پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٠١)

بازدید
٤,٣٧٤
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

adjective [more delirious; most delirious] 1 : not able to think or speak clearly especially because of fever or other illness ◀️ As the child's temp ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

با شرف - شرافتمند - شریف - محترم - لایق احترام - بزرگوار - آبرومند Honorable man : مرد با شرافت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

Partial : ناکامل - جزئی Total : کلی Partial و Total دقیقاً نقطه مقابل همدیگه هستن. Partial معنیش میشه: not complete or total

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

جارو و خاک انداز : Broom & Dustpan Broom : جارو Groom : داماد Gloom : تاریکی جزئی یا مطلق / غمگینی و ناخوش احوالی Bloom : گل / دوران و وضعیت شکوفه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

verb [ obj] 1 : to have ( someone ) officially begin a new job, position, or government office — usually used as ( be ) inducted — usually into ◀️The ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

آتش بس ( موقت ) اسم قابل شمارش معنا : an agreement between enemies or opponents to stop fighting, arguing, etc. , for a certain period of time // ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

انتخاب کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

نفرت پراکن - نفرت افکن - تنفرآفرین ( کسی که باعث میشه دو یا چند گروه دیگر نسبت به همدیگه تنفر پیدا کنند و دشمن هم شوند ) 🔴someone who tries to enco ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

نفرت پراکن - نفرت افکن - تنفرآفرین ( کسی که باعث میشه دو یا چند گروه دیگر نسبت به همدیگه تنفر پیدا کنند و دشمن هم شوند ) 🔴someone who tries to enco ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

verb 🔴 [ obj] formal : to show ( something ) clearly // Evince is a formal word that means "to display clearly. " Someone who evinces an attitude, e ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Further صفت تفضیلی Far هست - Furthest صفت عالی Far است ADVERB 1 : to or at the greatest distance in space or time : farthest ◀️The best table is furt ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در زمان هایی استفاده میشه مثل مثال زیر : ◀️ i wouldn't have even gotten out of the car : من حتی از ماشین پیاده نمی شدم ( یعنی اگه توی همچین شرایطی جا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

Farthest درست مانند Furthest همزمان هم صفت هست هم قید. ADVERB 🔴 to or at the greatest distance in space or time : furthest ◀️He chose the seat far ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Astronomical instrument An astrolabe ( Ancient Greek: ἀστρολάβος astrol�bos; Arabic: ٱلأَسْطُرلاب al - Asṭurlāb; Persian: ستاره یاب Setāreyāb ) is an ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ستاره یاب Astronomical instrument An astrolabe ( Ancient Greek: ἀστρολάβος astrol�bos; Arabic: ٱلأَسْطُرلاب al - Asṭurlāb; Persian: ستاره یاب Setārey ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کاشت مو ( که معمولاً بهترین روش برای برگرداندن موهاست، که از بغل سر برداشته و کنده میشوند و کاشته میشن روی scalp و سقف یا روی سر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

۱. نشان دادن ۲. با انگشت نشان دادن ( اشاره کردن ) ۳. موجودیت و واقعیت و وجود چیزی را نشان دادن و ثابت کردن ۴. نمایانگر/سمبل/نماد/نشانه ای از . . . ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Clean Energy is better. We should avoid fossil fuels

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

یک صفت هست که با more و most تفضیلی و عالی میشه. قیدش Audaciously هست. اسمش که غیرقابل شمارش هست میشه Audaciousness. معنی اش میشه : بسیار جسورانه و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

یک صفت هست که با more و most تفضیلی و عالی میشه. قیدش Audaciously هست. اسمش که غیرقابل شمارش هست میشه Audaciousness. معنی اش میشه : بسیار جسورانه و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱. شرمسارگی - شرمندگی - خجالت ۲. مایه ی شرمساری، خجالت و ننگ ∆ She couldn't hide her embarrassment : او نمی توانست شرمساری اش را پنهان کند ∆ Biden i ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

وقت نداشتن سرشون رو بخارونن یعنی اصلاً وقت خالی نداشتن و سرشون حسابی شلوغ بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

وقن نداشتن سرشون رو بخارونن یعنی اصلاً وقت خالی نداشتن و سرشون حسابی شلوغ بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

