پیشنهادهای A L C Y O N E U S (٨,٦٠١)
خیلیا که امروزه این واژه را بکار میبرند، اصلاً نمیدونند معنیش چیه. فکر میکنند پلشت یعنی بی خاصیت، بی عرضه، دست وپا چلفتی، بدردنخور یا احمق. ولی در اص ...
Toledo: استانی در اسپانیا / شهری است در ایالت اوهایو از کشور ایالات متحده Fresno: شهری در ایالت کالیفرنیا Modesto: شهری در ایالت کالیفرنیا
گُرُسنِه = گُشنِه = Hungry
تُندتَر دویدن از چیزی ◀️ You get better & I'll teach you to run as fast as me. ?You'll teach me to outrun cancer
🔰 نام واژۀ شمار پذیر ( ناخودمانی و رسمی ) 📑 ۱ ) دیده بان - پاسبان - نگهبان - نگهدار ۲ ) سِرایدارِ آموزشکده ( مدرسه ) : کسیکه همواره در آموزشکده سر ...
be above / be beyond one's pay grade, to be above one's level of ability, skill, knowledge, or authority: It's beyond this court's pay grade to alter ...
informal in trouble or difficulty. "he landed in deep water when he began the affair"
به عنوان فعل میشه موافقت کردن با بک پیشنهاد یا یک سخن و تایید کردن آن ◀️ if I were forced to compete in the Olympics, what sport would I play? i got ...
What does it mean to have a mean mug? ( African - American Vernacular, transitive ) To shoot a dirty look at ( someone ) ; to express hostility or m ...
معنای صریح ( انگلیسی: Denotative meaning ) ، در فلسفه زبان، به عنوان جنبه مهم دلالت معنا مورد مطالعه قرار می گیرد. معنای صریح معنای صریح در معناشنا ...
معنای صریح ( انگلیسی: Denotative meaning ) ، در فلسفه زبان، به عنوان جنبه مهم دلالت معنا مورد مطالعه قرار می گیرد. معنای صریح معنای صریح در معناشنا ...
خط تیره 🇮🇷 🇬🇧 Dash 🇫🇷 Tiret en dash ( – ) em dash ( — )
?She's my age : هم سِنِ منه؟
رِنه دِکارت ( به فرانسوی: Ren� Descartes ) ( زادهٔ ۳۱ مارس ۱۵۹۶ در دکارت، اَندر - اِ لُوار فرانسه – درگذشتهٔ ۱۱ فوریهٔ ۱۶۵۰ در استکهلم سوئد ) ریاضی د ...
علامت مَدَّک یا پیچ ( ~ ) جزء نشانه های نوشتاری برخی زبان هاست. مدک در بالای برخی از حروف الفبای لاتین قرار می گیرد و صدای آن حروف را غُنه ای ( تود ...
به کانالهایی مانند کانال تلکرام دِهلیز هم میتوان گفت. لینک > پیوند پروفایل > نمایه
You can trust me : میتونی بهم اعتما/دلگرمی/پشتگرمی داشته باشی
i like you ازت خوشم میاد
I'm very happy بسیار بسیار شادمان، شادکام، شاد، سرخوش، دلشاد، خورسند، خرسند و خوشحال استم
verb [ obj] : to destroy ( something, such as a building ) completely : demolish — often used as ( be ) razed ◀️ The old factory was razed to make ro ...
با چند نمونه یاد بگیریم: ◀️ I'll see you in a little whie ( very soon ) ◀️ I'm going to stay here a little while ( for a moment, for a short period ...
واژهه ای که هندی ها در پاسخ به واژۀ توهین آمیز pajeet ساختند و آنرا به مسلمانان پیوند میدهند.
واژه ای است که مسلمانان برای بددهانی، کوچک شماردن، دست انداختن و ریشخند کردن مردمان نامسلمانِ کشور هند ( به ویژه هندوها ) به کار میبرند. ( بارِ چَمار ...
میدان و زمینی که در آن جنگ و نبرد روی می دهد را آوَردگَه میگویند.
یکی از نکته های چشمگیری که دربارۀ این واژه هست، شباهتِ بیش از اندازۀ این واژه در پارسی با همتای آن در زبانِ آلمانی است. در آلمانی به استان میگن زوشتَ ...
ریشه شناسیِ و تاریخچه ی نام آتوسا آتوسا ریختِ یونانی شده ی واژه یِ اوستاییِ [هوتَؤسا] و یا [خوتَوُسا] به چَمِ آنچه که بسیار از خود چِکه و قطره رها م ...
ریشه شناسیِ و تاریخچه ی نام آتوسا آتوسا ریختِ یونانی شده ی واژه یِ اوستاییِ [هوتَؤسا] و یا [خوتَوُسا] به چَمِ آنچه که بسیار از خود چِکه و قطره رها م ...
