پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)
( فعل ) : در پی داشتن ( اسم ) : تاثیر، پدیده
نگریستن، نگاه انداختن
فضازمان
درحال انقباض
اندکی
پایان یافته، به پایان رسیده، تمام ( شده ) ، انجام شده، به انجام رسیده، پایان گرفته
افراد حوزه تجارت، اهالی تجارت
پیشرفت ها، بهبودی ها
هوانورد
شگفت
خط اصلی، شاه خط، شاه سیم ( در راه آهن، آبراه، خط تلفن و غیره )
دارای اهمیت ویژه، مورد توجه ویژه
طلیعه/طلیعه دار/طلایه دار /جلودار/پیشگام/پیشرو بودن در، ایجادکننده چیزی بودن
تلاقی
استیلا، تفوق، چیرگی، پیروزی، ظفر، تسلط، سلطه، سیطره، برتری مستولی، فائق، چیره، پیروز، مظفر، مسلط
ظفر/سیطره/تفوق یافتن
پدید آوردن، سرشتن، هست کردن، پروردن، انشا، ایجاد
سریع الرشدترین، با/دارای سریع ترین رشد
به ( همان ) زودیِ
در انتظار بودن، منتظر/معطل ماندن
یافت شدن، دیده شدن، به چشم خوردن، شاهد بودن، داشتن، در دست بودن، صورت گرفتن، رخ/روی دادن، برخوردار بودن از، آوردن، آمدن
دیده می شود، به چشم می خورد، . . . را شاهدیم، . . . را داریم، از. . . برخوردار است، در دست است، صورت گرفته است، رخ/روی داده است، آمده است In Table 5 ...
برَدشو
صدور
پیوند دادن/زدن، برقراری پیوند
متصل کننده، پیونددهنده اتصال، پیوند
عظیم تر، برجسته تر، عالی تر، باشکوه تر، ممتازتر، بهتر
پیدایش
گشایش یافتن، راه را گشودن، درب را برای. . . باز کردن
دوگانه
راه آهن دوخطه
راه آهن دوخطه
دوخطه
همین جاست که
همین موقع است که
همین است
پرهزینه
سریع الظهور، سریع الطلوع، سریع الرشد، سریع البلوغ
increase افزایش دادن/یافتن
بهبود، پیشرفت، بهترسازی، بهسازی، اصلاح بهبوددهنده، بهترکننده
مشتمل بر، دربردارنده، دربرگیرنده نشان دهنده
به هم پیوسته
اهل کتاب
به بادرفته، بربادرفته
نایل، کامیاب، کامیار، کامکار، موفق، رسنده
پهنه، ناحیه، منطقه، قواره، عرصه، محوطه، دامنه، حوزه، فضا
ارتقا، بهترسازی
انتقال، نقل مکان
گرفتار شدن، در بحر چیزی فرو رفتن، غرق/مستغرق/شیفته/مسحور/محو چیزی شدن
در بحر چیزی فرو رفتن، مستغرق/شیفته/مسحور چیزی شدن