پیشنهادهای A L C Y O N E U S (٨,٦٠١)
برج واژه ای است که در عربی بسیار بکار میره و به پارسی راه یافته. به پیرو دیدگاه برخی دوستان در اینجا، ریشهٔ این واژه میتواند چیزی جز عربی باشد. ولی م ...
با درود. یکی دیگر از واژگانِ بیگانه که شوربختانه در میانِ مردمِ ما گسترش پیدا کرده همین واژهٔ ترید است. نخست باید دانست که این واژه از زبانِ ژرمنِ که ...
دیگر جاهای ایران را نمیدونم این واژه به چه معنایی بکار میره، اما در منطقه ی ما، ژیگول برابر است با خوشتیپ، خوش پوش، قرتی و حتی سوسول. ریشه شناسی این ...
هر چند هر دوی این واژه ها عربی هستند و نه پارسی، اما بایستی بدانیم که همین را هم نادرست خوانش می کنیم و نادرست می نویسیم زیرا واژه ی دوم آباد نیست و ...
یکی دیگر از واژگان بیگانه که در ۵ سال گذشته ( به ویژه در میان آشپزهای اینستاگرامی ) بسیار گسترش پیدا کرده همین واژه است که از لاتین درونِ زبانِ انگلی ...
بی همتا، unique, special یعنی چیزی که برابر و شبیه ی نداشته باشد
Chinvat Bridge Zoroastrian mythological location The Chinvat Bridge ( Avestan: 𐬗𐬌𐬥𐬬𐬀𐬙𐬋 𐬞𐬈𐬭𐬈𐬙𐬏𐬨 Cinvat� Peret�m, "bridge of judgement" ...
از دید من میتوان از واژه ی پارسی [ واپاشی خواه] یا [جدایی خواه] برای واژه ی تماماً عربی تجزیه طلب بهره جست. البته واژگان دیگری هم می شود برای این واژ ...
درود بیکران. توجه کنید که: Dialect🇺🇸 = گویش🇮🇷 = لهجة🇸🇦 Language🇺🇸 = زبان🇮🇷 = لغة🇸🇦 Accent🇺🇸 = لهجه🇮🇷 = لکنة🇸🇦 چند نکته: ۱. پس دیدیم ...
درود بیکران. توجه کنید که: Dialect🇺🇸 = گویش🇮🇷 = لهجة🇸🇦 Language🇺🇸 = زبان🇮🇷 = لغة🇸🇦 Accent🇺🇸 = لهجه🇮🇷 = لکنة🇸🇦 چند نکته: ۱. پس دیدیم ...
زمانی که می گوییم فلانی در باغ نیست، به این چم است که ایشان شوت و پرت تشریف دارند. یعنی اصلاً در جریان رویدادهای دور و بر نیست. اما اگر گفتیم فلانی ...
زمانی که می گوییم فلانی در باغ نیست، به این چم است که ایشان شوت و پرت تشریف دارند. یعنی اصلاً در جریان رویدادهای دور و بر نیست. اما اگر گفتیم فلانی ...
زمانی که می گوییم فلانی در باغ نیست، به این چم است که ایشان شوت و پرت تشریف دارند. یعنی اصلاً در جریان رویدادهای دور و بر نیست. اما اگر گفتیم فلانی ...
زمانی که می گوییم فلانی در باغ نیست، به این چم است که ایشان شوت و پرت تشریف دارند. یعنی اصلاً در جریان رویدادهای دور و بر نیست. اما اگر گفتیم فلانی ...
أب🇸🇦 پدر🇮🇷 أم🇸🇦 مادر🇮🇷 أخ🇸🇦 برادر🇮🇷 أخت🇸🇦 خواهر🇮🇷 عمه🇸🇦 اَفدَریزه، کاکی، توریا🇮🇷 عمو🇸🇦 اَفدَر🇮🇷 دایی، کاکو🇮🇷 خاله، دایزه🇮� ...
أب🇸🇦 پدر🇮🇷 أم🇸🇦 مادر🇮🇷 أخ🇸🇦 برادر🇮🇷 أخت🇸🇦 خواهر🇮🇷 عمه🇸🇦 اَفدَریزه، کاکی، توریا🇮🇷 عمو🇸🇦 اَفدَر🇮🇷 دایی، کاکو🇮🇷 خاله، دایزه🇮� ...
أب🇸🇦 پدر🇮🇷 أم🇸🇦 مادر🇮🇷 أخ🇸🇦 برادر🇮🇷 أخت🇸🇦 خواهر🇮🇷 عمه🇸🇦 اَفدَریزه، کاکی، توریا🇮🇷 عمو🇸🇦 اَفدَر🇮🇷 دایی، کاکو🇮🇷 خاله، دایزه🇮� ...
أب🇸🇦 پدر🇮🇷 أم🇸🇦 مادر🇮🇷 أخ🇸🇦 برادر🇮🇷 أخت🇸🇦 خواهر🇮🇷 عمه🇸🇦 اَفدَریزه🇮🇷 عمو🇸🇦 اَفدَر🇮🇷 دایی🇮🇷 خاله، دایزه🇮🇷 ابن🇸🇦 فرزند پسر ...
if you're spent, you're very much tired and empty of energy
اوبی در پارسی عامیانه، یک واژه ی توهین آمیز به گرایش جنسی همجنسگرایی مردان یا همان Gay است. به چَمِ ( بچه کونی ) و یا ( سولاخی ) . در کل به فردی که ا ...
