی نکن و به من بگو چی می خو ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Business always came first with Luke.
[ترجمه گوگل]تجارت همیشه با لوک اول بود
[ترجمه ترگمان]کار و کاسبی همیشه پیش لوک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لوقا (اسم)
luke

انگلیسی به انگلیسی

• one of the 12 disciples of jesus, author of the gospel of luke (biblical); third of the four gospels of the new testament (biblical); male first name

پیشنهاد کاربران

Someone who is always correct and very thick.
( عامیانه ) صمیمی، جون جونی، اخت، خودمانی.

بپرس