پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٤٣)

بازدید
١٠,٣٤١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوپُن ( Coupon ) واژه ای است که هم در فرانسوی هست و هم در انگلیسی. اکنون ببینیم کوپن به چه معناست: معمولاً یک تکه کاغذ چاپ شده کوچک که به شما امکان م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

همۀ جهان نام این پهنۀ آبی در اَپاختَرِ ( شمال ) ایران را دریای کاسپین میدانند، به جز جمهوری جعلی باکو ( آران ) ، دولت فاشیست ترکیه و شوربختانه حکومت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گویش اراکی. . . به شنا کردن، آبتَنی کردن هم میگویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نماهنگ میشود همان Music Video ولی پیشنهاد کاربر گرامی بسیار ریزبینانه و خوب بود. دیدآوا و نماوا هر دو پاسخگوی همتا بودنِ این واژۀ اروپایی هستند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پادواژه، پادچم، پادنام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همتا، هم ارز، برابر، هم چم synonym, Equivalent

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به یاد سپردن به خاطر سپردن از بر کردن بر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کارآمد، کارساز، کارا، پربازده، پاسخگو، بازده مند، بهره ور، بهینه 🚨 بازدهی را همتای واژۀ Efficiency است، نه واژۀ Efficient. ⚠️ اثر واژه ای است عربی، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

منسوخ واژه ای است تازی ( عربی ) که همتاهای گوناگونی را میتوان برای آن در نگر گرفت. ولی از این ها هم میتوان بهره برد: از دور بیرون ( خارج ) شده از کا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همۀ جهان نام این پهنۀ آبی در اَپاختَرِ ( شمال ) ایران را دریای کاسپین میدانند، به جز جمهوری جعلی باکو ( آران ) ، دولت فاشیست ترکیه و جمهوری اسلامی. ح ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اینکه این واژه از چه زبانی به پارسی راه یافته را نمیدانم، ولی هویداست که یا این واژه از زبانی دیگر به پارسی آمده یا معرب و تورکی شدۀ یک واژه پارسی اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[گویش اراکی] کِلاشیدن یعنی خاراندن. مثلاً به اون وسیله هایی که باهاش پشت و کمرمون را میخارونیم میگویند گُرده کَلاش یا گُرده کِلاش. البته برخی میگویند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. [کِلاش]: تفنگِ کلاشینکف ۲. [کُلاش]: عامیانۀ کُلاهش یا کلاهِ او. ۳. [کَلّاش]: هفت خط، کلاهبردار، غلطی، قالتاق، شارلاتان، مَکّار، حیله گر / مفت خور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گاهی میشه به جای زیاد از چندان به کار برد. نمونه: زیاد مهم نیست که کی بشه رئیس جمهور. چندان مهم نیست که کی بشه رئیس جمهور. نمونه: چی سفارش بدم؟ زی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شوالیه واژه ای است فرانسوی که به پارسی میشه شهسوار و سوارکارِ زبده و پرافتخار و بلندپایه ( و گاهی اشراف زاده )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشوری که از هر سو بشرده و دژمند ( محصور ) در خشکی باشد و به آبهای آزاد دسترسی نداشته باشد را a landlocked country مینامند. bro got a landlocked coun ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کمینه و بیشینه را برابر با حداکثر و حداقل یا همان ماکسیمم و مینیمم میدانند. بهتر است برای اقلیت و اکثریت ( که بیشتر برای جمعیت افراد در جامعه بکار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ادرار = بول = گمیز = پیشاب = شاش = چُر = piss = urine 🚨 نکته : توجه کنید که ادرار و بول از زبانِ عربی هستند. پس بهتر است از یکی از واژگانِ زیر بهره ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسی و اینکه این واژه از چه زبانی به پارسی راه یافته و یا اینکه اصلاً این واژه پارسی است یا نه را نمیدانم. ولی این واژه همتا و برابری است برای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

yt = white yt men invaded africa

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاتَرمیک گرایی را میتوان جایگزینی بهتر برای واژۀ ملی گرایی دانست. ( پاتَرم=مِلَّت / پاتَرمیک=مِلّی ) در انگلیسی از ۲ واژۀ Nationalism و Patriotism ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[کاوژاه] به روشی هنجارشکن و با بی توجهی از خیابان گذر کردن [no obj] : to cross a street carelessly or at an illegal or dangerous place ◀️ The police ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A concise history of France : دیرینه شناسی گزیده و فشردۀ فرانسه Concise همان Summarised است. = گزیده، فشرده، خلاصه و مختصر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پُرنِگر باشید تا این ۲ پدیده را با یکدیگر اشتباه نگیرید. ∆ IRIS : رنگاور، عِنَبیه یا تیتَک ( دایرۀ رنگی چشم که در هر انسان به رنگی ویژه است. مانند س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکسته ( نوشته، دبیره و دست خط ) Generally avoid joined - up writing as it is harder to read : دوری کنید از شکسته نویسی، از آنجا که خواندنش سخت تر اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کاردوش گرا - کاردوش محور کلاسی کامروا و کارآمد است که کاردوش گرا باشد. یعنی یکسره از دانش آموزان بخواهی که کارها و تمرین هایی را انجام دهند و مدام ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه اَرَبی است و باید جایگزینی پارسی برای آن جای بیاندازیم تا همگان بکار ببرند. خواهشمندیم دوستان ادب دان در این زمینه روشنگری بکنند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