بی بارت، بی ریخت، بدترکیب، زشت، کریه، کریه المنظر، بدسیما، بدجلوه
ویلا واژه ای است لاتین، که به ایتالیایی، سپس به آلمانی، فرانسوی و انگلیسی راه پیدا کرده است. تعریف های گوناگونی از این واژه شده است که همگی یک گونه خ ...
درباره یِ ویدیوهایی که افرادِ آن با هم از پیش هماهنگ کرده اند و دارند از الکی نقش بازی می کنند و از پیش صحنه سازی و هماهنگ شده است همه ی اون ویدیو، ا ...
درباره یِ ویدیوهایی که افرادِ آن با هم از پیش هماهنگ کرده اند و دارند از الکی نقش بازی می کنند و از پیش صحنه سازی و هماهنگ شده است همه ی اون ویدیو، ا ...
درباره یِ ویدیوهایی که افرادِ آن با هم از پیش هماهنگ کرده اند و دارند از الکی نقش بازی می کنند و از پیش صحنه سازی و هماهنگ شده است همه ی اون ویدیو، ا ...
درباره یِ ویدیوهایی که افرادِ آن با هم از پیش هماهنگ کرده اند و دارند از الکی نقش بازی می کنند و از پیش صحنه سازی و هماهنگ شده است همه ی اون ویدیو، ا ...
elapse فعلی است که برای سپری شدن و گذشتن زمان به کار می رود. Elapsed time : زمان سپری شده ( گذشته ) Remaining Time : زمان باقیمانده
تساهل، مراعات، آسان گیری، پذیرش Tolerance, Leniency, Lenience رواداری در سطوح پیچیده تر به pluralism بدل می شود. چه در آزادی ادیان، چه در امور فلسفی ...
حالم را به هم میزنی make someone's skin/flesh crawl idiom : to cause someone to have an uncomfortable feeling of fear or disgust. ◀️ Just thinkin ...
کودک چِهر : Baby - Face
شمع خودرو در اتومبیل، شمع ابزاری است برای انتقال جرقه های متناوب برق داخل سیلندرها که در انتهای سیلندر و روی سرسیلندر در موتور اتومبیل نصب می شود و ...
a name for a place or group of people that is only used outside that place or group. ◀️ Navajo is an exonym for the people that call themselves the ...
جناب جلال الدین محمد بلخی ( رومی/مولوی/مولانا ) می فرماید: ”لیک دعوت واردست از کردگار با قبول و ناقبول او را چه کار“ مانک: دعوت دیگران ( به دین و م ...
WAGE : مقدار پولی که به یک کارگر براساس تعداد ساعات، روزهای کاری و غیره پرداخت می شود: دستمزد WAGER : توافق نامه ای که در آن افراد سعی می کنند حدس بز ...
WAGE : مقدار پولی که به یک کارگر براساس تعداد ساعات، روزهای کاری و غیره پرداخت می شود: دستمزد WAGER : توافق نامه ای که در آن افراد سعی می کنند حدس بز ...
خداحافظ در ایران بیشتر به صورت ( خدافِز ) تلفظ میشود. خدا پارسی است ولی حافظ عربی. برابر پارسی آن می شود خدانگهدار. خدا نگهدار شما باشد
آمریکا ( قاره ) : America ایالات متحده ( کشور ) : The United States / the US ایالات متحده آمریکا ( کشور ) : The United States of America / USA ولی ه ...
⬛ ویکی پدیا زِنهاره یا اِتمامِ حُجَّت یا اولتیماتوم ( به انگلیسی: Ultimatum ) در دیپلماسی به اخطار کتبی نهایی دولتی به دولت دیگر در مورد انجام دادن ک ...
Runs in the family یعنی یک بیماری در خانواده ی یک شخص ارثی است و رواج و شیوع داره. مثال: Obesity runs in my family : فربه گی در خانواده ی من رواج دا ...
noun formal 1 : the act of causing two people or groups to become friendly again after an argument or disagreement [noncount] ◀️ Signing the trade a ...
adjective [more ubiquitous; most ubiquitous] : 🔴 seeming to be seen everywhere ◀️ ubiquitous celebrities ◀️ The company's advertisements are ubiquit ...
بازنده، بی عرضه، ببوگلابی، بی لیاقت، ناتوان و بی دست و پا کسیکه همه ش می بازه و نمیتونه بِبَرِه
از قدیم الایام ❌ از دیرباز ✅
دَم واژه ای است که در پارسی به معنای نَفَس ( Inhale & Exhale ) است و در عربی هم وجود دارد ولی با معنی خون ( Blood ) . اگر توجه کرده باشید نفس یک انسا ...
حکیم ابوالقاسم فردوسی، بزرگترین سراینده ی پارسی گوی تاریخ که زبان ما به واسطه ی وجود ایشان حفظ شده است.
ابوبکر صدیق شیخ عتیق ۲ لقبی که محمد به ابوبکر داد
آکنده از = پر و مملو از = سرشار از
Adobe: خِشْتْ ( n/adj ) Straw: کاه ◀️ Yazd is the oldest afobe city in the world
وایرال واژه ای است بیگانه. بنابراین بهتر است از ( فراگیر ) به عنوان جایگزین بهره ببریم. حتی ترند ( Trend ) هم بدین معناست. یعنی چیزی که فراگیر شده ال ...
وایرال واژه ای است بیگانه. بنابراین بهتر است از ( فراگیر ) به عنوان جایگزین بهره ببریم. حتی ترند ( Trend ) هم بدین معناست. یعنی چیزی که فراگیر شده ال ...