پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٠١)

بازدید
٤,٣٧١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

adjective [more precarious; most precarious] : not safe, strong, or steady ◀️He earned a precarious livelihood/living by gambling. ◀️She was in a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

🔴 Something described as whimsical is unusual in a playful or amusing way ◀️ Her younger sister’s whimsical sense of humor often leaves her friends ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

glyph \ ˈglif \ noun 1. artwork in the form of a symbolic figure carved or incised in relief 2. a small, often stylized graphic symbol that conveys ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

megalopolis \ ˌme - gə - ˈl� - pə - ləs \ noun : a very large urban complex, usually involving several cities and towns ◀️ The U. S. Army Corps of En ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

petulance \ ˈpe - chə - lən ( t ) s \ noun : the quality or state of being irritating, rude or ill - humored ◀️ He also brought to the court the petu ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

recusant \ ˈre - kyə - zənt \ noun and adjective noun: someone who refuses to conform to established standards of conduct adjective: refusing to su ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

composure \ kəm - ˈpō - zhər \ noun 🔴: calmness or steadiness of mind, even under stress ◀️ She remained determined, though, and on the final day of ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مسلمان سابق کسیکه قبلاً مسلمان بوده و دیگه نیست، یعنی ترک کرده دینش رو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به شیعیان مرتضی علی رافضی گویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Parody name of pakistan. Since it's begging for money to the world, especially Saudi and china. Bhikaristan is begging for money to MBS. Bhikarist ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ولایت تکوینی ولایتی است که بندهای از بندگان خدا، خواه پیامبر باشد خواه امام و یا شخصی دیگر، بر اثر عبودیت و بندگی، تکامل روحی پیدا کرده و بر جهان خار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

languorous \ ˈlaŋ - gə - rəs \ adjective : lacking energy or liveliness; dreamy ◀️ Last summer, with Home Studios operating remotely during the pan ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

? Are you married : متأهلی؟ Yes, I'm happily married : بله، یک متأهل خوشبخت هستم / از زندگی متاهلیم رضایت کامل دارم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

طبق فرهنگ معین: ۱ - روسپی - فاحشه ۲ - عشوه گر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

( در ) تو انگلیسی: اگه درب ورودی قصر که بزرگ و غول آسا هست باشه میشه GATE اگه در ورودی خونه یا ساختمان باشه میشه DOOR اگه در قابلمه یا نگهدارنده ها ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

( در ) تو انگلیسی: اگه درب ورودی قصر که بزرگ و غول آسا هست باشه میشه GATE اگه در ورودی خونه یا ساختمان باشه میشه DOOR اگه در قابلمه یا نگهدارنده ها ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

( در ) تو انگلیسی: اگه درب ورودی قصر که بزرگ و غول آسا هست باشه میشه GATE اگه در ورودی خونه یا ساختمان باشه میشه DOOR اگه در قابلمه یا نگهدارنده ها ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Oatmeal اوتمیل ( Oatmeal ) یک لغت انگلیسی است. اوت به معنای جو دوسر می باشد که نوعی غلات سبوس‎دار است. اوت میل به بلغور جو دوسر گفته می‎شود که غنی شد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Lindu means a liberal hindu. It is a derogatory term for Hindus who support liquidation of Hinduism with western culture. Hey lindu! Our religion d ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شهر ارواح - اشاره داره به مکانی که خر پر نمیزنه توش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

You're style is really rad : تیپت خیلی خداست و سمه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Son of a gay ( Couple ) اصطلاح توهین آمیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

LGBT : ال جی بی تی - لگبت L : لزبین G :گی B : بایسکشوال T : ترنس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

My internet is acting up : اینترنتم به خوبی کار نمیکنه یا داره مسخره بازی در میاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

My internet is acting up : اینترنتم به خوبی کار نمیکنه یا داره مسخره بازی در میاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Oppressed : مظلوم - مورد ستم واقع شده - ستم دیده Innocent : معصوم - بی گناه / بی خطر / ساده لوح Oppressor/Tyrant : ستمگر - ظالم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Oppressed : مظلوم - مورد ستم واقع شده - ستم دیده Innocent : معصوم - بی گناه / بی خطر / ساده لوح Oppressor/Tyrant : ستمگر - ظالم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

🔴 Armor commonly refers to the heavy metal suits that men wore long ago when they fought in battles // special clothing that people wear to protect ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

گوشتالو - پر گوشت - تو پر و تپلی Meaty V

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

adroit \ ə - ˈdrȯit \ adjective : quick, skillful or adept in action or thought ◀️ It is intriguing to consider, though, whether those celebrations m ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

adjective [also more comfy; most comfy] informal : physically comfortable ◀️ a big, comfy armchair ◀️ ?Is everybody comfy گرم و نرم و راحت و آسوده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Coordinate Office : دفتر هماهنگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

noun Variants: also se�ance [count] : a meeting where people try to communicate with the spirits of dead people ◀️They're having/holding a s�ance. ◀ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تعریف Insatiable : adjective [more insatiable; most insatiable] : always wanting more : not able to be satisfied ◀️an insatiable appetite/thirst ◀️H ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

Nude مترادف Naked به معنی لخت و برهنه هست. کلا ۲ ۳ ساله مد شده تو ایران این اصطلاح فینگلیش. تا قبلش میگفتن عکس لختی الان میگن نود. همه خلاصه باکلاس ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مکدر کردن خاطر کسی یعنی گند زدن به حال معمولی یا خوب یک نفر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

versatile \ ˈvər - sə - tᵊl \ adjective 1. having great diversity or variety of skills, interests or abilities 2. useful in a variety of ways 3. c ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Wet : خیس ( adj ) Soaked : خیسِ خالی ( کاملاً خیس ) ( adj ) adjective 🔴 made completely wet by water or another liquid ◀️a soaked towel ◀️My sock ...

پیشنهاد
٤

🔴 extremely good ( made popular in the 1964 children's film, "Mary Poppins" ) ◀️ Life on the set of the 1964 musical wasn't always supercalifragili ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

🔴 What It Means?? To mitigate something is to make it less severe, harmful, or painful. ◀️ One way we can mitigate the impact the construction proj ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اسم 🔴 Forte refers to something that a person does well, or in other words, a person’s strong point. ◀️ It was no surprise that she got accepted to ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

spite \ ˈspīt \ noun and verb noun: ill will or hatred that takes the form of being irritating or offensive noun: a desire or need to see others su ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تلخک، طلخک، دلقک، Clown

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درون نژادی Intraracial marriage Intracultural Monoracial

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ازدواج با فردی که از نژاد و تبار شما نیست که بسیار هم شایع و فراوان هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

verb [no obj] : to marry a member of a different racial, social, or religious group ◀️ The settlers and the native people seldom intermarried.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

marriage outside of a specific group especially as required by custom or law

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

It is worth . . . ing It is worth reading : ارزش خواندن داره It isn't worth studying for 3 years : ارزش نداره ۳ سال درس بخونی ?Is it worth visiting : ...

پیشنهاد
٥

وقتی تو روم هستی، مثل رومی ها باش و رفتار کن تا مسخره نشی در واقع همون ضرب المثل ( خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

🔴 معنی ◀️ مثال به معنی Very talkative هست adjective 🔴 liking to talk and talking smoothly and easily ◀️ a loquacious and glib politician ◀️ the l ...