پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)

بازدید
٣,٣٦٤
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

به همین ترتیب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

متعلق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ابداع شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

تمایل داشتن، مایل بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پژوهش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

جانبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

انبارها، مخازن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

حجم زیادی از، بخش عمده، قسمت اعظم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

a circumstance of overriding importance = وضعیتی با بیشترین اهمیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پیشوند هم - of the same age = هم سال of the same size = هم اندازه of the same color = هم رنگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

تلفیق شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تشخیص، احراز هویت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

نمایانگر/بیانگر/مبین چیزی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

افزون بر این، مزید بر این

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرجزئیات، پرتفصیل، بسیار مفصل، پرشاخ وبرگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مدخل customized را ببینید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدخل customize را ببینید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خردمندی، اندیشمندی، هوشمندی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خبث، خطا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

استدلالات، براهین، ادله، علل، دلایل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

گاهی لازم است " آن" ترجمه شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

این ها، اینان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ادله، براهین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

واقع بینانه، کاربردی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

اظهارشده، اداشده، ابرازشده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پرشتاب، پرسرعت، بسیار سریع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

بیان کننده، گویا، نشان دهنده، نشانگر، مبین، بیانگر، نماینده، نمایانگر، دال بر، حاکی از، مشخص کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دال بر/حاکی از چیزی بودن، دلالت بر/حکایت از/نشان از چیزی داشتن، مبین چیزی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

1 همین، همان 2 گاهی لازم است "آن" ترجمه شود و بعد از کلمه قرار گیرد Economists appreciate cities as a locus for understanding economic growth. The re ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

وجهه، جنبه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سهمیه، حصه، بهره، عامل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

ملزم/موظف/مقید به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

برقرار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

در جریان، دایر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

فروگذاری، اغفال، بی توجهی، نادیده گیری، نادیده انگاری، اغماض

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

فروگذاردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

فروگذارده، اغماض شده، مورد اغماض being overlooked = فروگذاردگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

جاافتاده، ازقلم افتاده، ناموجود large cities may be missing in these tables = احتمال دارد شهرهای بزرگ در این جداول موجود نباشند/از قلم افتاده باشند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

مورداستفاده، استفاده شده، استعمال شده، به کاررفته، به کارگرفته شده، به کاربرده شده گماشته ( شده )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

روش، شیوه، روشمندی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

قابل مدیریت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرونشانده، تقلیل یافته، تسکین یافته، تخفیف یافته، کاسته، کم، آرام، آسوده، سیر، سیراب، ساکت، نرم شده، خاموش، دفع شده، برآورده ( شده ) ، سبک ، تسلی یاف ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

در خود جای دادن، دربرگرفتن، دربرداشتن، داشتن، دارا بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

مربوط شدن به، مرتبط/وابسته بودن به، ناشی شدن از، برآمدن/برخاستن از، نسبت دادن به، منتسب دانستن به، بستن به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

ناشی از، مرتبط با، در رابطه/ارتباط با، مربوط به، پیامدِ، نتیجه ی، منتج از، برآمده از، برخاسته از، برگرفته از، به علت، به سبب، به موجب، بر اثرِ، ماحصلِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

بازداری، ممانعت، جلوگیری، پیشگیری، دفع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تشکیل دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیشتاز، طلایه، جلودار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ناچیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به بیان دقیق تر