پیشنهادهای A L C Y O N E U S (٨,٦٠١)
🔴 [count] : a very long period of time — usually plural Eon همون age هست که با گرفتن s جمع بسته میشه. مثال: ◀️ People have been emigrating to the B ...
نفوذپذیر : Penetrable - Permeable - Pervious نفوذناپذیر : Impenetrable - Inscrutable
۱. احساس نزدیکی، درک و همزادپنداری که یک نفر برای کس دیگه داره؛ به خاطر این که آن دو فرد از شباهات زیادی ( بخصوص در زمینه علایق، سلایق، آرمان ها و ای ...
۱. زمین کشاورزی به همراه خانه ای که در اون محوطه قرار گرفته ( n ) ۲. قطعه ای از زمین دولتی که یک فرد می توانست با زندگی در آن و کشاورزی آن را در زما ...
بسیار ثابت قدم، استوار، باعزم و اراده، فداکار، وفادار، تغییرناپذیر، پایدار نسبت به یک فرد، عقیده و باور یا انگیزه و جنبش و نهضت و هدف ( adj ) Examp ...
Imposing
۱. فردیکه بسیار در مطالعه و یادگیری مُصِرّ و سفت و سخت است ۲. بسیار جدیو هواس جمع و مراقب
Worrying, Concerning
فیستول مقعدی را می توان به عنوان یک تونل باریک در نظر گرفت که دهانه داخلی آن در کانال مقعد و دهانه خارجی آن در سطح پوست در نزدیکی مقعد است. فیستول ...
فیستول ( به فرانسوی: Fistule ) یا ناسور یا به گویش قدیمی دردالسینا در پزشکی به هر نوع ارتباط غیرطبیعی یا مجرای ارتباطی بین دو اندام مختلف یا دو بخش ج ...
🔴 equal in importance or quality to. ◀️ "this home cooking is on a par with the best in the world" در یک سطح قرار داشتن
a boring, studious, or socially inept person.
🔴 succeed in doing something or getting somewhere before someone else. ◀️you'd better get a move on or they'll beat you to it
Stateira II was the daughter of the last Achaemenid shahanshah of Persia, Darius III. At the Battle of Issus ( Alexander's first victory against Dari ...
Stateira II was the daughter of the last Achaemenid shahanshah of Persia, Darius III. At the Battle of Issus ( Alexander's first victory against Dari ...
Stateira II was the daughter of the last Achaemenid shahanshah of Persia, Darius III. At the Battle of Issus ( Alexander's first victory against Dari ...
آیا میدانید واژه ی JASPER از زبان پارسی آمده است؟ Jasper میشه همان سنگ یشم ( دقیق ترش میشه یَشپ ) که از زبان پارسی به عربی، عبری، لاتین، فرانسوی کهن ...
درود بر دوستان. توجه فرمائید یک معنی جالب دیگری هم برای این واژه وجود دارد. اگه این واژه به صورت چَکِّش تلفظ بشه معنایش می شود تخفیف و کاستن قیمت محص ...
در زبان آلمانی Hexe ( تلفظ: Hek. se ) به معنی زن جادوگر است.
۱. نام خانوادگی یکی از محترم ترین رییس جمهورهای ایالات متحده ۲. نام یک شهر باستانی در خاور ( شرق ) بریتانیا که توسط رومی ها ساخته شد.
گاهی به جای گفتن Abraham Lincoln میگن Abe Lincoln که همان کوتاه شده ی لینکلن است. تلفظش هم میشه درست مانند عیب ( اِیب )
Example: Wife: which name do you like more for our son? Kave or Mahdi Husband: Mahdi. I'm a sucker for M names ترجمه: زن: کدوم نام را بیشتر برا پسر ...
بادبزن ( دستی ) به انگلیسی میشه Hand Fan مثال: The hot geisha is fanning herself یا She is hand - fanning herself
یه معنی دیگری که داره اینه که: tending to treat one person, group, or thing better than another یعنی متعصب و از روی غرض و حس عاطفی و نه منطقی مثال: ...
دوستمان نقطه زنی کرد. معنی عامیانه ش میشه بسیار علاقمند به چیزی. مثل: A history buff : یک عاشق دوآتشه ی تاریخ ( یعنی کسی که خیلی تاریخ میخونه و به مس ...
1. Black Stone 2. A masculine medieval name
Whistleblower Muckraker
بسیار محترم ( به سبب کهولت سن، خردمندی، پختگی و تجربیات زندگی و شخصیت ) لایق احترام ( بابت عمر، موقعیت والا، ارزش تاریخی و مذهبی ) 🔴 old and resp ...
این اصطلاح را صاحب خانه به مهمان می گوید تا به وی بفهماند که تمایل دارد ایشان خانه ای که در آن مهمان هستند را همانند خانه ی خویش بپندارد و در آن آزاد ...
