پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٤٣)

بازدید
١٠,٣٧٣
پیشنهاد
٠

سید نعمت الله جزایری ( ۱۰۵۰ - ۱۱۱۲ق ) مشهور به محدث جزایری، از علمای شیعی قرن یازدهم و دوازدهم و سرسلسله خاندان سادات جزایری است که نسبش به امام کاظم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sufi whirling

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

احمَد بن عَبدُالحَلیم معروف به ابن تَیْمِیّه حَرّانی ( ۶۶۱ - ۷۲۸ق ) عالم حنبلی مذهب و اندیشمند تأثیرگذار سلفی بود. ابن تیمیه نزد افرادی همچون مجد بن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هر طلبه پس از ورود به حوزه علمیه به عنوان ثقه الاسلام دست پیدا می کند. سپس با ورود به مقاطع بالاتر القاب جدیدی به وی اطلاق خواهد شد که در ادامه بیشتر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خطبه شِقشِقیّه یا مُقَمّصه از معروف ترین خطبه های نهج البلاغه است. امام علی ( ع ) در این خطبه عملکرد خلفا را نقد می کند و اصل خلافت هر یک از آنان را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Farewell Pilgrimage The Farewell Pilgrimage refers to the one Hajj pilgrimage that Muhammad performed in the Islamic year 10 AH, following the Conque ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسند الإمام أحمد بن حنبل، موسوعه حدیثى اهل سنت، مشتمل بر احادیث صحابه است. این کتاب زیر نظر عبدالله بن عبدالمحسن ترکى، توسط شعیب أرنؤوط، عادل مرشد و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حدیث جابر، حدیثی از پیامبر ( ص ) که در آن به نام و امامت امامان دوازده گانه تصریح شده است. پیامبر این حدیث را در پاسخ سؤالِ جابر بن عبدالله انصاری از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سَلَفیّه یا سَلَفی گَری اندیشه و جریانی اجتماعی و مذهبی میان اهل سنت است که راه حل مشکلات مسلمانان را پیروی از شیوه سَلَف ( مسلمانان متقدم ) می داند. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

a person who lives at others' expense مفت خور - کسیکه زندگیش روی زحمات و خرج و مخارج دیگران بنا شده و استوار است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تراشیدن ( منظور حذف موهای زائد بدن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم به قشر جامعه اساره داره هم له لایه های یک جسم noun [count] 1 : one of usually many layers of a substance ( such as rock ) ◀️ a rock stratum ◀️ a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طحال The spleen is a fist - sized organ found in the upper left side of your abdomen, next to your stomach and behind your left ribs. It's an importa ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Pass away : فوت شدن - از دنیا رفتن - مردن ( to die ) Pass out : غش کردن - از حال رفتن - بیهوش شدن ( to faint )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Pass away : فوت شدن - از دنیا رفتن - مردن ( to die ) Pass out : غش کردن - از حال رفتن - بیهوش شدن ( to faint )

پیشنهاد
٠

در روایات سنی وی یهودی بود که مسلمان شد و با توطئه های حیله آمیز خود شکاف را بین صحابیون محمد به وجود آورد. گفته می شود که وی، مصریان را علیه عثمان و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱. ریش ریش یا رشته رشته کردن و از هم باز کردن چیزی منسجم ( مثل طناب ) ∆ unravel the yarn : ریش ریش کردن یک نخ ∆ unravel a rope : رشته رشته کردن یک ط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

come apart at the seams : to break into parts or pieces : fail or be in very bad condition ◀️This table is coming apart. ◀️an old house that is comi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

🔴 CAR Get in the car ( سوار شدن ) / Get out of the car ( پیاده شدن ) 🔴 TAXI Get in the taxi ( سوار شدن ) / Get out of the taxi ( پیاده شدن ) 🔴 ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

🔴 CAR Get in the car ( سوار شدن ) / Get out of the car ( پیاده شدن ) 🔴 TAXI Get in the taxi ( سوار شدن ) / Get out of the taxi ( پیاده شدن ) 🔴 ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

🔴 CAR Get in the car ( سوار شدن ) / Get out of the car ( پیاده شدن ) 🔴 TAXI Get in the taxi ( سوار شدن ) / Get out of the taxi ( پیاده شدن ) 🔴 ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

🔴 CAR Get in the car ( سوار شدن ) / Get out of the car ( پیاده شدن ) 🔴 TAXI Get in the taxi ( سوار شدن ) / Get out of the taxi ( پیاده شدن ) 🔴 ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

🔴 CAR Get in the car ( سوار شدن ) / Get out of the car ( پیاده شدن ) 🔴 TAXI Get in the taxi ( سوار شدن ) / Get out of the taxi ( پیاده شدن ) 🔴 ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

🔴 CAR Get in the car ( سوار شدن ) / Get out of the car ( پیاده شدن ) 🔴 TAXI Get in the taxi ( سوار شدن ) / Get out of the taxi ( پیاده شدن ) 🔴 ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

