raunchy

/ˈrɒnt͡ʃi//ˈrɒnt͡ʃi/

(امریکا- خودمانی)، بنجل، نامرغوب، رنگ و رو رفته، بدنما، پست تر از استاندارد یا میزان متداول

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: raunchier, raunchiest
مشتقات: raunchily (adv.), raunchiness (n.)
(1) تعریف: (informal) low in quality, appearance, or the like; careless; sloppy; cheap.

(2) تعریف: candidly sexual; risqu�; obscene.
مشابه: bawdy, smutty

- raunchy humor
[ترجمه گوگل] شوخ طبعی
[ترجمه ترگمان] raunchy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Their stage act is a little too raunchy for television.
[ترجمه محمدرضا شریفی] صحنه ی نمایش آنها برای تلویزیون زیادی بی کلاس بود.
|
[ترجمه گوگل]بازی صحنه ای آنها برای تلویزیون کمی بیش از حد بداخلاق است
[ترجمه ترگمان]صحنه نمایش آن ها کمی پست برای تلویزیون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some raunchy moments make it questionable for young kids, who will otherwise love it.
[ترجمه گوگل]برخی از لحظات پرخاشگر آن را برای بچه های خردسال سوال برانگیز می کند که در غیر این صورت آن را دوست خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]برخی از این لحظات غیر منطقی برای کودکان خردسال، که در غیر این صورت آن را دوست خواهند داشت، سوال برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There used to be some pretty raunchy characters come in this saloon.
[ترجمه گوگل]قبلاً شخصیت های بسیار بداخلاقی در این سالن حضور داشتند
[ترجمه ترگمان]در این سالن چند تا شخصیت پست و پست وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The show was quite raunchy.
[ترجمه گوگل]نمایش کاملاً پرحاشیه بود
[ترجمه ترگمان]این نمایش کاملا پست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How many girls can a 17-year-old with a raunchy guitar bed at one time?
[ترجمه گوگل]یک نوجوان 17 ساله می تواند چند دختر در یک زمان با یک تخت گیتار بداخلاق داشته باشد؟
[ترجمه ترگمان]چه تعداد دختر می توانند یک کودک ۱۷ ساله را در یک زمان غیر اخلاقی در یک زمان داشته باشند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When half-asleep and off-guard her vocabulary was raunchy.
[ترجمه گوگل]وقتی نیمه خواب بود و بی‌حوصله بود، دایره لغاتش بد بود
[ترجمه ترگمان]وقتی که نیمه خواب و خواب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bette Midler came up with a typically raunchy performance that delighted the audience.
[ترجمه گوگل]بت میدلر با اجرای معمولی پرخاشگر آمد که تماشاگران را به وجد آورد
[ترجمه ترگمان]بت میدلر مجذوب چنین عملکردی شد که تماشاگران را خشنود ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The couple were spotted doing a raunchy snake dance in a nightclub after Peta attended a riotous party he threw.
[ترجمه گوگل]این زوج پس از شرکت پتا در مهمانی شورشی که او برپا کرده بود، در حال انجام رقص مار در یک کلوپ شبانه دیده شدند
[ترجمه ترگمان]چند نفر را دیدند که در یک کلوپ شبانه، بعد از اینکه \"پ--ی--ت-- ا \" به یک مهمانی پر آشوب وارد شد، مشغول رقص یک مار غول پیکر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Onstage she's ever forthright: raunchy or plaintive, insolent or exalted, underlining her tone with well-timed gestures.
[ترجمه گوگل]او روی صحنه همیشه صریح است: بداخلاق یا شاکی، گستاخ یا سرفراز، و با حرکات به موقع زیر لحن خود تأکید می کند
[ترجمه ترگمان]او همیشه صریح و گستاخانه و گستاخانه، با حرکات و حرکات دست و پا صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The boys looked pretty raunchy after a night of drinking.
[ترجمه گوگل]پسرها بعد از یک شب مشروب خواری بسیار بداخلاق به نظر می رسیدند
[ترجمه ترگمان]بعد از یک شب مشروب خوردن، پسرها مثل یک احمق به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As schools get Internet access, they become responsible, like it or not, for keeping students off raunchy Web sites.
[ترجمه گوگل]وقتی مدارس به اینترنت دسترسی پیدا می‌کنند، چه بخواهیم چه نخواهیم مسئول دوری دانش‌آموزان از وب‌سایت‌های بداخلاق هستند
[ترجمه ترگمان]در حالی که مدارس دسترسی به اینترنت را به دست می آورند، آن ها مسئول نگهداری دانش آموزان از وب سایت های پست خود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It doesn't take some one with a libido stuck in overdrive to imagine the line of raunchy clothes the company might design.
[ترجمه گوگل]نیازی به کسی نیست که میل جنسی بیش از حد گیر کرده است تا بتواند خط لباس‌های بداخلاقی را که این شرکت طراحی می‌کند، تصور کند
[ترجمه ترگمان]با یک میل جنسی که بیش از حد در تلاش است تا خط این لباس های ناشایست را تصور کند، شرکت ممکن است طراحی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They rub each other up the wrong way, and yet end up having a raunchy scene in a motel room.
[ترجمه گوگل]آنها به روشی اشتباه یکدیگر را مالش می دهند، و با این حال در نهایت در یک اتاق متل صحنه ای بداخلاقی دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها همدیگر را اشتباه می کنند و با این وجود یک صحنه مزخرف در یک اتاق هتل پیدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shabba, who earns £2 million a year from his raunchy live concerts, is now at No. 23 with Mr Loverman.
[ترجمه گوگل]Shabba که سالانه 2 میلیون پوند از کنسرت های زنده پرحاشیه خود درآمد دارد، اکنون با آقای Loverman در رتبه 23 قرار دارد
[ترجمه ترگمان]Shabba، که سالانه ۲ میلیون پوند از کنسرت های خانگی خود دریافت می کند، در حال حاضر در شماره ۲۳ با آقای Loverman قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• crude, vulgar, obscene; sloppy, slovenly
someone who is raunchy looks or sounds as though they have a strong and aggressive desire for sex; an informal word.

پیشنهاد کاربران

کثیف و متعفن و خراب و هرزه معاش
adjective
[also more raunchy; most raunchy] informal
1 : dealing with or suggesting sex in a way that is somewhat shocking
◀️ a raunchy [=dirty] magazine/movie/joke
...
[مشاهده متن کامل]

2 US, disapproving : very dirty, smelly, etc.
◀️ raunchy old sneakers
◀️ a raunchy smell

مزخرف، پست ، بی کلاس، جنسی
در مورد دختران شهوت انگیز و جنسی هم معنی می دهد

بپرس