پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٥٧٨)

بازدید
٣,٥٠٣
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میدان و زمینی که در آن جنگ و نبرد روی می دهد را آوَردگَه میگویند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از نکته های چشمگیری که دربارۀ این واژه هست، شباهتِ بیش از اندازۀ این واژه در پارسی با همتای آن در زبانِ آلمانی است. در آلمانی به استان میگن زوشتَ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسیِ و تاریخچه ی نام آتوسا آتوسا ریختِ یونانی شده ی واژه یِ اوستاییِ [هوتَؤسا] و یا [خوتَوُسا] به چَمِ آنچه که بسیار از خود چِکه و قطره رها م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسیِ و تاریخچه ی نام آتوسا آتوسا ریختِ یونانی شده ی واژه یِ اوستاییِ [هوتَؤسا] و یا [خوتَوُسا] به چَمِ آنچه که بسیار از خود چِکه و قطره رها م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسیِ و تاریخچه ی نام آتوسا آتوسا ریختِ یونانی شده ی واژه یِ اوستاییِ [هوتَؤسا] و یا [خوتَوُسا] به چَمِ آنچه که بسیار از خود چِکه و قطره رها م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویشِ آفریقایی آمریکایی از زبان انگلیسی cuh کوتاه شدۀ واژۀ لاتینِ Cousin است. The word “cuh” is short/slang for cousin. what gang members affili ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. بنگاه خبررسانی بریتانیا ۲. کیرِ بزرگِ سیاه رنگ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

IPA به چَمِ: الفبای آوانگاری بین المللی و با ALA - LC romanization متفاوت است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر با لب بیاد، میه گرد و غنچه کردن لب انگار ناراحتی pursed lios : لبهای غنچه و یک مثال دیگر: The [�] is a typical French vowel: you pronounce it by ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوستان گرامی، جِنسیَّت عربی است و نه پارسی. ما قرار است که پارسی سخن بگوییم، نه عربی. بنابراین از برگزیدنِ واژگانِ بیگانه برای ترجمه ی واژگان انگلیسی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وَرزیدَن، کارواژه ای پارسی است به چَم و معنی: با دست مالش دادن، زیر و رو کردن، قرب و قاطی کردن، چِلّاندَن و فِشُردَن. مثلاً میگن: برای پخت شامی بای ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

در پارسیِ میانه واژه ای بود به نامِ نیبِگ ( Nibeg ) که برابر است با کتاب که واژه ای است تازی. البته شمار بسیاری از دوستان واژه های دیوان و نَسک را هم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

برابر است با واژۀ اَرَبیِ کتاب در پارسی میانه واژه نیبگ ( nibeg ) واژه رایجی به معنی کتاب در کل بوده است ( در معنی سنگ نوشته یک بار به کار رفته است ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تارک یک واژه عربی و زابِ نهادی است. یعنی رها کننده و ترک کننده. صلاة هم که واژه ای اسلامی و عربی است که در پارسی میشود نماز پس روی هم رفته به کسی می ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ژاژ 👈🏼 کنایه از سخنِ بیهوده، چرند و چرت و پرت ژاژاخا 👈🏼 بیهوده گو، کسیکه سخن چرند و بی ارزش میزنه ( زاب فاعلی ) ژاژخایی 👈🏼 چرندگویی، بیهوده گو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مهم عربی است. بنابراین بایستی از واژگانی دیگر که ایرانی هستند بهره جوییم. دوستانی مِهَند و کِرامَند را پیشنهاد دادند که همتاهای بدی نیستند. ولی در ان ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ریشۀ این واژه پارسی است، نه ترکی. ترک ها این واژه را مانند بسیار واژگانِ دیگر از زبان پارسی وام گرفتند. البته گمانه زنی هایی هم هست که میگویند این وا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

[گویش اراکی] خوانش: تُ لُّ ن Tollon به چَمِ ( معنیِ ) بسیار داغ بیشتر برای لوازم آشپزخانه، به ویژه دیگ و قابلمه و کاسه به کار میره

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Yoot یا Yute همان Youth است ولی گاهی به معنی بچه و فرزند هم است. بیشتر تحت تأثیر گویش جاماییکایی این واژه ساخته شده. damn, she wants a black yoot

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک زاب است به چَمِ چیزیکه گمان میکنیم بایستی بسیار خفن، شگفت انگیز، گران و ویژه نمونه: برات یک هدیه خریدم. اونقدرا که فکر میکنی خاص و آنچنانی نیستش. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راه بندان !what a nasty traffic : عجب راه بندانِ گَندی 😡😒

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این واژه فرانسوی است ( Entracte ) در انگلیسی به جای آن از Intermission بکار میبرند. معنی این واژه میشه: a short break between the parts of a perform ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژۀ برانکارد ریشۀ لاتین و فرانسوی دارد که به انگلیسی و فارسی راه یافته. البته در انگلیسی آنرا به کار نمیبرند. در انگلیسی از ۲ واژۀ Stretcher و Gurn ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به انگلیسی: First - person singular به عربی: اول شخص مفرد به پارسی: ؟؟؟؟

