پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)

بازدید
٢,٥٢٩
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

متوسل شدن به، دست به دامن چیزی شدن، دستیازی به، ملتجی شدن به، پناه خواستن، پناه جویی کردن، توسل به، دستاویزی به، دستاویز چیزی شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دست به دامن چیزی شدن، ملتجی شدن، پناه بردن، پناه جویی، دستاویزی، دستاویز چیزی شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

فهرست بندی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

فهرست ها، لیست ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

سپردن کار به :of a company ) allocate work to a contractor or freelancer to be done off the premises ) "a big agency might put the work out to an in ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

برون کارگاهی away from or outside of a building or the area of land that it is on

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

برون کارگاهی away from or outside of a building or the area of land that it is on

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در سطح جهانی، به صورت جهانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

یا اینکه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

برنامه ریزی شده، برنامه ریخته، ترتیب داده شده، چیده، چیده شده، طرح ریزی شده، طرح ریخته، منظورشده، درنظرگرفته شده، حساب شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

همکاری داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

یا همین حدود، حدودا، در حدود، نزدیک به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تطبیق، توازن، میزان سازی، انطباق، مطابقت، وفق ( دهی ) تعدیل کننده، تنظیم کننده، تطبیق دهنده، تعدیل گر، تنظیم گر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

پیش از چیزی بودن/قرار داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تخصص ویژه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

با هم/با یکدیگر کار کردن، همکاری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

`tower block' is the British term for `high - rise' ساختمان برج، برج

پیشنهاد
١

قانون منع استعمال دخانیات در اماکن عمومی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

شراکت تجاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

شرکت بیمه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

معامله/مبادله کردن سرو کار داشتن با ، پرداختن به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

قبول نکردنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

put ( oneself ) out to = به زحمت افتادن، خود را به زحمت انداختن :To expend a great deal of effort; to inconvenience oneself or go through a lot of tr ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرش قرمز پهن کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

به طور ساده، به بیان ساده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارگزاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

سفارش شده، تجویزی، تجویزشده، رواداشته، معرفی شده، مورد توصیه، مورد تجویز، مورد سفارش، مورد معرفی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارگران خارجی، نیروی کار خارجی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

معقول/معنادار است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

جستجو برای، جستجوی، طلبِ، جوییدنِ، پوییدنِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به نوبه خود، فی نفسه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

برنامه چیدن/ریختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

افزایش مقیاس، مقیاس افزایی، بهبود، ازدیاد، ترفیع، بزرگسازی، مقیاس افزا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

افزایش مقیاس، مقیاس افزایی، بهبود، ازدیاد، ترفیع، بزرگسازی، مقیاس چیزی را افزایش دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

جهانی سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

مراجعان، مراجعه کنندگان، کاربران

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شهر بندری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اداره کل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

قالب بخشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

گویا، بیانگر، مبین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

مستعد/متمایل/مایل به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

راهنمانامه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

ابتدایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

الگوبرداری، الگوسازی، شبیه سازی، الهام گیری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بینش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

قابل قبول be borne out : اثبات/تایید شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

مسئله، موضوع، مقوله، وضعیت، پدیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

در پاسخ به پیام بالا: پیشنهاد و خواستگاری propose می شود، این کلمه purpose است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

محیط گرا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ناگفته، مغفول، دور از نظر مانده، اشاره نشده، ذکرنشده، مورد غفلت/بی توجهی واقع شده، فروگذارده، نادیده انگاشته شده، در نظر گرفته نشده