armor

/ˈɑːrmər//ˈɑːmə/

معنی: جوشن، زره، زره پوش کردن، زرهی کردن
معانی دیگر: زره کاو، ضد زره، پاد زره، ثاقب، جنگ افزارهای زرهی (مثل تانک و زرهپوش)، رسته ی زرهی، زرهی شدن یا کردن، زرهپوش کردن (انگلیس: armour)، برگستوان، کژین، خنگل، کژاکند، (در گیاه و حیوان) لایه ی حفاظی، جوشن لای، لاک، ورقه ی پولادین یا فلزی که برای زرهی کردن کشتی و هواپیما به کار می رود، سلاح

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a suit of leather or mail, formerly used to protect the body in warfare.
مترادف: armature, chain mail, coat of mail, mail

- The knights put on their armor and prepared for battle.
[ترجمه گوگل] شوالیه ها زره خود را پوشیدند و برای نبرد آماده شدند
[ترجمه ترگمان] شوالیه ها زره خود را پوشیدند و آماده نبرد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a protective covering placed on ships and vehicles as a defense against weapons.
مترادف: armor plate
مشابه: fortification, protection, sheathing, shield

- The enemy shells could not penetrate the tank's armor.
[ترجمه گوگل] گلوله های دشمن نتوانست به زره تانک نفوذ کند
[ترجمه ترگمان] گلوله های دشمن نمی توانستند به زره تانک نفوذ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: the protective covering of certain animals.
مترادف: armature, scales, shell

(4) تعریف: units of armed military vehicles such as tanks.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: armors, armoring, armored
• : تعریف: to outfit or cover with armor.
مترادف: fortify
مشابه: accouter, arm, cover, equip, mail, outfit

- The soldiers armored the jeep with steel plates.
[ترجمه گوگل] سربازان جیپ را با صفحات فولادی زره ​​پوش کردند
[ترجمه ترگمان] سربازان جیپ را با بشقاب های فلزی حمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. armor of proof
زره پر استحکام

2. armor piercing
زره کاو،ضد زره،پاد زره،ثاقب

3. an armor that resists bullets
زرهی که در برابر گلوله مقاوم است

4. enemy armor was getting close
زرهی های دشمن نزدیک می شدند.

5. leg armor
زره پا،رانین

6. knights in armor
جنگاوران زره پوشیده

7. He has been disencumbered of his armor.
[ترجمه گوگل]او از زره خود خلع شده است
[ترجمه ترگمان]او نجات یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two armor divisions were mousetrapped and subsequently destroyed.
[ترجمه گوگل]دو لشکر زرهی به دام موش افتادند و متعاقباً منهدم شدند
[ترجمه ترگمان]دو لشکر زرهی mousetrapped و متعاقبا نابود شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Knights fought in armor.
[ترجمه گوگل]شوالیه ها در زره می جنگیدند
[ترجمه ترگمان] شوالیه ها با زره جنگیدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The troops and armor were massed along the border.
[ترجمه گوگل]نیروها و زره پوش ها در امتداد مرز جمع شده بودند
[ترجمه ترگمان]سربازان و زره در امتداد مرز جمع شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One guest appeared in a suit of gold-inlaid armor valued at an estimated $ 000.
[ترجمه گوگل]یکی از مهمانان با لباسی از زره های منبت کاری طلایی به ارزش تقریبی 000 دلار ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]یکی از میهمانان با کت و شلوار پوشیده از طلا به ارزش ۱۰۰۰۰ دلار ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But Holy Trinity had ceased forging that armor and was sending Catholic kids off fortified with nothing more than compassionate impulses.
[ترجمه گوگل]اما تثلیث مقدس از جعل آن زره دست کشیده بود و بچه های کاتولیک را بدون انگیزه های دلسوزانه مستحکم می فرستاد
[ترجمه ترگمان]اما Holy از ساختن زره خودداری کرده بود و با هیچ چیز دیگری از انگیزه های ترحم fortified استفاده نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I had already checked the sliding armor panel on the seat.
[ترجمه گوگل]من قبلاً پانل زره کشویی روی صندلی را بررسی کرده بودم
[ترجمه ترگمان]من قبلا آن قاب فلزی را روی صندلی چک کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The President's limousine is plated with armor.
[ترجمه گوگل]لیموزین رئیس جمهور با زره پوشانده شده است
[ترجمه ترگمان]لیموزین رئیس جمهور با زره ساخته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His armor of affable authority was easily pierced.
[ترجمه گوگل]زره اقتدار دوست داشتنی او به راحتی سوراخ شد
[ترجمه ترگمان]زره of به آسانی سوراخ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. A shaman basically has hunter armor but cannot kite nearly as well.
[ترجمه گوگل]یک شمن اساساً زره شکارچی دارد اما تقریباً نمی تواند بادبادک بزند
[ترجمه ترگمان]یک شمن به طور اساسی یک زره دارد، اما نمی تواند بادبادک را به خوبی بادبادک بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جوشن (اسم)
armature, armor, mail, armour

زره (اسم)
armature, armor, mail, armour, corselet

زره پوش کردن (فعل)
armor, armour

زرهی کردن (فعل)
armor, armour

انگلیسی به انگلیسی

• hard protective covering for the body; covering of metal plates (on warships, tanks, etc.)
cover with armor

پیشنهاد کاربران

زره ، پوشش زرهی
زره پوش کردن
🔴 Armor commonly refers to the heavy metal suits that men wore long ago when they fought in battles // special clothing that people wear to protect their bodies from weapons
لباس رزم و جنگ که به آن زره می گوییم
...
[مشاهده متن کامل]

◀️ This style of armor was meant to inspire the look of Ares, the god of war and courage

معنی برگستوان که در ابتدای صفحه آمده اشتباه است. برگستوان به معنای زره اسب است نه انسان.
زغال مهرش

زرهی مثلا
Coats of armor کت های زرهی
زره

حفاظ، محافظ

بپرس