پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٠١)

بازدید
٤,٣٧٤
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

( به فارسی: نَسک های شش گانه ) کتب ۶گانه اهل سنت که به آن کُتُب ٱلسِّتَّة ( Kutub al - Sitta ) هم میگویند، معنبرترین و موردتوجه ترین منابع حدیث در اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

به هیچ عنوان = hard pass

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

🔴 معنی ◀️ مثال ⬛ طبق دیکشنری لرنرز: verb 🔴 1 [ obj] : to learn ( something ) so that it is fully understood and can be used ◀️Children need to as ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

🔴 معنی ◀️ مثال ⬛ طبق دیکشنری لرنرز: verb 🔴 1 [ obj] : to learn ( something ) so that it is fully understood and can be used ◀️Children need to as ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

Tapeworms

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

adjective [more generic; most generic] 1 : of or relating to a whole group or class ◀️“Flu” is sometimes used as a generic term/name for any illness ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

گاهی کویر به معنی خالی و پوچ هم هست. این برگه کویره یعنی خالی و سفیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

somber \ ˈs�m - bər \ adjective 1. grave, serious or gloomy in character 2. lacking brightness or color; dull ◀️ But with its return, officials foc ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

I have shitten myself : ریدم به خودم از ترس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

White Supremacy : برتری نژاد سفید Black Supremacy : بذتری نژاد سیاه ◀️ Bro has a PhD in racism with a masters in white supremacy.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

verb 🔴 [ obj] formal : to give up ( something ) : to give ( something, such as power, control, or possession ) to another person or group 🔴 volunta ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

psycho آدم روان پریش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

noun [noncount] 1 a : extreme foolishness ◀️Quitting her job was an act of sheer/pure lunacy. [=madness] b : something that is very foolish ◀️Quittin ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

تجدید، احیا : Revival احیا کردن : Revive

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

برهان حدوث یا راه خلقت، یکی از براهین اثبات وجود خداست. 🔴پیشینه برهان حدوث در کلام اسلامی از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ تا جایی که به عنوان طریق و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

صفت هست و با more و most تفضیلی و عالی میشه. . . 🔴 not conscious or aware of someone or something ◀️ We called out to them, but they remained obliv ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اسم غیرقابل شمارش 1 : the state of something that is not remembered, used, or thought about any more ◀️The technology is destined/headed for oblivion ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کسیکه راز نگهدار نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

banquet \ ˈbaŋ - kwət \ noun and verb noun: a ceremonial dinner party for many people noun: a meal that is well prepared and greatly enjoyed; a feas ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مشکلات کنترل عصبانیت That fude got anger issues lol

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ساختن ◀️ LMAO sorry to tell you Cuba doesn't manufacture anything but nice try

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تحت حمایت و ساپورتِ . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

Seven names of God in JUDAISM : YHWH Adonai El Elohim Shaddai Tzevaot Ehyeh یَهْوه یا یِهُوه ( به عبری: יהוה ) خدای ملی پادشاهی اسرائیل و بعد از سقو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

اِلوهیم ( به عبری: אֱלוֹהִים , אלהים ) واژه ای عبری به معنای خدایان و صورت جمع اِلُوَه است. این لغت در تنخ، مجموعه کتب مقدس یهودیان، معمولاً ( اما نه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

یهوه نام خداوند در دین یهودیت Seven names of God in JUDAISM : YHWH Adonai El Elohim Shaddai Tzevaot Ehyeh

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

Seven names of God in JUDAISM : YHWH Adonai El Elohim Shaddai Tzevaot Ehyeh

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

همون خوبی یا نه هست که به شکل مرموزانه و فان دستکاری شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

🔴 What It Means To abscond is to leave, flee, or escape a place in secret and go into hiding. Often, someone is said to have absconded with somethin ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

یک فحش خیلی سنگین و بد و داستان دار که معادل انگلیسی فعلا براش پیدا نشده، ولی نسل جوون خوب معنیش رو میدونن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

از صفت Unilateral میاد که تعریف و مثالاش به شکل زیره: adjective 🔴 involving only one group or country ◀️Our country is prepared to take unilateral a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

از صفت Unilateral میاد که تعریف و مثالاش به شکل زیره: adjective 🔴 involving only one group or country ◀️Our country is prepared to take unilateral a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

قبوله - که اینطور مثال : Cheetah: so you're not going to pay me for babysitting your child? Bet

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

دیگه حرفی ندارم I'm done with you دیگه کاری باهات ندارم / تمومه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Wisdom will triumph over ignorance Wisdom will win over ignorance خرد بر نادانی پیروز خواهد شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

subsequent \ ˈsəb - si - kwənt \ adjective 🔴 following in time, place or order ◀️ For right - handed hitters like Judge, the right big toe is the ca ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

noun 1 a [count] : a large amount of money that has been given to a school, hospital, etc. , and that is used to pay for its creation and continuing ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

کارت تمومه پایانت نزدیکه یعنی به زودی شیشه عمرت به سرت می رسد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

استان های هند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

پر جمعیت ترین استان هند با جمعیتی ۲۰۰ میلیونی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

یک صفت رسمی که با more و most تفضیلی و عالی میشه. وقتی برای یک اتفاق و عمل استفاده میشه، اشاره داره به کاری که انجام میدیم بدون داشتن علاقه ( یعنی با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

adjective 1 : very careful or too careful about choosing or accepting things : hard to please ◀️a fussy shopper ◀️She's always been fussy [=picky] ab ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

ADJECTIVE [more horrendous; most horrendous] : 🔴 very bad or unpleasant : horrible 🔴extremely unpleasant, horrifying, or terrible. 🔴 so bad as to ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مجسمه وحدت که در هند قرار داره. از Vallabhbhai Patel تندیسی از او با ارتفاع ۱۸۲ متر و ۴۲۰ میلیون دلار هزینه به نام تندیس اتحاد در ایالت زادگاه او، گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

والابای پاتل سیاست مدار و وکیل هندی والابای پاتل یا والابابهائی پاتل ( انگلیسی: Vallabhbhai Patel؛ زاده ۳۱ اکتبر ۱۸۷۵ درگذشته ۱۵ دسامبر ۱۹۵۰ ) سیاست ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

disdainful \ dis - ˈdān - fəl \ adjective 1. having or showing arrogant superiority to and scorn for people or things perceived to be unworthy 2. e ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

adjective [more androgynous; most androgynous] 1 : having both male and female characteristics or qualities ◀️an androgynous rock star ◀️androgynous ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

در انگلیسی برای بهشت ۲ تا واژه وجود دارد؛ Heaven و Paradise البته از Heaven خیلی بیشتر استفاده میشه ولی هر دو هم معنی هستند در عربی هم میگن جَنَّة

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در انگلیسی برای بهشت ۲ تا واژه وجود دارد؛ Heaven و Paradise از Heaven خیلی بیشتر استفاده میشه ولی هر دو هم معنی هستند در عربی هم میگن جَنَّة

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

در انگلیسی برای بهشت ۲ تا واژه وجود دارد؛ Heaven و Paradise از Heaven خیلی بیشتر استفاده میشه ولی هر دو هم معنی هستند در عربی هم میگن جَنَّة

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

verb [no obj] : to stick out ◀️His lower jaw protrudes slightly. ◀️A handkerchief protruded from his shirt pocket. ◀️ Large but ugly. I despise dap ...