پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)
فخر، مباهات، سربلندی، سرفرازی
خرج نکردن، صرف نکردن، صرفه جویی
حاصل
متضمن چیزی بودن
قطع به یقین، صد البته
ناشی از، حاصل از، ماحصل، صادره از، ساطعه از
( به طور ) چشمگیر، ( به صورت ) شگفت انگیز
از برای
مستولی/غالب/چیره بودن
تخلیه، خالی کردن، خالی سازی، تهی سازی، برون ریزی
to broaden, to extend to
پیشران، صدرنشین سوق دهی
مختصر، موجز، خلاصه جمع شده، جمع بسته شده، جمع زده شده، مجموع، سرجمع، حاصل، ماحصل
مزید بر این
مزید بر
اضافه بر، افزون بر، مضاف بر، مزید بر، به همراه، در کنار، غیر از
شاملِ، مشتمل بر، دربردارنده ی، دربرگیرنده ی، مرکب از، دارایِ تلفیق کننده، ادغام کننده، ترکیب کننده، تشکیل دهنده، شکل دهنده تلفیق، ادغام، درآمیختگی، ا ...
مشمول/مشتمل شدن
مشمول
شهر سنت لوئیس
پاناماسیتی
شهر پورت لوئیس
شهر جده
شهر هوشی مین
شهر گواتمالاسیتی
شهر آلماتی
شهر ابوظبی
پیشاپیش
پراهمیت، بسیار حائزاهمیت، بسی مهم، بسیار مهم
شخص پراهمیت، فرد بسیار مهم مخففش VIP می شود: در مراسم، جشنواره ها، فرودگاه ها، مسابقات ورزشی و دیگر گردهمایی ها و اماکن عمومی معمول است که گاه بخش و ...
قانون زدایی، زدودن قوانین دولتی
پیشتاز، پیشاهنگ
آمریکایی سازی
روند آمریکایی شدن/آمریکایی شدگی، فرایند آمریکایی سازی
آمریکایی سازی، آمریکایی شدگی
کلا
نمایانگر، بیانگر، مبین، نشانگر، نشانه، گویای، بیان کننده، نماینده
شهر پالو آلتو ( در کالیفرنیا )
آمریکای شمالی و جنوبی، قاره های آمریکا، دو قاره آمریکا
درنظرگرفته شده، مشخص شده، معین شده، انتخاب شده، گماشته، گمارده، منصوب ( شده ) ، پنداشته شده، انگاشته شده، دانسته شده، موردنظر، مدنظر
شریک بودن در، دست داشتن در، تاثر داشتن در، تاثیرگذار بودن بر
شریک ( در )
نمک به زخم پاشیدن
گوشه کوچکی از چیزی all that money go into the pockets of banks is only the tip of the iceberg compared to all that interest that is being generated ...
بیشترِ، اکثرِ، بخش عمده ی، قسمت اعظمِ
پیشران، هدایتگر، هدایت کننده، پیش برنده
( به طور ) منظم، تمیز، قشنگ، به خوبی، به درستی
درصدر، صدرنشین
به طور خفیف، به صورت ناچیزی
بازگشت/برگشت به اصل خود ( هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/بازجوید روزگار وصل خویش )