جمع کنید این واژه های مسخره انگلیسی را از تو فارسی. سوبر واژه ای است لاتین که به فرانسویِ کهن و سپس به انگلیسیِ میانه راه یافته است که به چَمِ ( معنی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

روی سخنم با جوان هاست ( خودم هم از نسل نوین هستم ) . انقدر این واژگان مسخرۀ انگلیسی را نَچَپونید تو گفتارِ پارسی تون. بی شوخی گمان میکنید خفن به نگر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

روی سخنم با جوان هاست ( خودم هم از نسل نوین هستم ) . انقدر این واژگان مسخرۀ انگلیسی را نَچَپونید تو گفتارِ پارسی تون. بی شوخی گمان میکنید خفن به نگر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چِشم غُرِّه دادن یا رفتن به کسی همان اخم کردن و با خشم به کسی نگاه کردن است. در گویش اراکی بسیار بکار میرود. به انگلیسی : Frown

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Mastermind هم نام است و هم کارواژه. ولی چمارها: ۱. انسانی بسیار باهوش و زرنگ - عقلِ کل ( n ) ۲. کسیکه برنامه ریزی میکند و چیزی را سازماندهی میکند - ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پا به پای کسی پیش آمدن ( و جا نماندن ) You're hard to keep up with because you talk too fast : بسیار دشوار است که جا نموند از شما، چونکه بسیار تند س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[کارواژه] 🔴 to reply to something in a quick and often angry way ◀️ “That's not true!” she retorted. ◀️ She retorted angrily that it wasn't true. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

این واژه از فرانسوی به انگلیسی راه یافته و چَمارِ آن در زبان انگلیسی نسبت به آنچه که در فرانسوی بوده دِگَرِش یافته است. ولی در انگلیسی میشود: You mad ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه یک نام شمارش ناپذیر است. 🔴 a condition or mental illness that causes people to think that they have great or unlimited power or importanc ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

informal 🔴 an important or influential person. ◀️ "once he got to college he was a big shot right away" ◀️ Big shots rule only because you choose t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه از زبان آلمانی و ییدیش ( که زیان یهودیان اشکنازی بوده است ) وارد انگلیسی آمریکیایی شده است. به انسان شریف و ورجاوند گفته میشود. He's a men ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان توجه فرمائید که پماد؛ ریختِ فرانسویِ یک واژۀ ایتالیایی است که خود از زبانِ لاتین آمده. پس یعنی: فرانسوی ( pommade ) 👉🏼 ایتالیایی ( pomata ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان توجه فرمائید که پماد؛ ریختِ فرانسویِ یک واژۀ ایتالیایی است که خود از زبانِ لاتین آمده. پس یعنی: فرانسوی ( pommade ) 👉🏼 ایتالیایی ( pomata ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان توجه فرمائید که پماد؛ ریختِ فرانسویِ یک واژۀ ایتالیایی است که خود از زبانِ لاتین آمده. پس یعنی: فرانسوی ( pommade ) 👉🏼 ایتالیایی ( pomata ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

انسانی که خود را به سببِ جنسیت یا کشورش از دیگری بالاتر و بهتر می بیند. [more chauvinist; most chauvinist] disapproving : 🔴 believing that your cou ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

🔴 a person regarded as having an attractive body but unattractive facial features ( typically used of a woman ) . ◀️ pass. she's a butterface : به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گستاخی نکن. 🔴 to face with defiance or impudence

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱. مردن ۲. ترکیدن ◀️ If she can get close enough to her without getting her head popped off, who know? : اگه بتونه بهش نزدیک بشه و کله اش نترکه، شا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Covert متضاد Overt است. Covert یعنی سِرّی، پنهان و ناپیدا. overt هم یعنی هویدا، پیدا و چیزی که به آسانی دیده میشود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه ایست فرانسوی با معنی Butcher

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Don't hold your breath : بسهوده دل خودت را صابون نزن روی هم رفته، این عبارت زمانی بکار گرفته میشه که گویای این باشه که چیزی که مدنظر شماست رخ نخواهد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان آلمانی، به شمارۀ ۱۱ که در انگلیسی میشود eleven، اِلف میگویند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پاژنامِ ( لقب ) تیم ملی فوتبال فرانسه که واژه ای است فرانسوی به چَمِ ( معنی ) آبی ها یا The blue ones