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مفرد بیش از اندازه عربی است و بایستی برای این واژۀ انگلیسی برابری پارسی برگزینیم. First - person singular : اول شخص مفرد ( که هر ۳تاش عربی بود و بای ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زبان میانجی یک زبان است که بین دو گروه که زبان مادری مشترک ندارند، به کار می رود، به خصوص اگر یک زبان سوم به کار رود که با زبان هر دو گروه متفاوت باش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

used to praise a person who has done something well خیلی مردی پرچمت بالاست بنازمت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( نام ) توفانی پُرباد، خشن، نابودکننده و درهم کوبنده زاب ( صفت ) آن میشود Tempestuous به چَمِ: 1. literary : affected by a tempest : stormy 2. full ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

در زبان فرانسوی، Liaisonهمان خوانشِ واژگان است، به گونه ای که در آن چنانچه شدنی است، پایان یک واژه را به بخش آغازین واژۀ پَسین میچسبانیم و با هم میخو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۲ واژۀ سِپَند و وَرجاوَند که سراسر پارسی و ایرانی هستند را همتاهای مقدس و شریف میدانند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

در فرانسوی MDR دقیقاً همانند LOL در انگلیسی است که یعنی: MDR – Mort de Rire

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مُرداد❌ اَمُرداد✅

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

چَلپاسِه واژه ای است که بیشتر در خوراسان ( افغانستان ) و در خاورِ ایران بکار میرود. چلپاسه همان سوسمار و بزمجه است ( یا گونه ای ویژه از آن )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوپُن ( Coupon ) واژه ای است که هم در فرانسوی هست و هم در انگلیسی. اکنون ببینیم کوپن به چه معناست: معمولاً یک تکه کاغذ چاپ شده کوچک که به شما امکان م ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

همۀ جهان نام این پهنۀ آبی در اَپاختَرِ ( شمال ) ایران را دریای کاسپین میدانند، به جز جمهوری جعلی باکو ( آران ) ، دولت فاشیست ترکیه و شوربختانه حکومت ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویش اراکی. . . به شنا کردن، آبتَنی کردن هم میگویند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نماهنگ میشود همان Music Video ولی پیشنهاد کاربر گرامی بسیار ریزبینانه و خوب بود. دیدآوا و نماوا هر دو پاسخگوی همتا بودنِ این واژۀ اروپایی هستند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پادواژه، پادچم، پادنام

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همتا، هم ارز، برابر، هم چم synonym, Equivalent

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به یاد سپردن به خاطر سپردن از بر کردن بر کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارآمد، کارساز، کارا، پربازده، پاسخگو، بازده مند، بهره ور، بهینه 🚨 بازدهی را همتای واژۀ Efficiency است، نه واژۀ Efficient. ⚠️ اثر واژه ای است عربی، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

منسوخ واژه ای است تازی ( عربی ) که همتاهای گوناگونی را میتوان برای آن در نگر گرفت. ولی از این ها هم میتوان بهره برد: از دور بیرون ( خارج ) شده از کا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همۀ جهان نام این پهنۀ آبی در اَپاختَرِ ( شمال ) ایران را دریای کاسپین میدانند، به جز جمهوری جعلی باکو ( آران ) ، دولت فاشیست ترکیه و جمهوری اسلامی. ح ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اینکه این واژه از چه زبانی به پارسی راه یافته را نمیدانم، ولی هویداست که یا این واژه از زبانی دیگر به پارسی آمده یا معرب و تورکی شدۀ یک واژه پارسی اس ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

[گویش اراکی] کِلاشیدن یعنی خاراندن. مثلاً به اون وسیله هایی که باهاش پشت و کمرمون را میخارونیم میگویند گُرده کَلاش یا گُرده کِلاش. البته برخی میگویند ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. [کِلاش]: تفنگِ کلاشینکف ۲. [کُلاش]: عامیانۀ کُلاهش یا کلاهِ او. ۳. [کَلّاش]: هفت خط، کلاهبردار، غلطی، قالتاق، شارلاتان، مَکّار، حیله گر / مفت خور ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی میشه به جای زیاد از چندان به کار برد. نمونه: زیاد مهم نیست که کی بشه رئیس جمهور. چندان مهم نیست که کی بشه رئیس جمهور. نمونه: چی سفارش بدم؟ زی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

شوالیه واژه ای است فرانسوی که به پارسی میشه شهسوار و سوارکارِ زبده و پرافتخار و بلندپایه ( و گاهی اشراف زاده )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشوری که از هر سو بشرده و دژمند ( محصور ) در خشکی باشد و به آبهای آزاد دسترسی نداشته باشد را a landlocked country مینامند. bro got a landlocked coun ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمینه و بیشینه را برابر با حداکثر و حداقل یا همان ماکسیمم و مینیمم میدانند. بهتر است برای اقلیت و اکثریت ( که بیشتر برای جمعیت افراد در جامعه بکار ...