پیشنهادهای A L C Y O N E U S (٨,٦٤٣)
⚜️موبد موبَد در کیش زرتشتی یا آیین مزدیسنا به فرد روحانی گفته می شود. این واژه در شاهنامه کارکرد بسیار دارد ولی اصطلاح موبد در منابع دیگر نظیر اوستا ...
⚜️موبد موبَد در کیش زرتشتی یا آیین مزدیسنا به فرد روحانی گفته می شود. این واژه در شاهنامه کارکرد بسیار دارد ولی اصطلاح موبد در منابع دیگر نظیر اوستا ...
⚜️موبد موبَد در کیش زرتشتی یا آیین مزدیسنا به فرد روحانی گفته می شود. این واژه در شاهنامه کارکرد بسیار دارد ولی اصطلاح موبد در منابع دیگر نظیر اوستا ...
⚜️موبد موبَد در کیش زرتشتی یا آیین مزدیسنا به فرد روحانی گفته می شود. این واژه در شاهنامه کارکرد بسیار دارد ولی اصطلاح موبد در منابع دیگر نظیر اوستا ...
عرب قحطانی به مردم عرب گفته می شود که دارای اصالت یمنی باشند. عرب باقیه خود به دو دسته تقسیم می شوند: عرب عاربه ( یعنی عرب خالص و اصیل ) یا قحطانیان ...
soy milk
Soy milk همان شیر سویا است.
واحدهای ویژه ارتش امپراتوری عثمانی
Who's that? این کیه؟ No comment : نظری ندارم - چیری برای گفتن ندارم ( نمیخوام بگم یا نمیدونم )
عسل واژه ای است غیرپارسی از زبان عربی، که بهتر است به جای آن از واژۀ انگبین استفاده کرد. سرایندۀ بی نظیر ایرانی، جناب سعدی می فرماید: وه که گر بر خو ...
از لحاظ = از نظر = از دید = از نگاه = از نگر همگی یکسان هستند. با این تفاوت که لحاظ و نظر عربی هستند و بقیه همگی پارسی.
همون قطعاً و یقیناً و واقعاً عربی که بکار میبریم. برای نمونه: - ما بایستی در این ناحیه درختان بسیار بیشتری بکاریم. - هر آینه دوست من. هر آینه. ( ...
Human: مردم People: مردمان بله. در گذشته، مردم مفرد بود و به جای وام واژگانِ بشر، آدم و انسان بکار میرفت و جمع آن مردمان بود. اما با گذشت زمان شوربخ ...
Beneficence : نیکوکاری - احسان - نیکی - سودرسانی - خوبی - خوبی گُسترانی - کَرَم Beneficent : نیکوکار - نیکو - سودرسان - خوبی گُستران - خوب - کریم ...
Beneficence : نیکوکاری - احسان - نیکی - سودرسانی - خوبی - خوبی گُسترانی - کَرَم Beneficent : نیکوکار - نیکو - سودرسان - خوبی گُستران - خوب - کریم ...
جالب است که بدانید که نام مصر از زبان پارسی و اَکَدی آمده است. نام ایجِپت از یونانی آمده. در حالیکه خودِ مصریان به کشورشان میگفتند کِمِت. دربارۀ کش ...
جالب است که بدانید که نام مصر از زبان پارسی و سپس اَکَدی آمده است. نام ایجِپت از یونانی آمده. در حالیکه خودِ مصریان به کشورشان میگفتند کِمِت. حتی خ ...
۱. [وَلی] : واژه ای عربی به چَمِ دوست، نگهبان یا کسی که عهده دار انجام کارهای کس دیگر باشد. ۲. [وَلی] : ولیکن و اما که استثناء را رساند. ۳. [وِلّی] ...
در گویش اراکی به صورت وِیلُن تلفظ میشه. به فردی گفته میشه که بی خانمان، در به در، ولنگار، سرگردان و حتی هرزه هست. کسیکه زیاد در خانه پیداش نمیشه و یک ...
?what do you foresee for us : چه آینده ای برای ما میبینی؟
Outsider : بیگانه، غریبه، اجنبی، خارجی
planet : اُلوا، هَرباسپ، کوکب، سیاره planetary : صفتِ واژۀ بالاست. The new planetary governor of Arrakis: سیاره دارِ جدیدِ اراکیس
دوستان کوکب نمیشه ستاره. کوکب یعنی سیاره. برای ستاره در عربی از نجم و نجمة استفاده میکنند . ( خورشید را در عربی میگن الشمس ) . پس اگر اُلوا برابر باش ...
