پیشنهادهای A L C Y O N E U S (٨,٦٠١)
( نام ) توفانی پُرباد، خشن، نابودکننده و درهم کوبنده زاب ( صفت ) آن میشود Tempestuous به چَمِ: 1. literary : affected by a tempest : stormy 2. full ...
در زبان فرانسوی، Liaisonهمان خوانشِ واژگان است، به گونه ای که در آن چنانچه شدنی است، پایان یک واژه را به بخش آغازین واژۀ پَسین میچسبانیم و با هم میخو ...
۲ واژۀ سِپَند و وَرجاوَند که سراسر پارسی و ایرانی هستند را همتاهای مقدس و شریف میدانند.
در فرانسوی MDR دقیقاً همانند LOL در انگلیسی است که یعنی: MDR – Mort de Rire
مُرداد❌ اَمُرداد✅
چَلپاسِه واژه ای است که بیشتر در خوراسان ( افغانستان ) و در خاورِ ایران بکار میرود. چلپاسه همان سوسمار و بزمجه است ( یا گونه ای ویژه از آن )
کوپُن ( Coupon ) واژه ای است که هم در فرانسوی هست و هم در انگلیسی. اکنون ببینیم کوپن به چه معناست: معمولاً یک تکه کاغذ چاپ شده کوچک که به شما امکان م ...
همۀ جهان نام این پهنۀ آبی در اَپاختَرِ ( شمال ) ایران را دریای کاسپین میدانند، به جز جمهوری جعلی باکو ( آران ) ، دولت فاشیست ترکیه و شوربختانه حکومت ...
در گویش اراکی. . . به شنا کردن، آبتَنی کردن هم میگویند
نماهنگ میشود همان Music Video ولی پیشنهاد کاربر گرامی بسیار ریزبینانه و خوب بود. دیدآوا و نماوا هر دو پاسخگوی همتا بودنِ این واژۀ اروپایی هستند.
پادواژه، پادچم، پادنام
همتا، هم ارز، برابر، هم چم synonym, Equivalent
به یاد سپردن به خاطر سپردن از بر کردن بر کردن
کارآمد، کارساز، کارا، پربازده، پاسخگو، بازده مند، بهره ور، بهینه 🚨 بازدهی را همتای واژۀ Efficiency است، نه واژۀ Efficient. ⚠️ اثر واژه ای است عربی، ...
منسوخ واژه ای است تازی ( عربی ) که همتاهای گوناگونی را میتوان برای آن در نگر گرفت. ولی از این ها هم میتوان بهره برد: از دور بیرون ( خارج ) شده از کا ...
همۀ جهان نام این پهنۀ آبی در اَپاختَرِ ( شمال ) ایران را دریای کاسپین میدانند، به جز جمهوری جعلی باکو ( آران ) ، دولت فاشیست ترکیه و جمهوری اسلامی. ح ...
اینکه این واژه از چه زبانی به پارسی راه یافته را نمیدانم، ولی هویداست که یا این واژه از زبانی دیگر به پارسی آمده یا معرب و تورکی شدۀ یک واژه پارسی اس ...
[گویش اراکی] کِلاشیدن یعنی خاراندن. مثلاً به اون وسیله هایی که باهاش پشت و کمرمون را میخارونیم میگویند گُرده کَلاش یا گُرده کِلاش. البته برخی میگویند ...
۱. [کِلاش]: تفنگِ کلاشینکف ۲. [کُلاش]: عامیانۀ کُلاهش یا کلاهِ او. ۳. [کَلّاش]: هفت خط، کلاهبردار، غلطی، قالتاق، شارلاتان، مَکّار، حیله گر / مفت خور ...
گاهی میشه به جای زیاد از چندان به کار برد. نمونه: زیاد مهم نیست که کی بشه رئیس جمهور. چندان مهم نیست که کی بشه رئیس جمهور. نمونه: چی سفارش بدم؟ زی ...
شوالیه واژه ای است فرانسوی که به پارسی میشه شهسوار و سوارکارِ زبده و پرافتخار و بلندپایه ( و گاهی اشراف زاده )
کشوری که از هر سو بشرده و دژمند ( محصور ) در خشکی باشد و به آبهای آزاد دسترسی نداشته باشد را a landlocked country مینامند. bro got a landlocked coun ...
کمینه و بیشینه را برابر با حداکثر و حداقل یا همان ماکسیمم و مینیمم میدانند. بهتر است برای اقلیت و اکثریت ( که بیشتر برای جمعیت افراد در جامعه بکار ...
ادرار = بول = گمیز = پیشاب = شاش = چُر = piss = urine 🚨 نکته : توجه کنید که ادرار و بول از زبانِ عربی هستند. پس بهتر است از یکی از واژگانِ زیر بهره ...
ریشه شناسی و اینکه این واژه از چه زبانی به پارسی راه یافته و یا اینکه اصلاً این واژه پارسی است یا نه را نمیدانم. ولی این واژه همتا و برابری است برای ...
yt = white yt men invaded africa
پاتَرمیک گرایی را میتوان جایگزینی بهتر برای واژۀ ملی گرایی دانست. ( پاتَرم=مِلَّت / پاتَرمیک=مِلّی ) در انگلیسی از ۲ واژۀ Nationalism و Patriotism ب ...