🏷️ORIGIN Hebrew 🇮🇱 🏷️MEANING God Has Loved, Whom God Loves, Beloved of God 🏷️ETYMOLOGY אל ( 'EL ) = God ידד ( YADAD ) = To Love

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

🏷️ORIGIN Hebrew 🇮🇱 🏷️MEANING God Has Loved, Whom God Loves, Beloved of God 🏷️ETYMOLOGY אל ( 'EL ) = God ידד ( YADAD ) = To Love نام یهودی و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تلفظ : Chene Deraaz یک اصطلاح مربوط به گویش شهر اراک چِنِه یعنی حرف زدن چنه دراز یعنی کسی که سرت رو می خوره از بس حرف میزنه یکسره : وراج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

این واژه هم فعل است و هم اسم. . . ۱. پشت سر کسی حرف زدن - غیبت کردن - مکالمه یا گزارش های گاه به گاه یا بدون محدودیت در مورد افراد دیگر، معمولاً شام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

🔴 come into the presence or company of someone, especially by arrangement ◀️ Ruby called and we met up for lunch برای انجام کاری کسی را دیدن ملاقات ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Flying Saucer/Flying Disk : بشقاب پرنده UFO : یوفو ( شیءِ ناشناسِ پرنده ) ( unidentified flying object ) Frisbee/flying disc : فریزبی Spacecraft : ف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Flying Saucer/Flying Disk : بشقاب پرنده UFO : یوفو ( شیءِ ناشناسِ پرنده ) ( unidentified flying object ) Frisbee/flying disc : فریزبی Spacecraft : ف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

نقطه مقابل، قرین، همکار، رونوشت، همتا [ اسم قابل شمارش ] 🔴 someone or something that has the same job or purpose as another ◀️ The secretary of defe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

adjective [more formidable; most formidable] 1 : very powerful or strong : deserving serious attention and respect ◀️a formidable enemy/opponent/weap ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

به همین خاطر ( است ) ◀️ living status was so terrible in Iran, which is why i moved abroad : وضعیت زندگی در ایران بسیار وحشتناک بود، به همین دلیل به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

من سرا پا گوشم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

۲ تا معنی داره: ۱. فازت چیست؟ ( ای ملعون ) - چرا اینکار بد رو میکنی؟ ۲. چخبر؟ داستانت چیه؟ برنامه و هدفت چیه؟ میخوای چکار کنی؟ داشتی چیکار میکردی؟ ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[count] formal : a group of people who live outside the area in which they had lived for a long time or in which their ancestors lived — usually sing ...

پیشنهاد
٣

یعنی من هرگز این کارهای بدی که داری نام میبری رو تحت هیچ شرایطی انجام نمیدم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

زورگو : Bully زورگویان : Bullies متجاوز : Aggressor متجاوزان : Aggressors

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

No, Erdogan is in no way taken seriously by us نه، اردوغان به هیچ وجه توسط ما جدی گرفته نمی شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Hibernation از فعل Hibernate میاد با معنی : verb [no obj] of an animal : to spend the winter sleeping or resting ◀️ bears hibernating in their dens ◀ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

سه سوته بطور فوری ( فوراً خیلی عربیه، نیست؟ ) در کسری از ثانیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

noun [singular] formal 1 : property that you receive from your father when he dies : inheritance 2 : things that are from the past : heritage ◀️ Thes ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

🔴 the custom by which all of a family's property goes to the oldest son when the father dies ◀️ Though traditionally matrilineal, the family has ac ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاری را که می توانید به بهترین شکل انجام دهید انجام دهید کاریو کن که توش بهترینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

زیبایی در درون نهفته است

پیشنهاد
٣

تراکنش بین المللی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

من اینجا پیاده میشم وقتی تو وسیله نقلیه هستید اینو میگید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اگر برای نوشیدنی بکار بره یعنی �شستن و پایین بردن� مثال : ◀️ Sometimes in life all you need is a massive tray of cholesterol and a diet Coke to wash ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

MEANINGS : ◾injured by repeated blows or punishment. ◾ having suffered repeated violence from a spouse, partner, or parent ◾ ( of a thing ) damaged ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

on one's part یک phrase از part هست 🔴 used to ascribe responsibility for something to someone. ◀️ "there was a series of errors on my part" Similar ...