درود بر All hail king Phillip the second : درود بر پادشاه فیلیپ دوم
پیش گویی ◀️ the prophecy has been accomplished : پیشگویی به حقیقت پیوسته
to get someone killed ◀️ Jenson is going to get him killed : جنسن اون را به کشتن میده ( خواهد داد )
صلح کردن با - آشتی کردن با Persia made peace with Rome : ایران با روم صلح کرد
It's a hard crossing : رد شدن ازش سخته
🔴a covered bed that has long poles on the bottom and that was used in the past for carrying a very important person تخت روان
اسم شمارش پذیر 🔴 a priest or minister in the Christian church ◀️ Reverend mother : مادر روحانی
بی ریا - روراست - بی شیله پیله He's sincere : او بی ریاست.
مسخره بازی کافیه
You are welcome: قابلی نداشت/خواهش میکنم ( در پاسخ به سپاسگزاری دیگران از شما ) You are welcomed: خیلی خوش آمدید ( زمانیکه کسی میاد خونه تون ) You ...
You are welcome: قابلی نداشت ( در پاسخ به سپاسگزاری دیگران از شما ) You are welcomed: خیلی خوش آمدید ( زمانیکه کسی میاد خونه تون ) You are not welc ...
درسته که در انگلیسی واژۀ Rat را برای توهین و کژدهنی به کسی بکار میبرند و ما هم در پارسی گاهی به یک فردِ خائن میگیم موشِ کثیف. اما واژۀ مَموش اصلاً با ...
take someone on a date : کسی را بردن به قرار ( عاشقانه ) i wanna take you on a date : میخوام ببرمت سر قرار
در گویش اراکی، خواهر ( sister ) را به شکل خوآر تلفظ میکنند. البته برخی افراد و اینکه بیشتر در میان سالخوردگان و قدیمی های اراک بکار میره.
سَرَخُّر به فرد بسیار زرنگ، شارلاتان، قالتاق، هفت خط، موذی و تیز و بز گفته میشه. سَرِ خَر به فرد مزاحم و آزاررسان.
[گویش اراکی] ببین! مثال: مُنُ بِین : به من نگاه کن
[گویش اراکی] پدر زن
[گویش اراکی] دیوانه، روان پریش، خُل و چل، روانی
[گویش اراکی] پا برهنه ( یعنی دمپایی یا کفش نداشته باشی )
قدمت واژه ای است عربی. پارسی آن میشود: دیرینگی - پیشینه - کهنگی در انگلیسی هم میشه از واژگان زیر بهره برد: Antiquity, Oldness, Agedness, Ancientness
چُلْم ( پسماند و کثافت درون دماغ ) She's holding and rolling a booger
الهه یک واژه و نام زنانۀ عربی است. الهه در پارسی به چَمِ ( معنی ) ایزدبانو و خدای زن است. در انگلیسی میشه Goddess
Brave یعنی شجاع اما از آنجا که شجاع واژه ایست عربی، بنابراین بهتر است از واژگان زیر بهره ببریم: بی پروا - دلاور - بی باک - دلیر - نترس - تَهَم - تَهَ ...
میرزا حسن مستوفی الممالک ( ۲۴ مهر ۱۲۵۳ خورشیدی آشتیان – ۶ شهریور ۱۳۱۱ تهران ) ، معروف به �آقا�، دولتمرد ایرانی و پنج دوره نخست وزیر ایران ( رئیس الوز ...
عَضُدالدوله ابوشجاع پناه خسرو ( فناخسرو ) دیلمی ( زاده ۲۴ سپتامبر ۹۳۶ میلادی و درگذشته ۲۶ مارس ۹۸۳ ) یکی از امیران خاندان بوئیان در ایران و عراق بود. ...
عضدالدین ابوشجاع آلپ ارسلان محمد ( ۲۰ ژانویهٔ ۱۰۲۹ – ۱۵ دسامبر ۱۰۷۲ ) مشهور به آلپ ارسلان، دومین سلطان از امپراتوری سلجوقی بود که از ۱۰۶۳ تا ۱۰۷۲ میل ...
Crusade: جنگ چلیپایی Crusades: جنگهای چَلیپایی چلیپا واژه ای است پارسی و صلیب عربیِ آن و Cross انگلیسیِ آن ( که خود از لاتین به زبان ایرلندیِ کهن، س ...