ریشه شناسیِ و تاریخچه ی نام آتوسا آتوسا ریختِ یونانی شده ی واژه یِ اوستاییِ [هوتَؤسا] و یا [خوتَوُسا] به چَمِ آنچه که بسیار از خود چِکه و قطره رها م ...
در گویشِ آفریقایی آمریکایی از زبان انگلیسی cuh کوتاه شدۀ واژۀ لاتینِ Cousin است. The word “cuh” is short/slang for cousin. what gang members affili ...
۱. بنگاه خبررسانی بریتانیا ۲. کیرِ بزرگِ سیاه رنگ
IPA به چَمِ: الفبای آوانگاری بین المللی و با ALA - LC romanization متفاوت است.
اگر با لب بیاد، میه گرد و غنچه کردن لب انگار ناراحتی pursed lios : لبهای غنچه و یک مثال دیگر: The [�] is a typical French vowel: you pronounce it by ...
دوستان گرامی، جِنسیَّت عربی است و نه پارسی. ما قرار است که پارسی سخن بگوییم، نه عربی. بنابراین از برگزیدنِ واژگانِ بیگانه برای ترجمه ی واژگان انگلیسی ...
وَرزیدَن، کارواژه ای پارسی است به چَم و معنی: با دست مالش دادن، زیر و رو کردن، قرب و قاطی کردن، چِلّاندَن و فِشُردَن. مثلاً میگن: برای پخت شامی بای ...
در پارسیِ میانه واژه ای بود به نامِ نیبِگ ( Nibeg ) که برابر است با کتاب که واژه ای است تازی. البته شمار بسیاری از دوستان واژه های دیوان و نَسک را هم ...
برابر است با واژۀ اَرَبیِ کتاب در پارسی میانه واژه نیبگ ( nibeg ) واژه رایجی به معنی کتاب در کل بوده است ( در معنی سنگ نوشته یک بار به کار رفته است ...
تارک یک واژه عربی و زابِ نهادی است. یعنی رها کننده و ترک کننده. صلاة هم که واژه ای اسلامی و عربی است که در پارسی میشود نماز پس روی هم رفته به کسی می ...
ژاژ 👈🏼 کنایه از سخنِ بیهوده، چرند و چرت و پرت ژاژاخا 👈🏼 بیهوده گو، کسیکه سخن چرند و بی ارزش میزنه ( زاب فاعلی ) ژاژخایی 👈🏼 چرندگویی، بیهوده گو ...
مهم عربی است. بنابراین بایستی از واژگانی دیگر که ایرانی هستند بهره جوییم. دوستانی مِهَند و کِرامَند را پیشنهاد دادند که همتاهای بدی نیستند. ولی در ان ...
ریشۀ این واژه پارسی است، نه ترکی. ترک ها این واژه را مانند بسیار واژگانِ دیگر از زبان پارسی وام گرفتند. البته گمانه زنی هایی هم هست که میگویند این وا ...
[گویش اراکی] خوانش: تُ لُّ ن Tollon به چَمِ ( معنیِ ) بسیار داغ بیشتر برای لوازم آشپزخانه، به ویژه دیگ و قابلمه و کاسه به کار میره
Yoot یا Yute همان Youth است ولی گاهی به معنی بچه و فرزند هم است. بیشتر تحت تأثیر گویش جاماییکایی این واژه ساخته شده. damn, she wants a black yoot
یک زاب است به چَمِ چیزیکه گمان میکنیم بایستی بسیار خفن، شگفت انگیز، گران و ویژه نمونه: برات یک هدیه خریدم. اونقدرا که فکر میکنی خاص و آنچنانی نیستش. ...
راه بندان !what a nasty traffic : عجب راه بندانِ گَندی 😡😒
این واژه فرانسوی است ( Entracte ) در انگلیسی به جای آن از Intermission بکار میبرند. معنی این واژه میشه: a short break between the parts of a perform ...
واژۀ برانکارد ریشۀ لاتین و فرانسوی دارد که به انگلیسی و فارسی راه یافته. البته در انگلیسی آنرا به کار نمیبرند. در انگلیسی از ۲ واژۀ Stretcher و Gurn ...
به انگلیسی: First - person singular به عربی: اول شخص مفرد به پارسی: ؟؟؟؟
مفرد بیش از اندازه عربی است و بایستی برای این واژۀ انگلیسی برابری پارسی برگزینیم. First - person singular : اول شخص مفرد ( که هر ۳تاش عربی بود و بای ...
زبان میانجی یک زبان است که بین دو گروه که زبان مادری مشترک ندارند، به کار می رود، به خصوص اگر یک زبان سوم به کار رود که با زبان هر دو گروه متفاوت باش ...
used to praise a person who has done something well خیلی مردی پرچمت بالاست بنازمت