[کاوژاه] به روشی هنجارشکن و با بی توجهی از خیابان گذر کردن [no obj] : to cross a street carelessly or at an illegal or dangerous place ◀️ The police ...
A concise history of France : دیرینه شناسی گزیده و فشردۀ فرانسه Concise همان Summarised است. = گزیده، فشرده، خلاصه و مختصر
پُرنِگر باشید تا این ۲ پدیده را با یکدیگر اشتباه نگیرید. ∆ IRIS : رنگاور، عِنَبیه یا تیتَک ( دایرۀ رنگی چشم که در هر انسان به رنگی ویژه است. مانند س ...
شکسته ( نوشته، دبیره و دست خط ) Generally avoid joined - up writing as it is harder to read : دوری کنید از شکسته نویسی، از آنجا که خواندنش سخت تر اس ...
کاردوش گرا - کاردوش محور کلاسی کامروا و کارآمد است که کاردوش گرا باشد. یعنی یکسره از دانش آموزان بخواهی که کارها و تمرین هایی را انجام دهند و مدام ا ...
این واژه اَرَبی است و باید جایگزینی پارسی برای آن جای بیاندازیم تا همگان بکار ببرند. خواهشمندیم دوستان ادب دان در این زمینه روشنگری بکنند.
جمع کنید این واژه های مسخره انگلیسی را از تو فارسی. سوبر واژه ای است لاتین که به فرانسویِ کهن و سپس به انگلیسیِ میانه راه یافته است که به چَمِ ( معنی ...
روی سخنم با جوان هاست ( خودم هم از نسل نوین هستم ) . انقدر این واژگان مسخرۀ انگلیسی را نَچَپونید تو گفتارِ پارسی تون. بی شوخی گمان میکنید خفن به نگر ...
روی سخنم با جوان هاست ( خودم هم از نسل نوین هستم ) . انقدر این واژگان مسخرۀ انگلیسی را نَچَپونید تو گفتارِ پارسی تون. بی شوخی گمان میکنید خفن به نگر ...
چِشم غُرِّه دادن یا رفتن به کسی همان اخم کردن و با خشم به کسی نگاه کردن است. در گویش اراکی بسیار بکار میرود. به انگلیسی : Frown
Mastermind هم نام است و هم کارواژه. ولی چمارها: ۱. انسانی بسیار باهوش و زرنگ - عقلِ کل ( n ) ۲. کسیکه برنامه ریزی میکند و چیزی را سازماندهی میکند - ...
پا به پای کسی پیش آمدن ( و جا نماندن ) You're hard to keep up with because you talk too fast : بسیار دشوار است که جا نموند از شما، چونکه بسیار تند س ...
[کارواژه] 🔴 to reply to something in a quick and often angry way ◀️ “That's not true!” she retorted. ◀️ She retorted angrily that it wasn't true. ...
این واژه از فرانسوی به انگلیسی راه یافته و چَمارِ آن در زبان انگلیسی نسبت به آنچه که در فرانسوی بوده دِگَرِش یافته است. ولی در انگلیسی میشود: You mad ...
این واژه یک نام شمارش ناپذیر است. 🔴 a condition or mental illness that causes people to think that they have great or unlimited power or importanc ...
خلیجِ عربی؛ نامی است تخیلی که تنها در مغز پوسیده و دلهای چرکین پان عربها یافت میشود. حتی واژۀ خلیج هم پشتوانۀ پارسی دارد که از ریشه خلیدنِ پارسی گرفت ...
خلیجِ عربی نامی است تخیلی که تنها در مغز پوسیده و دلهای چرکین پان عربها یافت میشود. حتی واژۀ خلیج هم پشتوانۀ پارسی دارد که از ریشه خلیدن گرفته شده. و ...
informal 🔴 an important or influential person. ◀️ "once he got to college he was a big shot right away" ◀️ Big shots rule only because you choose t ...
این واژه از زبان آلمانی و ییدیش ( که زیان یهودیان اشکنازی بوده است ) وارد انگلیسی آمریکیایی شده است. به انسان شریف و ورجاوند گفته میشود. He's a men ...
دوستان توجه فرمائید که پماد؛ ریختِ فرانسویِ یک واژۀ ایتالیایی است که خود از زبانِ لاتین آمده. پس یعنی: فرانسوی ( pommade ) 👉🏼 ایتالیایی ( pomata ) ...
دوستان توجه فرمائید که پماد؛ ریختِ فرانسویِ یک واژۀ ایتالیایی است که خود از زبانِ لاتین آمده. پس یعنی: فرانسوی ( pommade ) 👉🏼 ایتالیایی ( pomata ) ...
دوستان توجه فرمائید که پماد؛ ریختِ فرانسویِ یک واژۀ ایتالیایی است که خود از زبانِ لاتین آمده. پس یعنی: فرانسوی ( pommade ) 👉🏼 ایتالیایی ( pomata ) ...
انسانی که خود را به سببِ جنسیت یا کشورش از دیگری بالار و بهتر می بیند. [more chauvinist; most chauvinist] disapproving : 🔴 believing that your coun ...