پیشنهادهای A L C Y O N E U S (٨,٦٠١)
Accordingly دو معنی دارد که یکی از آنها in accordance است. برابر با واژه نامۀ مریام، واژۀ accordingly دو چَمِ کرامند دارد: ۱. در نتیجه، از این رو، ...
برابر با واژه نامۀ مریام، واژۀ accordingly دو چَمِ کرامند دارد: ۱. در نتیجه، از این رو، به همین خاطر ◀️ he�delayed�and�accordingly�arrived�late : او ...
sought هم گذشته و هم ریختِ سومِ کارواژۀ seek است. verb : SEEK past tense: SOUGHT past participle: SOUGHT ریخت = شکل کارواژه = فعل
هر آنچه که نزد مردم بسیار خواستنی باشد و نیاز به آن بسیار باشد. بسیار نیازین، بایسته، خواستنی، پُرنیاز و پرطرفدار ( adj ) 🔴 much in demand; genera ...
چندره گوپتا مئوریا ( به سانسکریت: चन्द्रगुप्त मौर्य ) یا به گونهٔ ساده تر چندره گوپتا ( زاده ۳۵۰ - ۲۹۵ پیش از میلاد ) بنیادگذار امپراتوری مئوریا بود. ...
سیاست مدار اهل عثمانی
در پاسخ سوال فرق سبزیجات و صیفی جات چیست باید گفت از نظر گیاهشناسی صیفی جات یک ساختار دانه دار است که از تخمدان یک گیاه گل دار رشد میکند در حالی که س ...
خشکبار به میوه های خشک شده و مغز دانه ها گفته می شود. مغز دانه ها شامل بادام، پسته، گردو، فندوق هستند و میوه های خشک مانند کشمش، کشمش سبز تیزابی، کشم ...
⚜️موبد موبَد در کیش زرتشتی یا آیین مزدیسنا به فرد روحانی گفته می شود. این واژه در شاهنامه کارکرد بسیار دارد ولی اصطلاح موبد در منابع دیگر نظیر اوستا ...
⚜️موبد موبَد در کیش زرتشتی یا آیین مزدیسنا به فرد روحانی گفته می شود. این واژه در شاهنامه کارکرد بسیار دارد ولی اصطلاح موبد در منابع دیگر نظیر اوستا ...
⚜️موبد موبَد در کیش زرتشتی یا آیین مزدیسنا به فرد روحانی گفته می شود. این واژه در شاهنامه کارکرد بسیار دارد ولی اصطلاح موبد در منابع دیگر نظیر اوستا ...
⚜️موبد موبَد در کیش زرتشتی یا آیین مزدیسنا به فرد روحانی گفته می شود. این واژه در شاهنامه کارکرد بسیار دارد ولی اصطلاح موبد در منابع دیگر نظیر اوستا ...
عرب قحطانی به مردم عرب گفته می شود که دارای اصالت یمنی باشند. عرب باقیه خود به دو دسته تقسیم می شوند: عرب عاربه ( یعنی عرب خالص و اصیل ) یا قحطانیان ...
soy milk
Soy milk همان شیر سویا است.
واحدهای ویژه ارتش امپراتوری عثمانی
Who's that? این کیه؟ No comment : نظری ندارم - چیری برای گفتن ندارم ( نمیخوام بگم یا نمیدونم )
عسل واژه ای است غیرپارسی از زبان عربی، که بهتر است به جای آن از واژۀ انگبین استفاده کرد. سرایندۀ بی نظیر ایرانی، جناب سعدی می فرماید: وه که گر بر خو ...
از لحاظ = از نظر = از دید = از نگاه = از نگر همگی یکسان هستند. با این تفاوت که لحاظ و نظر عربی هستند و بقیه همگی پارسی.
همون قطعاً و یقیناً و واقعاً عربی که بکار میبریم. برای نمونه: - ما بایستی در این ناحیه درختان بسیار بیشتری بکاریم. - هر آینه دوست من. هر آینه. ( ...
Human: مردم People: مردمان بله. در گذشته، مردم مفرد بود و به جای وام واژگانِ بشر، آدم و انسان بکار میرفت و جمع آن مردمان بود. اما با گذشت زمان شوربخ ...
