پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٥٧٨)

بازدید
٣,٥٠٣
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The 4th caliph after Muhammad 1 ) Abu Bakr 2 ) Umar 3 ) Uthman 4 ) Ali

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shia Rave = Shia Party همان مراسم های سینه زنی شیعه ها را در انگلیسی گویند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shia = شیعه The Shiites : شیعیان [خوانِش: شی آیتس )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرسش های چندباری - پرسش های پرتکرار - پرسش های بسیار پرسیده شده FAQ = frequently asked questions

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to blow someone means: 1. to blast and explode him 2. to suck his dick

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Slang: Vulgar. to perform fellatio on a man آلت لیسی - ساک زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساستاری ( 🇮🇷 ) = سیاسی ( 🇸🇦 ) = Political ( 🇬🇧 )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

البته ساستاری به چَمِ ( سیاسی ) است. پس زاب است و نه نام واژه. ولی ساستار نام واژه است. ساستاری برابری درخور برای سیاسی است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

از آنجا که *مصنوعی* واژه ای است عربی، بنابراین بهتر است به جای گفتن *هوش مصنوعی* از این دو بهره جوییم که زیباتر هم هستند: ۱. هوشوارِه ۲. هوش ساختگی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

درون نشوید - درون نیایید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

از آنجا که *ممنوع* و *ورود* هر دو عربی هستند پس No entry را به [درون نشوید] واگردانی میکنیم. No Entry = درون نیائید - درون نشوید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زابی است به چم هم ریشه. برای نمونه: ◀️ Raandan or Rudndan is a Persian word which is cognate with English RUN. : راندن یا روندَن با واژۀ Run در انگلی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برخلاف ذهنیت بسیاری از افراد، دو در این واژه هیچ پیوندی با شمارۀ ۲ در پارسی ندارد. این واژه تورکی است و به شکل /دُق لو/ یا /doq. lu/ خوانده میشود. دو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزون بر چمارهایی که همیاران نام بردند، به چَمِ خرفت، زبان نفهم، شاسکول، خردباخته و سبک سر هم میباشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه که ریشه ی سُغدی - ایرانی در اصل بوده خوشَنگ که ترکیزه شده است. روشنگری بیشتر: • خوش اَنگ = بسیار خوش و دلچسب اَنگ به چم بسیار. مانند: • هو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از دوست داشتنی ترین سبزی ها در میان ما ایرانیان همین سبزی است. البته توجه فرمائید که این واژه عربی است و بایستی رفته رفته به جای آن از واژۀ بسیار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشغال واژه ای است پارسی، برابر با خاکروبه و پَسماند. در عربی به آن نُفایة یا زُبالة میگویند. در انگلیسی هم Trash, Rubbish, Garbage, Leftovers, Debr ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در اینجا ایواز به پارسی سره سخن برانید. یعنی تنها/صرفاً پارسی گویی کنید. از واژگان بیگانه بپرهیزید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Winding roads : راه ها/جاده های پرپیچ و خم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام زیبایی از زبان پارسی. منو همان مینو است. مینو به معنی بهشت و آسمان است و منوچهر یعنی کسیکه چهره ای بهشتی و آسمانی دارد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[گویش اراک] چِقِلِه یا چِغِلِه همان ناپاکی، پلشتی، کثیفی و یا چِرک است. مثلاً میگویند ظرف ها را خوب نشستی. همینطوری چِغِلِه پِلّی گذاشتی تو کمد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[گویش اراک] چِقِلِه یا چِغِلِه همان ناپاکی، پلشتی، کثیفی و یا چِرک است. مثلاً میگویند ظرف ها را خوب نشستی. همینطوری چِغِلِه پِلّی گذاشتی تو کمد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[گویش اراک] چِقِلِه یا چِغِلِه همان ناپاکی، پلشتی، کثیفی و یا چِرک است. مثلاً میگویند ظرف ها را خوب نشستی. همینطوری چِغِلِه پِلّی گذاشتی تو کمد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[گویش اراک] چِقِلِه یا چِغِلِه همان ناپاکی، پلشتی، کثیفی و یا چِرک است. مثلاً میگویند ظرف ها را خوب نشستی. همینطوری چِغِلِه پِلّی گذاشتی تو کمد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لگد/لقد/لقه زدن تو کون یک شخص

