[ترجمه h.asgari] ماده گوسفند دو تا بره در شب بدنیا آورد.
|
[ترجمه گوگل] میش در شب دو بره به دنیا آورد [ترجمه ترگمان] او در شب دو گوسفند را به دنیا آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. this ewe is unable to milk her babies
این میش قادر به شیردادن به بچه هایش نیست.
2. There were 810 breeding ewes, ewe lambs, and rams on offer.
[ترجمه عباداله رنجبر] 810 راس میش ، بره میش و قوچ آماده برای فروش بودند .
|
[ترجمه گوگل]810 راس میش، بره میش و قوچ در حال تولید مثل بود [ترجمه ترگمان]از ewes، میش، میش، میش گوسفند، و از عهده این کار بر می آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The ewe milks well.
[ترجمه گوگل]میش به خوبی شیر می دهد [ترجمه ترگمان]میش نیز به خوبی عمل می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And this lamb needs ewe . . . the adoption agency that's proud of its woolly ways.
[ترجمه گوگل]و این بره نیاز به میش دارد آژانس فرزندخواندگی که به روش های پشمالوی خود افتخار می کند [ترجمه ترگمان]و این بره به ewe نیاز داره که به روش های پشمی خودش افتخار می کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The MacSharry package would reduce headage limits for ewe premiums in less-favoured areas from 000 to 750 ewes.
[ترجمه گوگل]بسته مک‌شاری محدودیت‌های سر را برای حق بیمه میش در مناطق کمتر مستعد از 000 به 750 راس کاهش می‌دهد [ترجمه ترگمان]این بسته پیشنهادی محدودیت های headage را برای حق بیمه میش در مناطق - از ۰۰۰ تا ۷۵۰ میش کاهش می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Each ewe received one set of the monozygotic twins.
[ترجمه گوگل]هر میش یک مجموعه از دوقلوهای تک تخمکی دریافت کرد [ترجمه ترگمان]هر ewe یک دسته از دوقلوهای به هم چسبیده را دریافت کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Then Abraham set seven ewe lambs of the flock by themselves.
[ترجمه گوگل]سپس ابراهیم هفت بره میش گله را به تنهایی گذاشت [ترجمه ترگمان]آنگاه ابراهیم هفت گوسفند میش را از گله جدا کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Abraham set apart seven ewe lambs from the flock.
[ترجمه گوگل]ابراهیم هفت بره میش را از گله جدا کرد [ترجمه ترگمان]ابراهیم هفت راس گوسفند را از گله جدا کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Little Mary was her ewe lamb.
[ترجمه گوگل]مریم کوچولو بره میش او بود [ترجمه ترگمان]ماری کوچولو، میش lamb بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. To copulate with ( a ewe ) . Used of a ram.
[ترجمه گوگل]با ( میش ) جفت شدن از قوچ استفاده شده [ترجمه ترگمان]برای ارتباط دادن با (یک میش) مورد استفاده یک قوچ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Her daughter Nancy is an ewe lamb to her.
[ترجمه گوگل]دخترش نانسی برای او بره میش است [ترجمه ترگمان]دخترش نانسی lamb برای او است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The first mating of ewe is 10～12 month and average lambing rate is 111 36 %.
[ترجمه گوگل]اولین جفت گیری میش 10 تا 12 ماه و میانگین بره زایی 111 36 درصد است [ترجمه ترگمان]اولین جفت گیری از میش، ماهی ۱۰۱۲ است و نرخ زایمان به طور متوسط حدود ۳۶ درصد است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Eventually the Blackface ewe will give birth to a new genetically identical Finn Dorset ewe.
[ترجمه گوگل]در نهایت میش Blackface یک میش فین دورست جدید از نظر ژنتیکی یکسان به دنیا خواهد آورد [ترجمه ترگمان]در نهایت، میش Blackface نسل جدیدی از ewe Dorset را از نظر ژنتیکی به دنیا خواهد آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It is probably quite unpleasant for the ewe, too.
[ترجمه گوگل]احتمالاً برای میش نیز بسیار ناخوشایند است [ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد برای the هم ناخوش آیند است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