Beneficence : نیکوکاری - احسان - نیکی - سودرسانی - خوبی - خوبی گُسترانی - کَرَم Beneficent : نیکوکار - نیکو - سودرسان - خوبی گُستران - خوب - کریم ...
Beneficence : نیکوکاری - احسان - نیکی - سودرسانی - خوبی - خوبی گُسترانی - کَرَم Beneficent : نیکوکار - نیکو - سودرسان - خوبی گُستران - خوب - کریم ...
جالب است که بدانید که نام مصر از زبان پارسی و اَکَدی آمده است. نام ایجِپت از یونانی آمده. در حالیکه خودِ مصریان به کشورشان میگفتند کِمِت. دربارۀ کش ...
جالب است که بدانید که نام مصر از زبان پارسی و سپس اَکَدی آمده است. نام ایجِپت از یونانی آمده. در حالیکه خودِ مصریان به کشورشان میگفتند کِمِت. حتی خ ...
۱. [وَلی] : واژه ای عربی به چَمِ دوست، نگهبان یا کسی که عهده دار انجام کارهای کس دیگر باشد. ۲. [وَلی] : ولیکن و اما که استثناء را رساند. ۳. [وِلّی] ...
در گویش اراکی به صورت وِیلُن تلفظ میشه. به فردی گفته میشه که بی خانمان، در به در، ولنگار، سرگردان و حتی هرزه هست. کسیکه زیاد در خانه پیداش نمیشه و یک ...
?what do you foresee for us : چه آینده ای برای ما میبینی؟
Outsider : بیگانه، غریبه، اجنبی، خارجی
planet : اُلوا، هَرباسپ، کوکب، سیاره planetary : صفتِ واژۀ بالاست. The new planetary governor of Arrakis: سیاره دارِ جدیدِ اراکیس
دوستان کوکب نمیشه ستاره. کوکب یعنی سیاره. برای ستاره در عربی از نجم و نجمة استفاده میکنند . ( خورشید را در عربی میگن الشمس ) . پس اگر اُلوا برابر باش ...
درود بر All hail king Phillip the second : درود بر پادشاه فیلیپ دوم
پیش گویی ◀️ the prophecy has been accomplished : پیشگویی به حقیقت پیوسته
to get someone killed ◀️ Jenson is going to get him killed : جنسن اون را به کشتن میده ( خواهد داد )
صلح کردن با - آشتی کردن با Persia made peace with Rome : ایران با روم صلح کرد
It's a hard crossing : رد شدن ازش سخته
🔴a covered bed that has long poles on the bottom and that was used in the past for carrying a very important person تخت روان
اسم شمارش پذیر 🔴 a priest or minister in the Christian church ◀️ Reverend mother : مادر روحانی
بی ریا - روراست - بی شیله پیله He's sincere : او بی ریاست.
مسخره بازی کافیه
You are welcome: قابلی نداشت/خواهش میکنم ( در پاسخ به سپاسگزاری دیگران از شما ) You are welcomed: خیلی خوش آمدید ( زمانیکه کسی میاد خونه تون ) You ...
You are welcome: قابلی نداشت ( در پاسخ به سپاسگزاری دیگران از شما ) You are welcomed: خیلی خوش آمدید ( زمانیکه کسی میاد خونه تون ) You are not welc ...
درسته که در انگلیسی واژۀ Rat را برای توهین و کژدهنی به کسی بکار میبرند و ما هم در پارسی گاهی به یک فردِ خائن میگیم موشِ کثیف. اما واژۀ مَموش اصلاً با ...
take someone on a date : کسی را بردن به قرار ( عاشقانه ) i wanna take you on a date : میخوام ببرمت سر قرار
در گویش اراکی، خواهر ( sister ) را به شکل خوآر تلفظ میکنند. البته برخی افراد و اینکه بیشتر در میان سالخوردگان و قدیمی های اراک بکار میره.
سَرَخُّر به فرد بسیار زرنگ، شارلاتان، قالتاق، هفت خط، موذی و تیز و بز گفته میشه. سَرِ خَر به فرد مزاحم و آزاررسان.
[گویش اراکی] ببین! مثال: مُنُ بِین : به من نگاه کن
[گویش اراکی] پدر زن
[گویش اراکی] دیوانه، روان پریش، خُل و چل، روانی
[گویش اراکی] پا برهنه ( یعنی دمپایی یا کفش نداشته باشی )