🔴 Cross is similar to angry, only less intense. It is used to express anger at minor matters / To be cross implies irritability, with a potential re ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مکان ها : District: منطقه Street: خیابان Avenue: خیابان عریض و پهن و بزرگ Alley: کوچه Dead End: بن بست Sidewalk: پیاده رو Crossroad: چهار راه Car pa ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مکان ها : District: منطقه Street: خیابان Avenue: خیابان عریض و پهن و بزرگ Alley: کوچه Dead End: بن بست Sidewalk: پیاده رو Crossroad: چهار راه Car pa ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برخی از مهمترین واژگان و اینکه سرواژه ی چه چیزی هستند: GOOGLE: Global Organization of Oriented Group Language of Earth WWW: World wide web URL: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برخی از مهمترین واژگان و اینکه سرواژه ی چه چیزی هستند: GOOGLE: Global Organization of Oriented Group Language of Earth WWW: World wide web URL: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برخی از مهمترین واژگان و اینکه سرواژه ی چه چیزی هستند: GOOGLE: Global Organization of Oriented Group Language of Earth WWW: World wide web URL: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برخی از مهمترین واژگان و اینکه سرواژه ی چه چیزی هستند: GOOGLE: Global Organization of Oriented Group Language of Earth WWW: World wide web URL: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برخی از مهمترین واژگان و اینکه سرواژه ی چه چیزی هستند: GOOGLE: Global Organization of Oriented Group Language of Earth WWW: World wide web URL: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برخی از مهمترین واژگان و اینکه سرواژه ی چه چیزی هستند: GOOGLE: Global Organization of Oriented Group Language of Earth WWW: World wide web URL: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برخی از مهمترین واژگان و اینکه سرواژه ی چه چیزی هستند: GOOGLE: Global Organization of Oriented Group Language of Earth WWW: World wide web URL: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برخی از مهمترین واژگان و اینکه سرواژه ی چه چیزی هستند: GOOGLE: Global Organization of Oriented Group Language of Earth WWW: World wide web URL: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

keepsake, souvenir, memento

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. خوشمزه - لذیذ ۲. دلپذیر - جذاب - خوشایند adjective [more luscious; most luscious] 1 : having a very appealing taste or smell : delicious ◀️lusci ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مرنگ ( به انگلیسی: Meringue ) ، محصولی است که از به هم زدن سفیدهٔ تخم مرغ و شکر درست می شود و برای تهیهٔ شیرینی و کیک، یا تزئین آن ها به کار می رود. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کثیف و متعفن و خراب و هرزه معاش adjective [also more raunchy; most raunchy] informal 1 : dealing with or suggesting sex in a way that is somewhat sh ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. مُرید صفت ( کسیکه رهبری و افضل بودن در خونش نیست و تنها تمایل داره که دیگران بر او افضل و رهبر و برتر باشند و به حرف بقیه گوش کنه ) ۲. مادون - پس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

آرام بخشی یا بیهوشی ملایم، روشی است که با استفاده از داروهای آرامبخش میزان رنج و تحریک ناشی از روند درمانی یا روند تشخیصی دردناک را کاهش می دهند. دار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

لغو کردن، مانع شدن، الغا، فسخ، ابطال verb [ obj] formal : to officially cancel the power or effect of ( something, such as a law, license, agreement, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پاگیری، بازماندگی، اذیت، آزار، مانع، سبب تأخیر، مزاحم noun 1 [count] : a person or thing that makes a situation difficult : a person or thing that h ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. بسیار بلند - سر به فلک کشیده ( adj ) = مترادف high ۲. ستودنی - پشم ریزون ( adj ) ۳. مغرور انه - خودپسندانه - خود برتر بینانه ( adj ) = مترادف Hau ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Crochet : قلاب دوزی - قلاب بافی ( n ) / کرو شِی / krow. SHAY / Ricochet : کمانه - کمانه کردن ( n ) ( v ) / ریکِ شِی / RI. kuh. shay / Chandelier : نو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Crochet : قلاب دوزی - قلاب بافی ( n ) / کرو شِی / krow. SHAY / Ricochet : کمانه - کمانه کردن ( n ) ( v ) / ریکِ شِی / RI. kuh. shay / Chandelier : نو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Crochet : قلاب دوزی - قلاب بافی ( n ) / کرو شِی / krow. SHAY / Ricochet : کمانه - کمانه کردن ( n ) ( v ) / ریکِ شِی / RI. kuh. shay / Chandelier : نو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Crochet : قلاب دوزی - قلاب بافی ( n ) / کرو شِی / krow. SHAY / Ricochet : کمانه - کمانه کردن ( n ) ( v ) / ریکِ شِی / RI. kuh. shay / Chandelier : نو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Crochet : قلاب دوزی - قلاب بافی ( n ) / کرو شِی / krow. SHAY / Ricochet : کمانه - کمانه کردن ( n ) ( v ) / ریکِ شِی / RI. kuh. shay / Chandelier : نو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تلفظ : کرو شِی قُلاب دوزی یا قلاب بافی ( به انگلیسی: Crochet ) یکی از صنایع دستی رودوزی است. 🔴 Technique of creating lace or fabric from thread u ...