پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)

بازدید
٢,٥٢٣
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

معناداری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

متمرکز بر، ( با ) تمرکز بر، متوجه ی، بر حول، بر محور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ارائه دادن، به دست دادن، خلق کردن، موجد چیزی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

نوعی It's a sort of orange colour : نوعی رنگ نارنجی است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نوعی It's a sort of orange colour : نوعی رنگ نارنجی است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ذیل الذکر، ذکر شده در پایین، عنوان شده در زیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

فوق الذکر، گفته شده در بالا، نامبرده، مذکور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

سابق الذکر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اهمیت حیاتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ترکیب، ( در ) آمیختگی، مخلوط، اختلاط، تلفیق، ادغام ترکیب کننده، آمیزنده، مخلوط کننده، تلفیق کننده، تلفیق گر، ادغام کننده، ادغام گر

پیشنهاد
٠

به نظرت موفق می شه؟؛ به نظر شما موفق خواهد شد؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

احاطه کردن، فراگرفتن، در برگرفتن، پوشاندن، در برداشتن، شکل دادن، تشکیل دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مگر نه؟ نه؟اینطور نیست؟ ? You don't know where the boss is, do you نمی دونی رئیس کجاست، مگه نه؟؛ نمی دونی رئیس کجاست، می دونی؟ ? you don't understan ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

هیچ ایده ای داری؟ چیزی به ذهنت می رسه؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

معشوق/محبوب/عشق من

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به حساب من let’s go out to lunch – my treat : بیا نهار بریم بیرون؛ به حساب من

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

نوبت من ( است )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

رو اعصابم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به حساب من

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به ترتیب رتبه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

زدوده، معدوم، نابود، نیست، حذف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

محذوف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

صورت جمع کلمه focus

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

معنادار، بامعنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به طرز معناداری

پیشنهاد
١

در حضور هر دو طرف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

متشکل از، تشکیل شده از، مشتمل بر، مرکب از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نمایندگی بیمه، کارگزاری بیمه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نماینده بیمه، کارگزار بیمه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

برچسب زنی، برچسب گذاری، نام گذاری، لقب دهی، عنوان گذاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

برچسب گذاری، برچسب زنی، نام گذاری، لقب دهی، عنوان گذاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

برآورد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

حساب شده، به حساب آمده، به شمارآمده، محسوب شده، محاسبه شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به شمارنیامده، شمرده نشده، محسوب نشده، محاسبه نشده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدها تن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مشابه، یکسان، همتایی، همتایابی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

همسان/یکسان بودن، همتایی، همسانی، یکسانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به همین جهت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مخصوص به، مختص به، مخصوصِ، خاصِ، ویژ ه ی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

در برگرفتن، در برداشتن محاسبه کردن - to make or provide a reckoning of ( expenditure, payments, etc ) - to keep a record of how money has been spe ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

واریانس کل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

شامل می شود، در بردارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مقدار دادن the variance of each firm is set to 1 : به واریانس هر بنگاه مقدار ۱ داده شده است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای معانی بیشتر مدخل standardization را نگاه کنید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

استانداردشده، برسنجیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

برای معانی بیشتر مدخل standardize را نگاه کنید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

رتبه بندی، نرخ بندی، نرخ گذاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

1 تولیدات 2 ایجاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠٢

the former = اولی، مورد اول، مورد سابق، مورد سابق الذکر the latter = دومی، مورد دوم، مورد آخر، مورد اخیر، مورد اخیرالذکر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

مورد اول، مورد سابق، مورد سابق الذکر