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاسکول، بَبو، پَخمه، کُس مغز، پَپِه، کُسخُل، خِرِفت، هالو، ابله، بیشعور، احمق، کودن، نَفَهم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. به هم ریخته و نامنظم ( موی سر ) ۲. مربوط به جنگل - ساکن جنگل - در پیوند با جنگل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلیا که امروزه این واژه را بکار میبرند، اصلاً نمیدونند معنیش چیه. فکر میکنند پلشت یعنی بی خاصیت، بی عرضه، دست وپا چلفتی، بدردنخور یا احمق. ولی در اص ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Toledo: استانی در اسپانیا / شهری است در ایالت اوهایو از کشور ایالات متحده Fresno: شهری در ایالت کالیفرنیا Modesto: شهری در ایالت کالیفرنیا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گُرُسنِه = گُشنِه = Hungry

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تُندتَر دویدن از چیزی ◀️ You get better & I'll teach you to run as fast as me. ?You'll teach me to outrun cancer

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔰 نام واژۀ شمار پذیر ( ناخودمانی و رسمی ) 📑 ۱ ) دیده بان - پاسبان - نگهبان - نگهدار ۲ ) سِرایدارِ آموزشکده ( مدرسه ) : کسیکه همواره در آموزشکده سر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

be above / be beyond one's pay grade, to be above one's level of ability, skill, knowledge, or authority: It's beyond this court's pay grade to alter ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

informal in trouble or difficulty. "he landed in deep water when he began the affair"

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان فعل میشه موافقت کردن با بک پیشنهاد یا یک سخن و تایید کردن آن ◀️ if I were forced to compete in the Olympics, what sport would I play? i got ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

What does it mean to have a mean mug? ( African - American Vernacular, transitive ) To shoot a dirty look at ( someone ) ; to express hostility or m ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنای صریح ( انگلیسی: Denotative meaning ) ، در فلسفه زبان، به عنوان جنبه مهم دلالت معنا مورد مطالعه قرار می گیرد. معنای صریح معنای صریح در معناشنا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنای صریح ( انگلیسی: Denotative meaning ) ، در فلسفه زبان، به عنوان جنبه مهم دلالت معنا مورد مطالعه قرار می گیرد. معنای صریح معنای صریح در معناشنا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خط تیره 🇮🇷 🇬🇧 Dash 🇫🇷 Tiret en dash ( – ) em dash ( — )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

?She's my age : هم سِنِ منه؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رِنه دِکارت ( به فرانسوی: Ren� Descartes ) ( زادهٔ ۳۱ مارس ۱۵۹۶ در دکارت، اَندر - اِ لُوار فرانسه – درگذشتهٔ ۱۱ فوریهٔ ۱۶۵۰ در استکهلم سوئد ) ریاضی د ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علامت مَدَّک یا پیچ ( ~ ) جزء نشانه های نوشتاری برخی زبان هاست. مدک در بالای برخی از حروف الفبای لاتین قرار می گیرد و صدای آن حروف را غُنه ای ( تود ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

به کانالهایی مانند کانال تلکرام دِهلیز هم میتوان گفت. لینک > پیوند پروفایل > نمایه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You can trust me : میتونی بهم اعتما/دلگرمی/پشتگرمی داشته باشی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

i like you ازت خوشم میاد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm very happy بسیار بسیار شادمان، شادکام، شاد، سرخوش، دلشاد، خورسند، خرسند و خوشحال استم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

verb [ obj] : to destroy ( something, such as a building ) completely : demolish — often used as ( be ) razed ◀️ The old factory was razed to make ro ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با چند نمونه یاد بگیریم: ◀️ I'll see you in a little whie ( very soon ) ◀️ I'm going to stay here a little while ( for a moment, for a short period ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژهه ای که هندی ها در پاسخ به واژۀ توهین آمیز pajeet ساختند و آنرا به مسلمانان پیوند میدهند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ای است که مسلمانان برای بددهانی، کوچک شماردن، دست انداختن و ریشخند کردن مردمان نامسلمانِ کشور هند ( به ویژه هندوها ) به کار میبرند. ( بارِ چَمار ...