چاییدن
مترادف چاییدن: زکام شدن، سرماخوردن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ( چایید چاید خواهد چایید-- چاییده چایش چایمان ) سرما خوردن ناخوش شدن بسبب سرما خوردگی .
چایمان کردن . زکام کردن . چاهیدن . سرما خوردن . نزله کردن .یا سخت سرد شدن چیزی مانند مشروب و مواد غذایی در مجاورت یخ یادرون یخچال
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
ارام کردن، چاییدن، خنک کردن، سرد کردن، خنک ساختن
چاییدن
پیشنهاد کاربران
زبان های کردی و فارسی هر دو ریشه در زبان نیاایرانی ( protoiranian ) دارند و واژگان مشابه یا مشترک آنها وام واژه نیستند.
خاک دریا شود بسوزد آب
بفسرد آفتاب و بشجاید
دقیقی
بفسرد آفتاب و بشجاید
دقیقی
یخ کردن
چاییدن و سایه
در علم واژه شناسی چاییدن ( سرما خوردن ) هم ریشه سایه می باشد که هرکدام از ریشه هندواروپایی skot به چم تاریکی است. سایه دراوستا saya و در سانسکریت chaha که در زبان انگلیسی shadow , shadow می باشد.
در علم واژه شناسی چاییدن ( سرما خوردن ) هم ریشه سایه می باشد که هرکدام از ریشه هندواروپایی skot به چم تاریکی است. سایه دراوستا saya و در سانسکریت chaha که در زبان انگلیسی shadow , shadow می باشد.
در کردی گروسی چایی یعنی سرد و چاییدن یعنی سرما خوردن در واقع ریشه کردی دارد.