در انگلیسی برای گفتن اصطلاح ماست مالی کردن از Cut Corners استفاده می کنند. ماست مالی کردن - از گوشه و کنارِ کار زدن - ۱۰۰ خود را نگذاشتن ساده گویی: ...
ماست مالی کردن - از گوشه و کنارِ کار زدن - ۱۰۰ خود را نگذاشتن ساده گویی: یعنی شما توانایی و فرصت و موقعیت مناسب این را داری که یک کاری را به نحو احسن ...
شاید فکر کنید ترجمه ی Bright - eyed میشه [روشن چشم]. بله این یکی از ۲ معنی آن است. اما معنی اصلی آن می شود [پرانرژی، سرحال، پرانگیزه، شاداب و بانشاط، ...
تحلیل کامل عبارت Lose Face : این عبارت را میتوان به طرق گوناگونی ترجمه کرد. مثلاً: سکه ی یک پول شدن رنگ باختن حنای کسی که روزی برو بیا و احترامی دا ...
تحلیل کامل عبارت Lose Face : این عبارت را میتوان به طرق گوناگونی ترجمه کرد. مثلاً: سکه ی یک پول شدن رنگ باختن حنای کسی که روزی برو بیا و احترامی دا ...
یکی از سرشناس ترین استودیوهای فیلمسازی دنیا Paramount Pictures نام دارد. اما از لحاظ واژه شناسی Paramount که یک صفت است به چه معناست؟ بهترین، سرآم ...
بررسی دقیق و کامل ۲ واژه ی Preeminent و Preeminence : اول بگیم که Eminent یک صفت هست با معنی؛ سرشناس، نامدار، شناخته شده و موفق و مورد احترام و ستا ...
بررسی دقیق و کامل ۲ واژه ی Preeminent و Preeminence : اول بگیم که Eminent یک صفت هست با معنی؛ سرشناس، نامدار، شناخته شده و موفق و مورد احترام و ستا ...
بسیاری این ۴ واژه را با هم اشتباه می کنند: Imminent را با Eminent Imminence را با Eminence ولی هم از لحاظ معنا با هم فرق دارند، هم از لحاظ نوشتار، هم ...
بسیاری این ۴ واژه را با هم اشتباه می کنند: Imminent را با Eminent Imminence را با Eminence ولی هم از لحاظ معنا با هم فرق دارند، هم از لحاظ نوشتار، هم ...
بسیاری این ۴ واژه را با هم اشتباه می کنند: Imminent را با Eminent Imminence را با Eminence ولی هم از لحاظ معنا با هم فرق دارند، هم از لحاظ نوشتار، هم ...
بسیاری این ۴ واژه را با هم اشتباه می کنند: Imminent را با Eminent Imminence را با Eminence ولی هم از لحاظ معنا با هم فرق دارند، هم از لحاظ نوشتار، هم ...
بسیاری این ۴ واژه را با هم اشتباه می کنند: Imminent را با Eminent Imminence را با Eminence ولی هم از لحاظ معنا با هم فرق دارند، هم از لحاظ نوشتار، هم ...
بسیاری این ۴ واژه را با هم اشتباه می کنند: Imminent را با Eminent Imminence را با Eminence ولی هم از لحاظ معنا با هم فرق دارند، هم از لحاظ نوشتار، هم ...
Good Call : تصمیم/پیشنهاد/فکر/نظر/ایده ی خوبیه زمانی این عبارت گفته میشه که کسی به شما پیشنهادی داده باشه یا نظرش را پیرامون چیزی ارائه کرده باشه و ش ...
Disregardful صفت disregard است. اینم از تعریف Disregard: هم فعله هم اسم: 1. نادیده گرفتن - اعتنا نکردن - بی محلی و بی توجهی کردن نسبت به چیزی ( v ) ...
هم فعله هم اسم: 1. نادیده گرفتن - اعتنا نکردن - بی محلی و بی توجهی کردن نسبت به چیزی ( v ) 2. بی توجهی - بی محلی - نادیده گرفتن - بی اعتنایی ( n ) ...
Elaborate چندتا معنی داره: 1. بهتر، دقیق تر و شفاف تر توضیح دادن - بیشتر اطلاعات دادن راجع به چیزی ( v ) 2. توسعه و گسترش دادن ( ایده و نقشه ) ( v ...
رکن عربی است. پارسی آن میشود ستون یا پایه. در انگلیسی اگه منظور پایه باشه ( Pillar ) و اگه منظور ستون باشه ( Column ) . مثال: Accident is a constan ...
خودرأی : Opinionated خودسر، لجباز، کله شق، خیره سر، بدقلق : Stubborn / Obstinate Opinionated ( صفت ) کسیکه که بسیار درباره اعتقاد و قضاوت و نظر خ ...
تو گفتی و من هم باورم شد. آره همون که تو میگی. آره دلفین ها هم پرواز میکنن. آره گوش منم درازه. این عبارت کنایه آمیز از اینکه حرف فردی دیگر دروغ ...