پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)

بازدید
٢,٥٤٤
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

برای معانی بیشتر مدخل in terms of را نگاه کنید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

شگرف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

طبع، گرایش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( یکی ) از this is a most clear expression = این ( یکی ) از صریح ترین بیانات است this is a unique feature of this analysis = این ( یکی ) از ویژگی های ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تعبیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

تدارک، تامین، تهیه، مهیاسازی، آماده سازی فراهم کننده، تامین کننده، تدارک دهنده، مهیاکننده، ایجادکننده، بوجودآورنده، موجد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دخالت کردن در

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

قابل ستایش

پیشنهاد
٠

شواهد جدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تازه صنعتی شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

عرصه/حوزه بین الملل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

عرصه، دامنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در پی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در جستجوی چیزی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در پی چیزی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

با سهل انگاری، از سر بی مبالاتی، با نسنجیدگی، با بی توجهی، از روی بی دقتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

عبارت بودند از قرار داشتند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

به تصویر کشیده شده، نمایانده ( شده )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

وارونه سازی، واژگون سازی، معکوس سازی، برگشتگی وارونه ساز، وارونه کننده، واژگون ساز، واژگون کننده، معکوس ساز، معکوس کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مراتب، مقادیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

رستنگاه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سرحدات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

[زبان شناسی] برساختن ( ساختن واژه جدید به شیوه ای کاملا دلبخواهی و بدون استفاده از فرایندهای واژه سازی ) the name ‘United Provinces’ is coined by an ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

عموما

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

در فرمان، تحت فرمان، متاثر از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

رد کردن، مردود شمردن، مورد تردید قرار دادن، باعث تردید شدن، مبالغه آمیز دانستن، نادیده گرفتن، کم لطفی کردن، جفا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

لازم بودن، نیاز بودن، ضروری بودن، ضرورت داشتن، ناچار/ناگزیر بودن، ضرورتا، اجبارا، بالاجبار، به ناچار we will continue to hear negative information, b ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

از این دست بدین شکل، این شکل از such a rise and fall of an urban world : فراز و فرود دنیای شهری بدین شکل، این شکل از فراز و فرود دنیای شهری All citie ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

یکسان، به طور یکسان، هم اندازه پیشوند هم - to weight equally = هم سنگ بودن eqaully important = هم اهمیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

it is thought to = تصور می شود که، گمان می رود که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به میزان محدودی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تا جای ممکن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مغلوب، مقهور، منکوب، رام، تسلیم، مطیع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

ترسیم کردن، تصویر کردن، به تصویر کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی یاور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی دفاعی، بی پناهی، بی یاوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مشروعیت بخشی، مشروع سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

مشروع، قانونی، مجاز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مشروعیت بخشی، مشروع سازی، قانونی سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

اهمیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

از کار درآمدن، به عمل آمدن، رقم خوردن، بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

پیروی، پایبندی، رعایت، وفاداری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

پیروی از، وفاداری به، چسبیدن به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

غیرعملی، انجام ناپذیر، اجراناپذیر، ناممکن، غیرممکن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به نیکی، به شایستگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اجازه دادن، مجاز دانستن، صدور اجازه، اجازه دهی، اجازه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

پذیرش، موافقت، تصویب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

مورد تایید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پذیرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

آزادی بیان